به گزارش خبرنگار تئاتر برنا، ششمین جلسه نقد و بررسی باشگاه تئاتر تهران ویژه نمایش «شاهزاده اندوه» با حضور محمد عاقبتی كارگردان، افشین هاشمی بازیگر ، روزبه حسینی و بهزاد صدیقی منتقد عصر شنبه در خانه فرهنگ شیخ هادی برگزار شد.
در ابتدای این جلسه بهزاد صدیقی منتقد جلسه گفت: این جلسات نقد به همت باشگاه تئاتر تهران برگزار میشود این باشگاه فعالیتهایی در زمینه تله تئاتر و نمایشنامه نویسی هم پیش رو خواهد داشت.
صدیقی درباره متن نمایشنامه «شاهزاده اندوه» كه اقتباسی از نمایشنامه «ویلیام شكسپیر است، افزود: این نمایشنامه براساس متن شكسپیر به شكلی كاملا مدرن و امروزی به نگارش درآمده است و مانند دیگر آثار محمد چرم شیر قواعد را به هم میریزد این نمایشنامه نویس برجسته به مقوله اقتباس نگاهی نو و منحصر به فردی دارد و نوشتههای حجیم را در هم میشكند و با نگه داشتن هسته اصلی داستان موقعیتها را تغییر میدهد و آن را تبدیل به یك اثر مختصر و امروزی میكند.
محمد عاقبتی كارگردان نمایش نیز درباره متن اثر گفت: متنی كه ما برای اجرا آماده كردیم براساس اجرا طراحی شده است و بخش كوتاه شده نمایشنامه اصلی با یك ریتم بهتر محسوب میشود. چرم شیر در این اثر برداشت كاملا آزاد از نمایش شكسپیر داشته و در داستان نمایش دگرگونی و به هم ریختگی ایجاد كرده به همین دلیل لزومی نداشت كه ما در نمایش حتما شخصیت هملت را داشته باشیم زیرا برای اجرای نمایش كاملا آزاد بودیم.
روزبه حسینی منتقد جلسه درباره محمد چرم شیر و شیوه نگارش آن گفت: مدتی است كه به دیدن نمایش نمیروم ولی به دلیل علاقهای كه به آثار چرم شیر دارم و همچنین كارهای محمد عاقبتی را دنبال میكنم این نمایش را دیدم. نكتهای كه میتوان درباره نوشتههای محمد چرم شیر به آن اشاره كرد خلق آثار زیاد این نویسنده است وقتی كسی زیاد مینویسد همه نوشتههایش در سطح عالی نیستند و كارهای متوسط هم در میان آنها پیدا میشود.
وی افزود: چرم شیر نوشتن را به قول خودش از نوشتن آموخته و به طور آكادمیك دورهای در این زمینه ندیده است پس باید فراز و فرودهایی در آثارش داشته باشد كه بهتر بود در این جلسه حضور داشت تا در مورد آن صحبت كند.این نمایشنامه نویس آنقدر در گونهها، فضاها و فرهنگهای مختلف نمایشنامه خلق كرده كه نمیتوان تنها با خواندن یكی از آثار این نویسنده در موردش به قضاوت پرداخت.
حسینی اشاره كرد: از نكات جالبی كه این نمایش داشت استفاده از وسایل بسیار ساده برای نشان دادن دنیای كودكانه شخصیت نمایش است به عنوان مثال از آبكش برای نشان دادن آسمان پر ستاره استفاده و پنبه برای نشان دادن ابر به كار گرفته شده است.
عاقبتی در این باره گفت: این نمایش كاملا براساس بداهه سازی بود در ابتدا وقتی چرم شیر میخواست متن را به من تحویل دهد برای اولین بار چند عروسك نایلونی هم به عنوان آكساسوار به من داد و همان عروسكها برای اجرای نمایش استفاده شد. همچنین در طول تمرین نمایش به یكسری تغییرات میرسیدیم به عنوان مثال استفاده از آبكش به جای آسمان و پنبه برای ابر در طول تمرین نمایش اتفاق افتاد.
كارگردان نمایش درباره نامناسب بودن سالن تئاتر عنوان كرد: در اجرایی كه این نمایش در خانه هنرمندان داشت بسیار محیط صمیمی تری با مخاطب داشتیم زیرا سالن كوچك تر بود و عروسكهای نمایش بهتر دیده میشدند و كارگاه نمایش برای اجرای این مونولوگ بسیار مناسبتر بود.
وی درباره مرز مبهم اقتباس و برداشت آزاد در این نمایش اظهار كرد: در این نمایش ما نمیدانیم در كجا باید اقتباس را قبول كنیم و در كجا روایت و برداشت آزاد را بپذیریم اگر بخواهیم قبول كنیم كه این اثر اقتباس است در یك جاهایی ما به بیرون از متن پرتاب میشویم و نمایش مخاطب را بین مرز اقتباس و برداشت آزاد سردرگم میكند.
افشین هاشمی بازیگر نمایش در این باره گفت: زیاد مهم نیست كه ما مرز بین اقتباس و برداشت آزاد را پیدا كنیم و بخواهیم نمایش را با هملت مقایسه كنیم زیرا این نمایش تنها از داستان هملت وام گرفته و نگاهی كاملا آزاد به این نمایشنامه دارد در نمایش مهم این است كه مخاطب بتواند با اثر ارتباط برقرار كند و درباره نمایش دچار ابهام نشود. ممكن است مخاطبی به دیدن نمایش بنشیند كه با نمایش هملت آشنایی نداشته باشد و شاهد یك نمایش جدید باشد ولی اگر با دیدن نمایش دچار سردرگمی شد آن موقع است كه كار ما ایراد دارد.
روزبه حسینی درباره عدم پرداخت به جزییات در نمایشنامه گفت: در نمایشنامهای كه با داستان روایی روبرو هستیم باید داستان با تمام جزییات برای مخاطب روایت شود ولی در این نمایش جزییاتی از جمله نامعلومی اتفاقی كه برای معشوق داستان افتاد برای من ایجاد ابهام كرد ضمن اینكه باید بگویم بعضی از ابهامات از طرف كارگردان به صورت تعمدی اتفاق میافتد كه تماشاگر با چند سوال در ذهن خود سالن نمایش را ترك كند ولی كارگردان با چند موضوع جزئی این كار را انجام میدهد در صورتیكه در این نمایش یكی از نكات كلیدی داستان مبهم ماند.
عاقبتی در پاسخ گفت: پرداختی كه ما در نمایش به كار گرفتیم مدرنتر از چیزی است كه بخواهیم به صورت كلاسیك اتفاقات را به صورت خیلی جزئی تشریح كنیم فردی كه داستان را روایت میكند با همان خصوصیات كودك گونه خود داستان را شرح میدهد و اتفاقات داستان، گزینش شده این شخصیت با همان كاراكتر مخصوص به خودش است.
افشین هاشمی در این باره اظهار كرد: پیشنهاد روایت با جزییات كامل به نظرم زیاد جالب نیست وقتی در طول زندگی روزمره اتفاقاتی برای ما میافتد ما برای تعریف كردن آن تمام جزئیات را تعریف نمیكنیم و چیزهایی كه برایمان مهم بوده را برای مخاطبمان شرح میدهیم.
صدیقی در پایان این بحث گفت: نباید با یك دید محدود و بسته به این نمایشنامه نگاه كرد این نوشته قابلیت این را دارد كه چندین كارگردان با نگاههای مختلف آن را روی صحنه ببرند و نباید به آنها خرده گرفت كه چرا اینگونه به نمایش نگاه كردی. اجرای مونولوگ برخلاف تصورات كار بسیار سختی است زیرا بازیگر باید برای باورپذیر كردن داستان، همراه با رعایت اصول و قواعد نمایش، تلاش كند. اجرای یك مونولوگ حاصل تجربیات یك هنرمند از جهان هستی و دنیای نمایش است.