برجام بماند یا نماند، به ایران و ایرانیان چند خدمت بزرگ انجام داده که شاید در این مجال خیلی نیاز به بررسی آنها نباشد اما در این روزها نشان داد که توانسته به خوبی نقاب از چهره برخی بیفتد و باعث شد ادعای وطن دوستی عده ای وطن فروش نقش برآب شود.
خروج ترامپ از برجام غیر از اینکه به تعبیر رئیس جمهور باعث خروج یک مزاحم از یک توافق بین المللی شد، چهره عده ای وطن فروش را هم به مردم ایران نشان داد، کسانی که در خارج از مرزهای ایران نشسته اند و برای بازگشت تحریم و ها و فشار به گرده مردم جیغ و دست و هورا می کشند. این عده البته هرگز در روزهای سخت کنار مردم نبودند، فرقه رجویه در روزگاران جنگ هشت ساله کنار صدام نشسته بودند و " گرا " می دادند که خانه کدام شهروند را با بمب چند تنی روی سرش خراب کنند، در روزهایی که مردم ایران برای وجب به وجب کشور خون می دادند آنها در خیابان ها ترور می کرد و در پادگان اشرف برای بیرحمی و شقاوت بعثی ها کف می زدند. البته که نفرت مردم ایران از این جماعت ابدی است و با هیچ آبی آنها پاک نمی شوند.
گروه دوم سلطنت طلب هایی هستند که با پیروزی انقلاب از ایران رفتند و خارج نشین شدند تا شاید پسر شاه مخلوع و دیکتاتور روزی بزرگ شود و آنها را رهبری کند. چه روزگار عجیبی است که یک دیکتاتور زاده امروز مدعی دموکراسی خواهی در ایران شده و چند دقیقه پس از سخنان توهین آمیز ترامپ از تصمیم او استقبال می کند و آن چند ده نفر حامیش زیر توئیت های ترامپ پیام "دمت گرم" پست می کنند و کار را به جایی می رسانند که یک رسانه آمریکایی این توئیت ها را به حساب مردم ایران می گذارد و ایرانیان را خوشحال از تصمیم ترامپ و بازگشت تحریم ها نشان می دهد.
وطن فروشی تنها توصیفی است که می توان در قبال این جماعت به کار برد، جماعتی که نفعشان در گذران سخت مردم ایران است و روزگار خوب ایرانیان آنها را بدون منفعت می گذارد، جماعتی که با هر تکرار واژه "وطن" اشک تمساح می ریزند و در پشت پرده برای اشک های مردم مظلوم وطن اشک شوق روان می کنند. برجام چه بماند و چه نماند، مردم ایران باردیگر چهره کریه و زشت این وطن فروشان را شناختند و تکلیفشان با ادعاهای آنها روشن شد.