به گزارش خبرگزاری برنا تهران، مهدی سیف به مناسبت روز ملی سینما در یادداشتی نوشت، تهران را می توان از زوایای متفاوت دید و آن را تفسیر و روایت کرد که بعضی اوقات با تناقض در روایتی مواجهیم که الزاما در روایت اشکالی نیست بلکه نوع نگاه ما می تواند تعیین کننده آن روایت باشد.
یک تفسیر می تواند این باشد که تهران پایتخت ایران روزانه شاهد مسافرت میلیون ها نفر از اقصی نقاط کشور و دیدار هیات های سیاسی ،تجاری و نیز گردشگران و جهانگردان کشورهای مختلف جهان است اما با این همه اهمیت به لحاظ وجود مشکلات بسیار، چهره زیبای آن تحت الشعاع قرار گرفته است. روایت دیگر این باشد که تهران شهری زیبا با جاذبه های طبیعی فراوان برای گردشگری است. و یا اینکه تهران شهری تاریخی با تنوع گردشگری بالاست که قابلیت پذیرش توریست با تمام سلایق را دارد.
روایتی دیگر می گوید تهران شهری است با توسعه نامتوازن و جمعیت شناور با انواع گرایش ها و قومیت ها و انواع آسیب های اجتماعی که غرق در دود و ترافیک شده و شهروندان از آن فراری هستند.
اما از نقطه نظر گردشگری، سینما قادر است تا به عنوان ابزاری قوی برای روایت صحیح جاذبه های گردشگری، به نحوی عمل کند که علاوه بر تغییر نگاه از بیرون، تغییر فرهنگی از درون را ایجاد کند.
همچنین این جاذبه های گردشگری، خود می توانند مکانی عالی برای لوکیشن فیلم های سینمایی باشند. و این بده بستانی است اصطلاحا دو سر سود.
توجه به ظرفیت های گردشگری تهران، در کنار هنر والای سینماگران می تواند، بسترها و زمینه های لازم برای رشد و توسعه گردشگری را فراهم آورد.
گرچه نمی توان از نقش حلقه واسط این دو که سازمان های متولی هردو صنعت گردشگری و صنعت سینما هستند چشم پوشی کرد.
معرفی جاذبه های گردشگری طبیعی، فرهنگ و آداب و رسوم از طریق ساخت مستند و فیلم های تاریخی و فرهنگی روشی بسیار موثر و کم هزینه نسبت به سایر روش های جذب گردشگر در سراسر دنیاست که سالهاست از آن برای رشد هر دو صنعت بهره برده اند.
تهران با منظره های دل انگیز و تنوع جاذبه های گردشگری، چیزی در جذب گردشگر کم ندارد؛ اما همه ی این قابلیت ها زمانی دیده خواهد شد که با مدد از هنرهفتم، تصویری به جهانیان عرضه شود تا توجه گردشگران سراسر دنیا را به خود جلب کند.
گردشگری فرهنگی شامل تمامی سفرهایی می شود که با انگیزههای فرهنگی از قبیل مطالعه و تحقیق، تئاتر و سینما، جشنوارهها و فستیوالهای گوناگون،انجام می گیرد.
آمارها نشان می دهد بخش عمده ای از گردشگری با هدف فرهنگی است که این آمار نیز در حال افزایش است.
سینما به عنوان یکی از زیرشاخه های گردشگری فرهنگی ابزار خوبی برای معرفی یک کشور است. همچنین سینما در قامت ابزار دیپلماسی عمومی می تواند تسهیل کنندهی ارتباط میان ملت ها باشد.
در واقع تاثیر فیلم آن چنان است که علیرغم همه موضوعات سیاسی، تعیین کننده مقصد گردشگری است.
کم نیستند همچون من که شهر کن را با جشنواره فیلم کن شناخته اند. همچنین ونیز و برلین را.
و شاهد بوده ایم که بسیاری از تورهای گردشگری کشورهای همسایه، در برنامه های تفریحی خود، بازدید از لوکیشن های فیلمبرداری شده در سریال ها را می گنجانند و حتی گاه در توضیح برخی اماکن از همین سریال ها بهره میبرند که ممکن است حتی قلب واقعیت تاریخی باشد.
همین را ما نیز در تهران و ایران خودمان با روایتی درست دیده ایم که عدد آنها کم نیست.
برای امثال من متولد دهه پنجاه تهران که با مجموعه فیلم های مرحوم علی حاتمی زیست کرده ایم، مگر می شود فیلم کمال الملک را ببینیم و مترصد فرصتی برای بازدید از مجموعه های میراثی تهران نباشیم و یا فیلم مادر را ببینیم و هوای صرف هندوانه افتاده در حوض خانه قدیمی به ذهن مان خطور نکند یا هزار دستان را تماشا کنیم و هوس چرخیدن در کوچه پس کوچه های بافت قدیمی شهر به سرمان نزند. ویا چطور می شود فیلم یه حبه قند رضا میرکریمی را دید و هوس سفر به یزد نداشت و همچنین است برای دیدن جزیره هرمز پس از دیدن فیلم جزیره رنگین استاد خسرو سینایی.
امیدواریم نشست تهران، سینما و گردشگری که با حمایت علمی و عملی کمیته میراث فرهنگی و گردشگری شورای اسلامی شهر و توسط ستاد گردشگری شهرداری تهران و با همت و حضور اساتید محترم هر دو حوزه برگزار شده، گامی اثربخش در پیوند صنعت گردشگری و صنعت سینما بردارد.
فرصت را غنیمت شمرده و ضمن آرزوی توفیق، سلامت و سعادت برای همه هنرمندان، از مرحوم استاد عزت ا... انتظامی که سهم بسزایی در انتقال فرهنگ با بازیگری تحسین برانگیزش در فیلم هایی نظیر گراند سینما، شیر سنگی، کشتی آنجلیکا و ده ها فیلم دیگر در معرفی ایران داشت یاد می کنم و برای او و دیگر هنرمندان متعهد و فرهنگ دوست کشور که در میان ما نیستند تکرار می کنم که:
آیین چراغ خاموشی نیست.