به گزارش گروه اجتماعی برنا، هر گاه تعریفی بتواند تمام اجزای ماهیت یک مفهوم را بیان کند و روشنگر کنه و ذات آن باشد، در این صورت به آن حد تام می گویند.
با این تعریف می شود تا حدودی به نگرشی جامع از تعریف حدود و رعایت حدیات در افراد جامعه امروز پی برد. در دوره های آموزشی و فرهنگی به چالش کشیدن این دست از موضوعات اخلاقی تاثیر پذیر و تاثر گذار در جامعه کمک شایانی به تربیت نوآموزان و همچنین افراد جامعه می کند . شناخت موقعیت و جایگاه خودمان در هر شرایط و یا موقعیتی می تواند یکی از مهمترین ساختارهای مهم شخصیتی افراد باشد که موجب رشد و نمو فرهنگی فردی و جمعی شود. امروزه با اینکه فضای مجازی دنیای آدمیان را به هم نزدیکتر کرده تاثیر بسزایی هم در فاصله گرفتن افراد از درونیات و شناخت هویت های درونی خود گذاشته است ، و افراد را دچار وقاحت رفتاری و از حد گذشتگی کرده است.
باید راهکارهای مناسب فرهنگی برای سامان دادن به اینگونه ناهنجاریهای رفتاری در افراد یک اجتماع در نظر گرفت . حال باید بپرسیم چه شیوه ها و روش های آموزشی موجب کنترل این دست ازجریانهای اخلاقی که بی رویه در حال صدمه زدن به روند فرهنگی و اجتماعی جامعه می شود وجود دارد.
در این باره با فربد فدایی متخصص اعصاب و روان به گفتگو نشستیم تا در باره این گونه رفتارهای تربیت نشده در جامعه بدانیم که در ادامه می خوانید:
فربد فدایی در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی برنا با بیان اینکه نوزاد که به دنیا می آید صرفاً وجود خود را می شناسد و گمان می کند که تنها خود نیازمند است و این نیازها به سرعت توسط مادر برآورده می شود در خصوص این مبحث اینگونه ادامه داد : بنابر این نوعی احساس همه کار توانی در او به وجود می آید به این معنی که می پندارد کافیست اراده کند تا خاصه من انجام شود.
وی افزود : به تدریج با بزرگتر شدن شیر خوار، مادر از توجه بدون قید و شرط به او دست بر می دارد و انجام آموزش بعضی از نیازهای رفتاری کودک را به زمان دیگری موکول می کند در نتیجه کودک فکر می کند که اولا قادر به همه کار نیست در ثانی بر آورده شدن نیازهای او موکول به وجود موجود دیگری است و به این ترتیب متوجه می شود که او تنها موجود نیست و دیگران هم وجود دارند و او باید آنان را هم در نظر بگیرد.
فدایی با گفتن از اینکه به هر حال رسیدن به این بینش محتاج بر گذر زمان و تکامل دستگاه عصبی و تعامل های اجتماعی است ادامه داد:کودکان حتی در سنین پیش از مدرسه گمان می کنند که دیگران مانند آنان می اندیشند.اما در اثر ارتباط با دیگران به تدریج به این نکته می رسند که دیگران افکار خاص خود را دارند و اگر قرار باشد خاصه انسان مورد توجه دیگران قرار بگیرد انسان هم باید خاصه دیگران را مورد توجه قرار دهد. یعنی در میابد که برای زندگی خوب در جامعه نیازمند به رعایت قواعدی است که روابط انسانی را تعیین می کند . از جمله اینکه انسانها چه از نظر فیزیکی و چه از نظر روانی دارای حریم شخصی هستند و دیده شده است که اگر فرد ناشناسی از دومتر کمر به او نزدیکتر شود در او احساس نگرانی به وجود می آید.
این متخصص اعصاب و روان با تاکید بر اینکه در مورد زندگی خصوصی افراد که دخالت و کنجکاوی در آن نشان دهنده یک رفتار غیر اجتماعی است گفت : فردی که هنوز فرهنگ لازم برای تعامل های اجتماعی را کسب نکرده است اینگونه رفتار می کند است .در نتیجه هر اندازه که فرد با مطالعه تر و با تجربه تر باشد و قادر به همدلی با موجودات دیگر که شامل جانوران هم میشود باشد به رعایت این حریم پایبند تر است. برای نمونه نزدیک شدن به یک جانور اهلی از یک فاصله نزدیکتر موجب ترس و عکس العمل منفی آن جانور می شود . ودر مورد انسان هم به صورت بیولوژیک همین طور است هر اندازه سطح فرهنگ و امکان تعامل های اجتماعی افراد پایین تر باشد میزان و دخالت افراد در امور دیگران و نادیده گرفتن حریم شخصی آنان بیشتر می شود. در نتیجه اگر فردی هوش کمتر ، سواد کمتر و ارتباط های مناسب ارتباطی کمتر داشته باشد احتمال دخالت او در مسائل شخصی دیگران بیشتر می شود.
وی در پاسخ به این سوال که ممکن است که نداشتن شناخت درست از موقعیت خودمان در سطحی که در آن هستیم موجب ایجاد جسارت دخالت در اموری که سواد و معرفت آن چیز را نداریم بشود ؟ اینگونه گفت : تا یکی دو دهه اخیر اظهار نظر کردن در باره یک موضوع و بیان عقیده شخصی محدود به مجامع دوستانه بود و حداکثر تاثیر آن هم در همان جمع بود. اگر فردی مایل به انتشار دیدگاه خود در جایی و یا در رسانه ای چاپی نظیر روزنامه بود به مطلبی که نوشته و قرار است عنوان کند چه از نظر ساختار چه از نظر محتوا به آن توجه خاص می شد. و در صورتی که آن مسئله از نظر محتوا و از نظر منطق صحیح بود اقدام به چاپ و انتشار آن می شد. بنابر این هر کس نمی توانست هر چیزی را که به ذهنش می رسد به اطلاع عموم برساند . اما رواج رسانه های مجازی موجب شده است که بدون منبع موثق نظر خود را انتشار دهند و از آنجا که مخاطبان فضای مجازی هم به دنبال بررسی عمیق این مسائل نیستند ممکن است که مطالب سطحی و بی پایه نیز برد زیادی پیدا کنند که این یکی از اشکالات بزرگی است که در این دست از افراد این ذهنیت را ایجاد کرده که بدون داشتن زمینه آموزشی و علمی می تواند نظر خود را در هر جایی بیان کنند و به این ترتیب سره از ناصره جدا نمی شود .