دکتر مهرداد پارسا در« شب سینما» گفت:

رسالت سینما به تصویر کشیدن فانتزی نیست

|
۱۳۹۷/۰۹/۲۲
|
۱۵:۰۴:۵۹
| کد خبر: ۷۸۷۳۶۶
شب سینما در دهمین نشست خود، با موضوع «روانکاوی و سینما» و اجرای مسعود فراستی، شامگاه چهارشنبه 21 آذر، میزبان دکتر مهرداد پارسا، مترجم و پژوهشگر فلسفه و سینما بود.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، دهمین نشست «شب سینما» با موضوع «روانکاوی و سینما» برگزار شد.

اثر هنری مبتنی بر مالیخولیا یا مبتنی بر اسکیزوفرنی!

دکتر پارسا در تبیین روانکاوانه ای از هنر توضیح داد: اگر بخواهیم دو رویکرد کلی را تفکیک کنیم، اثر هنری می تواند مبتنی بر فقدان و مالیخولیا باشد و از طرف دیگر می تواند مبتنی بر ایده جنون و اسکیزوفرنی باشد. اینها هر دو جزو بیماریهای مورد نظر فروید یعنی روان پریشی ها قرار می گیرند. رویکرد اول را می توان روانکاوانه دانست بدین معنا که این رویکرد کاملا فرویدی هست و رویکرد دوم ضد روانکاوانه هست. در رویکرد اول، اثر هنری جایی اتفاق می افتد که هنرمند چیزی را از دست داده باشد و بعد برای باز پس گیری آن فقدان در زبان نشانه ها تلاش کند.

اثر هنری باید ناخودآگاه باشد

وی در مورد تقسیم بندی فروید از بیماری های روانی گفت: فروید روان نژندی ها مانند وسواس و اضطراب  را به عنوان یک بیماری روانی مشخص می کند و از طرف دیگر روان پریشی ها مانند مالیخولیا و بیماری دوقطبی را داریم و در نهایت بیماری انحرافات را داریم. در آن دو طرح کلی ارائه شده، هنرمند به واسطه روان پریشی هاست که دست به خلق اثر هنری می زند. اثر هنری نقش وحدت غمگینی را ایفا می کند یعنی می توان از آن به عنوان داروی افسردگی استفاده کرد. اثر هنری در هر دو رویکرد کاملا حسی است و این نشان می دهد که اثر باید کاملا نا خودآگاه باشد.

مترجم کتاب «شب بی پایان» در مورد تمایز روان پریشی و روان نژندی توضیح داد: فروید در اولین تقسیم بندی که ارائه می دهد از ساختار ذهن انسان بین خودآگاه، ناخودآگاه و نیمه خودآگاه تمایز قائل می شود. خودآگاه همان جایی است که می توانیم  خودمختاری را به آن نسبت دهیم. نیمه خودآگاه مربوط به خاطرات است که با تلاش به سطح خودآگاه می آیند. بیماری های روان نژندی در ساحت زبان، خودآگاه و عقلانیت اتفاق می افتند اما در روان پریشی ها ما با حس مواجهیم.

رسالت سینما به تصویر کشیدن فانتزی نیست

آیا سینما عرصه ای برای بروز رویاهاست؟

دکتر پارسا پاسخ داد: فانتزی اساسا کارکرد انسجام بخش امر تصویری را دارد. وظیفه و رسالت سینما به تصویر کشیدن فانتزی نیست. هدف فقط این نیست که بازنمایی مستقیمی از یک مکانیزم ناخودآگاه یا روانکاوانه در فیلم اتفاق بیافتد.

 

وی ادامه داد: نمونه های سینمای مبتنی بر فقدان در اروپا یافت می شوند مثل آثار برگمان. سینمای مبتنی بر جنون را می شود در آثار لینچ یافت.

دکتر پارسا نقدهای فروید به سینما را اینطور توضیح داد: فروید موافقتی با سینما نداشت به 3 دلیل. اول اینکه سینما از همان سال های اول تبدیل به سرگرمی شده بود، دوم مسئله علمی کردن روانکاوی بود ، یعنی روانکاوی همیشه سعی داشت که از هنر فاصله بگیرد، سوم مسئله تصویر کردن است. فروید اعتقاد داشت اساسا امکان ندارد بدون تحریف، مفاهیم انتزاعی روانکاوانه قابل بازنمایی در سینما باشد. نمی شود گفتار درمانی را در سینما بازنمایی کرد.

ما یک دسته فیلم داریم که روانکاوی برایشان یک داستان است. در دسته دوم سوژه هایی داریم که خودآگاه نیستند، این ها را من مشخصا روانکاوانه نمی دانم اما فکر می کنم با روانکاوی پیوند خورده اند. ویرجینیا ولف می گوید سینما می تواند ساختار ناخودآگاه را به تصویر بکشد.

«شب سینما» پنجمین شب از « شب های هنر» با محوریت بررسی مفاهیم تخصصی سینما و نقد آن ها ، به تهیه کنندگی سلمان وکیلی ،هر سه شنبه شب ساعت 23 به صورت زنده از شبکه چهارم سیما پخش می شود.

نظر شما