به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ نوسانات اقتصادی در هر کشور، نخستین تاثیر خود را برسلامت جامعه می گذارد، تاثیری که هم روان و هم جسم افراد را نشانه میگیرد و در ادامه اثر این بهم ریختگی روحی و جسمی بر رشد و پیشرفت یک جامعه نمود خود را نشان میدهد زیرا افراد ناآرام نمیتوانند صحیح فکر کنند و خلاقیتشان کمرنگ میشود و در ادامه مسیر رشد آهسته و متوقف خواهد شد.
متخصصان تغذیه در برهههای حساس اجتماعی که شرایط جامعه آنچنان که باید آرام نیست میتوانند با ارائه دستور عمل های موثر در مصرف مواد غذایی همراه گروههای سنی مختلف بوده و نیازهایشان را به آنها متذکر شوند تا با توجه به این اولویتها، افراد برنامهریزی سلامت برای خود ایجاد کنند.
خدیجه رحمانی، متخصص تغذیه و مدرس دانشگاه شهید بهشتی، در خصوص اقتصاد و تاثیر آن بر ریشههای اصلی سوءتغذیه و رشد یک جامعه اینگونه به خبرنگار برنا گفت: بین سلامت و اقتصاد ارتباط مستقیم وجود دارد. در تمامی جوامع به خصوص کشورهای جهان سوم عامل اقتصادی اولین عامل اثرگذار بر سوءتغذیه است. اگر ما بنیانهای سوءتغذیه را در جامعه ریشهیابی کنیم، اقتصاد یکی از مهمترین و اصلیترینِ این بنیانهاست.
وی افزود: در وهله نخست افراد جامعه باید قدرت خرید داشته باشند. بعد از آن ممکن است سایر علتها هم بر سوءتغذیه اثرگذار باشد.
تاثیر سوءتغذیه بر رفتار افراد جامعه
مشکلات عصبی و روانی یکی از پیامدهای سوءتغذیه است. وقتی جامعهای از نظر جسمانی با بیماری همراه شود بدون شک این اتفاق بازتاب روانی نیز خواهد داشت.
خدیجه رحیمی، دراین باره گفت: سلامت روحی، جسمی، رفتاری و اجتماعی کلیتی است که مفهوم سلامت را نمایان میکند. لازم به ذکر است که سوءتغذیه بر همه این اجزای سلامت اثرگذار است. ابتدا فقر منجر به سوءتغذیه میشود، سپس سوءتغذیه میتواند عوارض جانبی خود را نیز داشته باشد. این عوارض، جسمی، روحی، روانی و حتی رفتاری هستند.
رحمانی تصریح کرد: در اکثر جوامع توسعه نیافته سوءتغذیه، آسیبی جدی به سلامت افراد خود زده است. مستند این حرف نیز تاریخ جنگهای اول و دوم جهانی است که در جوامع درگیر با این جنگها عوارض سوءتغذیه که ریشه گرفته از فقر و عدم قدرت خرید است دیده میشود.
این کارشناس تغذیه همچنین درباره گرانی لبنیات گفت: به نظر من گرانی شیر آسیبی بیشتر از گرانی گوشت قرمز به جامعه خواهد زد. گوشت قرمز جایگزینهای کارآمد و مناسبی مثل گوشت سفید و حبوبات دارد اما شیر هیچ جایگزین مطلوبی که بتواند نیاز بدن را رفع کند ندارد.
وی افزود: هم گوشت و هم لبنیات بیش از سایر گروههای غذایی به سلامت افراد جامعه آسیب خواهند زد.
گوشت قرمز، سرطان یا سوءتغذیه؟
در یک هفته گذشته خبر سرطانزا بودن گوشت قرمز در شبکههای اجتماعی به خصوص توییتر با واکنش مردم همراه بوده است. این در حالی است که مصرف هر خوراکی میتواند مضر باشد اما این اظهار نظر درباره گوشت قرمز تا چه میزان میتواند صحیح باشد؟ خدیجه رحمانی در این خصوص گفت: مصرف زیاد گوشت میتواند اثرات منفی به همراه داشته باشد. این اتفاق برای افرادی که در سنین بالا هستند در بعضی حالات هم ممکن است به سرطان هم منجر شود اما ضرورت وجود گوشت برای سلامت افراد جامعه از صحبت درباره سرطانزا بودن آن اهمیت بیشتری دارد.
رحمانی در این باره با اشاره به اینکه مقدار مصرف گوشت قرمز برای گروههای سنی مختلف متفاوت است و لزوما همه سنین نیاز مبرم به مصرف ندارند بیان کرد: مصرف گوشت قرمز برای گروههای آسیبپذیر مثل کودکان و نوجوانان و زنان باردار و شیرده ضروری است. اما باقی افراد جامعه لزوما نباید از گوشت قرمز تغذیه کنند و میتوانند از جایگزین آنها نیز استفاده کنند. جایگزینهای گوشت قرمز خوراکیهایی مثل گوشت سفید و حبوبات است.
وی تصریح کرد: برای گروههای آسیبپذیر جامعه که نیازمند گوشت قرمزند، بهطور متوسط در هفته دو مرتبه و هر مرتبه بین 60 تا 90 گرم مصرف گوشت ضروری است. فقدان گوشت قرمز در سبد تغذیه گروههای سنی در حال رشد، مانع رشد جسمانی آنها خواهد شد.
این کارشناس تغذیه در خاتمه تاکید داشت: نوع تغذیه، ارتباط مستقیم با پیشرفت و آرامش یک جامعه دارد. افراد سالم بهتر فکر میکنند و رفتار آرامتری دارند. برنامهریزی در خصوص مصرف صحیح و به اندازه مواد غذایی باید مورد توجه در بخش فرهنگسازی قرار بگیرد. افراد در شرایط مختلف اقتصادی میتوانند حتی با جایگزینهای مناسب از نیازهای با اهمیت در مواد غذایی خود دور نمانند. جدول غذایی سالم در بین ایرانیان مورد توجه ویژهای نیست. هر دسته مواد غذایی باید به اندازه مورد مصرف قرار گیرد تا اثر مناسبی بر سلامت جسمی و رشد فکری داشته باشد. امروزه به این نتیجه رسیدهاند هر چه کیفیت و مقدار غذا کاملتر باشد، رشد بچهها سریعتر خواهد بود. نتیجه این اتفاق، حضور با تمرکز و کیفی بچهها سر کلاس مدرسه خواهد بود. چنین پیوندی در مورد بچهها و بزرگسالان به صورت همزمان صدق میکند و نباید آن را نادیده گرفت. در حقیقت، مساله غذا یک مساله اساسی است و باید به تغذیه مردم به نحو قابل توجهی پرداخته شود. در شرایطی که نوسانات اقتصادی وجود دارد مردم میتوانند با اطلاع از جایگزینهای مناسب به خود اهمیت بیشتری بدهند.