به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا ؛ نزدیک به ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیارد کهکشان در جهان هستی وجود دارد. هر ستاره حداقل یک سیاره در کنار خود دارد و از هر ۶ سیاره یکی به زمین شباهت دارد. با همه این اوصاف تنها موجودات زنده کشفشده جهان، در زمین زندگی میکنند.
این موضوع البته نظر مردم را در مورد وجود بیگانگان در میان ما تغییر نداده است. حدود ۴۰ درصد از آمریکاییها بر این باور هستند که بیگانگان و موجودات فضایی در نقطهای از جهان هستی زندگی میکنند و ۳۵ درصد از این افراد باور دارند که در بخشی از تاریخ، بیگانگان در میان ما حضور داشتهاند.
۱۱ درصد از افرادی که در نظرسنجیهای مختلف شرکت میکنند بر این باورند که امروزه نیز بیگانگان در میان ما زندگی میکنند و تعداد زیادی از آنها در مشاغل و جایگاههای سطح بالا حضور دارند. دراینبین افرادی هستند که به سفر در زمان نیز اعتقاد دارند و باور دارند نوع متفاوتی از بیگانگان زمینی در بین ما به فعالیتهای روزمره مشغول هستند.
وقتی گوریل را نمیبینیم!
درصورتیکه موجودات فضایی را چیزی شبیه به یک گوریل در نظر بگیریم، غیرممکن است که با عبور آنها از میان جمعیت، متوجه این موجودات چشمگیر نشویم. همین موضوع در مورد فضاییها نیز صدق میکند. ما باور داریم که با تواناییهای فعلی خود میتوانیم یک موجود فضایی و بیگانه را مشاهده و درک کنیم. در ذهن ما موجودات فضایی شکل و ظاهری مشخص دارند.
در آزمایش «اثر یک گوریل»، به تعدادی از مردم گفته میشود تا یک توپ را در میان خود پرتاب کنند و تعداد دقیق پرتابها را نیز به خاطر بسپارند. در حین انجام این بازی ساده یک فرد با لباس گوریل از میان مردم میگذرد، اما تنها نیمی از بازیکنان متوجه حضور گوریل میشوند. در واقع ذهن انسان آنقدر روی عادات همیشگی خود متمرکز میشود که موجودی به این بزرگی را از تصویر ارسالی حذف کرده است.
با داشتن چنین ذهنی که تصاویر همیشگی و ساده را به این شکل احمقانه حذف میکند و نادیده میگیرد، چگونه میشود انتظار داشت که موجوداتی خلاف عادات همیشگی ذهنی و علمی انسان کشف شوند. موجود بیگانه و فضایی میتواند شکلی بسیار متفاوت از حیات را تجربه کند. میتواند آنقدر باهوش باشد که در ملزومات جسمی نگنجد و میتواند آنقدر ساده و کوچک باشد که توسط انسان نادیده گرفته شود.
شاید بیگانگان تنها از نوعی ماده تاریک تشکیل شده باشند و یا حتی شکل فیزیکی نداشته باشند. مسائلی که ما بهدرستی درک نمیکنیم و تنها برای ما یک فرضیه یا نظریه بهحساب میآیند. با این تفاصیل، تصور بسیاری از اتفاقات عجیب و غریب در زندگی روزمره ما سادهتر میشود. اتفاقاتی که هیچ توضیح مشخص علمی، اخلاقی و مذهبی برای آنها وجود ندارد.
در این زمینه میتوان پا را فراتر از این گذاشت و به مسائل ارتباطی بیگانگان نیز فکر کرد. در باور ما صدا، نور و لمس از سادهترین راههای ارتباطی بهحساب میآیند. بیگانگانی را تصور کنید که درست مثل گربهها از طریق بو با همدیگر در ارتباط هستند. ممکن است میلیونها راه ارتباطی در جهان هستی وجود داشته باشد که ما از آنها بیخبریم و ما همچنان قصد داریم با استانداردهای زندگی خود، به دنبال حیات بیگانه بگردیم.
من در مقابل شما هستم
میخواهیم یک فرضیه جذاب دیگر را با هم مرور کنیم. سیارهای را تصور کنید که در آن موجوداتی باهوش مانند انسان زندگی میکنند. در این سیاره این موجودات به علم و دانش مرتبط با هوش مصنوعی دست پیدا کردهاند و سالها در میان انواع رباتهای هوشمند زندگی کردهاند.
این رباتهای هوشمند خسته از بیعدالتیهای موجودات ساکن این سیاره، شکل سنتی حیات را در سیاره مذکور نابود کردهاند و حالا خود قدرت را بهدست گرفتهاند. در سیارهای که سالها از زمین جلوتر است، ممکن است شکل سنتی حیات با زندگی دیجیتال جایگزین شده باشد.
ما رباتها را موجوداتی فلزی تصور میکنیم که بهآرامی راه میروند، اما یک ربات میتواند یک برنامه پیشرفته کامپیوتری باشد که بهجای جهان فیزیکی، در دنیای مجازی زندگی میکند. نوعی متفاوت از حیات که زنده است، احساس دارد، از قدرت تصمیمگیری برخوردار است و ممکن است همین الان نوشتههای من و شما را مطالعه کند.
چنین موجودی میتواند بهراحتی از سیارهای به سیاره دیگر منتقل شود، با فناوری دیگر موجودات هماهنگ شود و مانند یک ویروس کامپیوتری فراتر از زمان خود، در بین ما زندگی کند.
من خود شما هستم
فراتر از همه مسائل ذکر شده ممکن یک نوع از حیات سنتی یا شکلی از حیات مدرن و هوشمند کامپیوتری، توانایی زندگی در بدن انسان را داشته باشد. بسیاری از ویروسهای شناختهشده و ناشناخته ممکن است نوعی از حیات متفاوت باشند که به جسم و زندگی ما نفوذ کردهاند.
این ویروسها میتوانند یک سرماخوردگی ساده باشند و یا حتی یک همزاد ناشناخته در وجود ما که بسیاری از تصمیمات ما را کنترل میکند. اگر انسان را یک حیوان هوشمند در نظر بگیریم، محتمل است که تمامی چیزی که از آن بهعنوان زندگی یاد میکنیم، حاصل تلاش یک بیگانه برای زنده ماندن باشد. همین تفاوت ساده بین انسان و دیگر موجودات زمین باعث شده تا تعدادی از دانشمندان بر این باور باشند که در واقع انسان بیگانهای بر روی زمین است.
بیگانگان به قتل رسیدهاند؟
نظریات دیگری در مورد وجود بیگانگان بر روی زمین وجود دارد که هرچند دلیل خاصی برای اثبات آنها وجود ندارد، اما میتوان با دیدگاهی عقلانی به آنها نگاه کرد. تصور کنید که یک موجود فضایی در دوران پیش از تاریخ، یا حتی همین چند صد سال پیش به زمین بیاید و قصد داشته باشد با انسانها ارتباط برقرار کند.
شانس بسیار زیادی وجود دارد که انسانها چنین موجودی را به قتل رسانده باشند. ترس از تفاوتها، حتی در دنیای هوشمند امروزی نیز برای انسان وجود دارد. ما انسانهایی متفاوت با شکل عمومی جامعه را از میان خود حذف میکنیم. چه تضمینی وجود دارد که موجوداتی با این سطح از تفاوت را حذف نکرده باشیم؟
چه تضمینی وجود دارد که همین امروز در آزمایشگاهی در نقطهای دورافتاده، شکلی از بیگانگان زندانی نشده باشند و مورد آزمایش قرار نگیرند. با نگاهی به فعالیتهای روزمره سیاستمداران جهان و البته حس رقابت کشورهای مختلف، این موضوع چندان دور از ذهن نیست. اینکه موجودی بیگانه به زمین بیاید، اما خیلی زود به یک پرونده فوق سری تبدیل شود.
من بیگانه نیستم
هرکسی که با دنیای علم و فناوری آشنایی اندکی داشته باشد بدون شک نام ایلان ماسک را شنیده است. دانشمند، تاجر و مدیر مشهور پروژههای مختلف فناوری و علمی که این روزها به تأثیرگذارترین شخصیت علمی دنیا تبدیلشده است. در میان تمامی فعالیتهای جدی ایلان ماسک یک شوخی مشهور وجود دارد.
علاقهمندان به تئوری وجود بیگانگان در میان ما باور دارند که ماسک یک بیگانه با آیکیو بسیار بالا است که خود را جای انسانها جا زده! نکته جالب در این داستان این است که ماسک هم به این شوخی پاسخ داده:
«فکر میکنم این یکی از مهمترین پرسشها در دنیای فیزیک و فلسفه باشد. آیا بیگانگان در میان ما زندگی میکنند؟ بعضیها فکر میکنند که من یک بیگانه هستم. اما باید این موضوع را روشن کنم که من یک بیگانه نیستم. البته در نظر داشته باشید که حتی اگر بیگانه بودم، باز هم پاسخم به این پرسش یک نه ساده بود.»
جدا از اینکه ایلان ماسک یک بیگانه است یا نه، تصور اینکه موجودات یا انسانهایی بیگانه در میان ما زندگی میکنند چندان ساده نیست. بدون شک ما انسانهایی را با قدرتهایی فراتر از تواناییهای معمول جامعه دیدهایم، اما آیا این انسانها بیگانگانی هستند در میان ما؟ من اگر یک بیگانه بودم بدون شک سعی میکردم تواناییهای خودم را از تمامی انسانها پنهان کنم.
پرسش مهمتر این است که اصلاً چرا باید یک گروه از موجودات بیگانه به زمین بیایند و در میان ما زندگی کنند. اگر یک نوع از حیات به قدرت سفر در سیارات رسیده باشد و بتواند شکل فیزیکی خود را تغییر دهد، بدون شک به این توانایی رسیده که بدون نیاز به حضور فیزیکی، اطلاعات لازم را جمعآوری کند. مگر یک سیاره در میان میلیونها میلیون سیاره چه جذابیتی برای چنین موجوداتی دارد که برای بودن بین انسانها تا این اندازه خطر کنند؟
کشاورزی فضایی
تئوری دیگری از حیات بر روی زمین وجود دارد که به آن کشاورزی فضایی میگویند. این تئوری بر این باور است که زمین یک آزمایشگاه کوچک برای موجوداتی فرا انسانی است که هرازچندگاه نوع و گونهای جدید از حیات را به آن اضافه میکنند.
در ژانویه ۲۰۱۵ یک گروه از دانشمندان بریتانیایی، نوعی دانه را کشف کردند که هیچ شباهتی به حیات روی زمین نداشت. این دانه که شامل شکل متفاوتی از ژن بود بر روی نوعی خاص از فلز قرار گرفته بود. یک مرکز فلزی و با سطحی از ژنی خاص از موجودی ناشناخته.
دانشمندان با بررسی این دانه میکروسکوپی نظرات متفاوتی ارائه کردند. یکی از نظرات این بود که این دانه توسط موجودات فضایی و بیگانگان به زمین فرستاده شده تا کشاورزی حیات در زمین ادامه پیدا کند. هرچه که بود این دانه از سطح علمی ما فراتر بود و شاید همین موضوع باعث شده تا چنین تفکری بین دانشمندان مذکور پیش بیاید.
اگر فرضیه کشاورزی فضایی را درست در نظر بگیریم، یعنی در حال حاضر ما توسط موجودات، موجود یا نیرویی فراتر از آنچه که تاکنون دیدهایم، مشاهده و کنترل میشویم. نیرویی که بذر ما و دیگر موجودات را در زمین کاشته و حالا در مرحله برداشت به نتیجه این آزمایش نگاه میکند. نظریهای علمی که ممکن است به باورهای مذهبی ادیان مختلف نیز نزدیک باشد.
نگرانی زیادی از نظریه کشاورزی فضایی وجود دارد، زیرا ممکن است بیگانگان با ارسال چنین ژنهایی، قصد تغییرات ژنتیکی در موجودات روی زمین را داشته باشند. یک فرا ویروس قدرتمند میتواند نسل انسان و بسیاری از موجودات را منقرض کند. آیا ویروسها و بیماریهای جدید توسط موجوداتی بیگانه به وجود آمدهاند؟ متأسفانه ما تاریخچهای روشن از اغلب بیماریهای ویروسی در اختیار نداریم.
بیگانگانی که رفتند
حالا اگر باور داشته باشیم که بیگانگانی باهوشتر از انسان در جایی از این جهان هستی ناشناخته زندگی میکنند، چه تضمینی وجود دارد که تاکنون به زمین نیامده باشند و زمین را ترک نکرده باشند؟ موجوداتی باهوشتر از انسان احتمالاً میدانند که بهتر است شکل کلی یک سیاره، با زمان و سرعت خود پیش برود. چنین موجوداتی زمین را مشاهده و بررسی خواهند کرد و بهسرعت این سیاره نهچندان جذاب را ترک میکنند.
بسیاری از افراد باور دارند که شکلی از فضاپیماها و سفینههای غیرانسانی را مشاهده کردهاند. تصاویری از چنین فرایندهایی ثبت شده است که بههیچوجه امکان بررسی صحت آن وجود ندارد.
بسیاری از پدیدهها و آثار تاریخی در جهان وجود دارند که توضیح علمی و منطقی برای آنها ارائه نشده است. اهرام مصر نمونهای ساده و غیرقابلانکار از پدیدههای است که با ذهن ما جور در نمیآید. ما هنوز نمیدانیم که یک قوم نهچندان پیشرفته چگونه توانسته چنین سازههایی را تولید کند. هر آجر بهکاررفته در این ساختمانهای قدیمی، چندین برابر یک انسان است و حتی با علم امروزی هم ساخت چنین سازههایی در این اندازه، کار چندان سادهای به نظر نمیرسد.
تنهاترین موجودات جهان
با همه این اوصاف و وجود نشانههایی عجیب و غریب، هنوز هم هیچ اثبات مشخصی برای وجود بیگانگان در بین ما یا خارج از دسترس ما وجود ندارد. آب که مهمترین ماده تشکیلدهنده موجودات زمین است در یک ششم سیارات شناختهشده به اشکال مختلف وجود دارد.
مهمترین موضوعی که در تشخیص نوعی از حیات خارج از زمین وجود دارد این است که ما در آغاز به نتیجهای علمی از به وجود آمدن حیات بر روی زمین برسیم یا بتوانیم با استفاده از آب و بدون کپیبرداری از ژنهای موجود، یک موجود تکسلولی جدید را تولید کنیم. تا به امروز هرچه تلاش کردیم، هیچ آب و روغنی در کنار هم، موجودی جدید را به وجود نیاورده است. موضوعی که وجود یک نیروی فرا انسانی در تولید حیات را محتملتر میکند.
در کنار دیگر علمها، علم ریاضیات به ما اجازه میدهد تا احتمال وجود حیات در سیارات مختلف را اندازهگیری کنیم. با در نظر گرفتن وجود میلیونها سیاره شناختهشده دیگر در جهان، احتمال وجود و تکرار به وجود آمدن حیات چندان دور از ذهن نیست. از سوی دیگر ممکن است ما تنهاترین موجودات هوشمند جهان هستی باشیم. درست مثل دو تاس که میلیونها بار به هوا پرتاب میکنیم و تنها یک بار به دو عدد شش میرسیم.