با رضا صادقی درباره موسیقی تیتراژ سریالهای تلویزیونی و چگونگی تاثیر آنها در جذب مخاطب رسانه ای به گفت و گو نشستیم که او با ابراز دلسردی از افول جایگاه موسیقی در همه سطوح جامعه هنری گفت : به نظر من گذشت دوره ای که تیتراژی موفق شود، برای اینکه یک زمانی تیتراژها بر اساس یک ذهنیتی شنیده میشد که مردم هم از اجرا کنندهی آن داشتند و هم از موضوع مجموعه تلویزیونی.
صادقی گفت: بدون تعارف الان در تلویزیون ما چیز دیدنی وجود ندارد و تیتراژ هرچقدر هم تلاش و سعی کند در حد همان یک پارت اول یا آخر مجموعه است که خیلی ها به دلیل داشتن ماهواره یا کانالهای دیگر کمتر زمان میگذارند که یک تیتراژ را بابت یک مجموعهای ببینند که شاید زیاد هم رقبت به دیدن آن نداشته باشند.
وی افزود: تهیهکننده قاعدتا بر حسب نگاه کاریاش جذب مخاطب برایش مهم است و فضای فکریاش جذب مخاطب است و عموما مردم با چیزی جذب میشوند که به آن یک دید و نگاه پیشینهای دارند. جدیدا خیلی کمتر این اتفاق می افتد. من شنیدم برخی پول به تهیه کنندگان میدهند که در تیتراژ تلویزیون باشند ولی اگر آن اتفاقی که شما میگویید انجام میشود قاعدتا برای جذب مخاطب است که بتواند به این اسم متوجه آن مجموعه شود.
این خواننده پاپ تاکید کرد: کلیت موضع هنری ما حتی در بخش فیلم نمیگویم 100 درصد اما 95 درصد آن همین است. در فیلم سینمایی هم یک پروسه مشخص است و همیشه تکلیف آن معلوم است و تایم پخش آن بعدا مشخص میشود و آخر کار میرسد به یک تیتراژی که طرف علم آن را داشته باشد که برای چه دارد میخواند و عموما هم بدون تعارف چون تهیه کنندگان عموما سواد موسیقی ندارند صرفا میخواهند اسم باشد و اگر زیاد هم به موضوع ربطی نداشته باشد مهم نیست. یعنی اسم آن آرتیست باشد و بتواند ذهن را متوجه کند و آلارمی باشد در ذهن جامعه و اگر زیاد هم مرتبط نبود، نبود و عموما اتفاق ویژهای برای آن نمیافتد.
صادقی با اشاره به اینکه آهنگ نرو یکی از کارهای دردآلود من بود ولی برای یک سریال طنز استفاده شد! گفت: تنها به خاطر حضور آدمهایی که آنجا بودند هم سریال دیده شده و هم تیتراژ. اما این جزو معدود بارهایی است که اتفاق میافتد و گاهی هم من کاری انجام دادم و ربطی به سریال نداشته و نه کار من شنیده شده و نه سریال دیده شده است.
رضا صادقی در پاسخ به این سوال که چرا تهیه کنندگان اجرای تیتراژ سریال ها را به خوانندگان مطرح و می سپارند گفت: شما از چیزی صحبت میکنید که از اساس دچار مشکل است. کل رسانه کمر همت بستند که اصطلاحی که خودشان به ناف اهل هنر بستند به نام سلبریتی، را کمرنگ کنند الان دارند خودشان با این ماجرا میجنگند و دچار یک فاجعهای شدند
وی افزود: خیلی جالب است همین قوم سلبریتی ها، همینها هستند که مردم را متوجه تلویزیون میکنند و ایام جشنهای ملی و ایام اتفاقات ملی همینها هستند که جلو میآیند و میشوند هنرمند ارزشمند کشورمان، و بعد همین هنرمند ارزشمند کشورمان یکباره دچار اصطلاحی میشود به اسم سلبریتی ستیزی و شما همین روند را در بگیر و میبینی که در تمام شاکله سازمان صدا و سیمای ما چیزی وجود ندارد به اسم نگاه مخاطب و یکی از بزرگترین حجتی که میتوانم به شما ابلاغ کنم نمونهاش عادل فردوسیپور است، یک آدمی که به او جایزه دادند و گفتند بهترین است و بعد گفتند که برو خونه! اینجا چیزی به اسم نظر و سلیقه مخاطب وجود ندارد و فرقی نمیکند برایشان که مخاطب موسیقی خوب بشنود، موسیقی بد بشنود، اتفاق ویژهای نمیافتد! در تلویزیون ما بزرگی مثل ناصر ملک مطیعی، مثل شجریان دیده و شنیده نمیشوند و آنوقت یک آدمی را میآوردند که میگوید من زنم را کتک میزدم. واقعا فکر میکنید این تصویر و سیگنال میخواهید چیزی را به من القا کند در جایگاه عام؟
خواننده آلبوم "زندگیکن" در ادامه گفت: بالاخره چیزهایی مشخص است و تصویری که وجود دارد، آگاهیدهنده نیست. در تلویزیون آنقدر این واژهها سطحی شده که آدم نه تنها رقبت نمیکند نگاه کند چه بسا به بقیه هم پیشنهاد میدهد که نگاه نکنید! برای دو سه برنامه رمضان، لطف کردند و دعوت کردند ولی با احترام نپذیرفتم به دلیل اینکه چیزی برای گفتن نیست! تکرار مکررات است.
وی گفت: اگر به اخبار باشد که همه چیز خوب است، خیلی جالب است محمدرضا گلزار را در تلویزیون میآورند که یک اتفاقی را پیش بیاورد و پیش میآورد، بعد خودشان او را میکوبند. به فردوسیپور جایزه میدهند و تشویق می کنند و بعد میگویند که برود خانه بنشیند . اینها را که کنار هم بگذاری به موسیقی که میرسی! نا امید می شوی . به دوستانم میگفتم چقدر خوب است اگر موسیقی رپ مجوز بگیرد و بیاید چون برای خود یک کلام است برای خودش و میتواند متفکرانه باشد، مثل خیلیها که هستند. گفتند نه سخیف است! چند وقت پیش دیدم در تلویزیون چیزی را پخش کرد که فکر کردم اشتباه میکنم. ماجرا این است که آقایانی که فکر میکنید کارتان خیلی درست است و حتی میدانید که گوگل به طور منوئال سرچینگ، ای کاش دچار سرچینگی بودید نسبت به علم موسیقی، تئاتر، هنر و این مردم همه آدمهایی نیستند که سطحی نگر باشند. همه اینها را وقتی کنار هم میچینی و تیتراژ را نگاه میکنی ته این تیتر به چیزی به اسم تفکر بر نمیخوری، همه آن شده کل کل و دعوا، دو کلمه حرف میزنی و برنامهای به اسم 20:30 می آید با قدرتی که دارد و امثال هنرمندان ندارند ان را ندارند میکوبد، بعد از آن میخواهی حرف بزنی و دوباره بدتر میشود.
همین کلمه سلبریتی را هم خود این دوستان به ناف هنریها بستند. همین ماجرای تیتراژ مثل تجارت شده است. من خیلی وقت است نه رقبتی به این کار دارم و نه میپذیرم چرا که همین مساله تیتراژ یک تجارتی شده میان تهیه کنندگان و خوانندگان و ... این چند کار ملی هم که انجام دادم دوست داشتم به خاطر ذهنیتی که داشتم انجام بدهم .
صادقی در بیان یک خاطره از ساخت یک تیتراژ تلویزیونی گفت: یکی از دوستانم به من گفت سریالی ساخته ایم که قرار است تیرماه به روی آنتن برود اما سازمان دستور داده آن را الان پخش کنیم و از من پرسید که آیا می توانی تیتراژ آن را بسازی؟ (میخندد) من در پاسخ او گفتم که اجازه بدید که من در این حلیم نذری نباشم چرا که اینگونه بهتر است.
وی افزود یک زمانی در جریان مجوز گرفتم آهنگ تو با منی بودم که وزارت ارشاد گفتند شعر این کار سخیف است ! بعد از یک مدت داشتم یکی از آهنگهای برون مرزی ایرانی را می شنیدم که خواننده می خواند : دل ای دل، دل ای دل ، ای دل ای دل که برایم خنده دار بود، گذشت و جدیدا شنیدم که موسیقی از تلویزیون پخش می شود که خواننده می خواند دونه دونه دونه دونه دونه ، دونه دونه و در اجرای موسیقی دیگری شنیدم که متن آن بود : تو عشقمون دنبال چی می گشتی با موچین .. ( می خندد) مانده بودم سخاوتی که شنیدم را بپذیرم یا چیزی را که از رسانه غربی می شنیدم و می گفتم خنده دار است؟!...
وی گفت: نمی دانم، نه می خواهم بگویم که ما باید بمانیم در دوره واروژان نه می خواهم بگویم که این ولنگاری انتهای مناسبی می تواند داشته باشد. البته این را هم بگویم که نسل دهه هفتاد نسل با هوشی هستند و با اطلاعات پیش می روند و با صرف زمان خیلی زود متوجه طنز آلود بودن یک اثر می شوند.
رضا صادقی در پایان از کارهای تازه خود خبر داد و گفت: یک ماه پیش آلبومم زندگی کن بیرون آمد و بعد از ماه رمضان کنسرت آلبوم است. تنظیم جدیدی برای ارکستر خودم دارم. قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد و متفاوت از نظر خودم هستم برای خودم . قرار است با خودم برای خودم مسابقه ای ترتیب بدهم.