به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، دوران اصلاحات پای هوشنگ امیر احمدی از سیاست ایران بریده شد، خودش می گوید: "بعد از اینکه رئیس دولت اصلاحات، رئیسجمهور شد، سال اول آمدم اما بعد تا اتمام دولت ایشان به ایران نیامدم" ولی وی برای اینکه بخواهد خودش را موثر نشان دهد رفت و پای ثابت کانال های فارسی زبان مخالف نظام شد، در دولت احمدی نژاد او بار دیگر رفت و آمد او به کشور شروع شد وگفته می شود حتی جلساتی با اسفندیار رحیم مشایی برگزار کرد، با همین حربه خودش را به عنوان یک نیروی تاثیرگذار در آمریکا جا زد و با دولت اوباما ارتباط گرفت، البته داخل ایران همه می دانستند او هیچ اختیاری ندارد و حتی نظراتش از طرف تصمیم گیران نظام شنیده نمی شود چه رسد به اینکه عمل کنند ولی او به واسطه ارتباطاتی که با برخی دولتمردان دوره احمدی نژاد گرفته بود برای خودش در آمریکا جایگاهی دست و پا کرد.خودش در اظهار نظری جالب می گوید: "کارهایی که احمدینژاد کرد، هیچ رئیسجمهور دیگری انجام نداد. تابوها را شکست. کسی جرأت نمیکرد کارهایی را که او انجام میداد را انجام دهد و مثلا به رئیسجمهور آمریکا نامه بنویسد." در دولت روحانی اما پای او کلا از سیاست خارجی ایران قطع شد، حتی اگر ادعایش در مورد اینکه با وزیر امورخارجه دولت اصلاحات رابطه داشت درست باشد اما در دولت روحانی او حتی نتوانست یک کارمند وزارت امورخارجه ایران را ملاقات کند، چه رسد به وزیر امروخارجه، البته او تلاش می کرد هنگام حضور ظریف در آمریکا با او عکس یادگاری بگیرد ولی هرگز نتوانست با ظریف ملافات خصوصی داشته باشد به همین دلیل هم بود در جریان مذاکرات هسته ای تا توانست علیه تیم مذاکره کننده مصاحبه کرد و البته همچنان مصاحبه می کند.
سه بار کاندیدای ریاست جمهوری شده، سال های 84، 92 و 96 و هر سه بار هم رد صلاحیت شده، حالا با این کارنامه عجیب و غریب در گفتگو با عبدالرضا داوری، یار رسانه ای احمدی نژاد و کسی که ادعای حمله نظامی آمریکا به ایران پس از ماه رمضان از برنامه او بیرون آمد ، مدعی شده هیچ کس بلد نیست و فقط اوست که هم می داند و هم می تواند!
تلاش برای بی اعتمادی مردم به دستگاه دیپلماسی کشور البته اتفاق جدیدی نیست، لااقل حامیان احمدی نژاد از همان سال 92 این تلاش را شروع کرده اند و ادامه می دهند و حالا این پیوند با دلال رابطه با امریکا موضوع را عیان می کنند، کسانی که دو هفته قبل هراس از جنگ را ترویج می دادند، حالا هم پای یک دلال را وسط کشده اند تا دو راهی صلح و جنگ را پیش پای نظام بگذارند، دو راهی که البته هر دو طرفش بن بست است!