به گزارش گروه اجتماعی برنا؛ این پرونده سال 85 تشکیل شد و مردی به پلیس گزارش داد همسر باردارش با شلیک گلوله به قتل رسیده است. این مرد به مأموران گفت: من و همسرم در حال انجام کاری در حیاط خانه بودیم که فرد سارقی به زنم شلیک کرد و او را کشت. من به دنبال سارق رفتم؛ اما نتوانستم او را بگیرم و متواری شد.
این مرد در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من و خانوادهام در یک خانهباغ در بالای شهر تهران سرایدار هستیم. روز حادثه سمت دیوار باغ داشتیم کاری انجام میدادیم که یک سارق با شلیک گلوله زنم را کشت. من دنبال سارق رفتم؛ اما نتوانستم او را بگیرم. با اورژانس هم تماس گرفتم؛ اما وقتی امدادگران آمدند، گفتند زنم کشته شده است و کاری نمیتوانند بکنند.
مأموران در ادامه بررسیهای خود جسد را به پزشکی قانونی منتقل کردند. آنها همچنین از صاحب باغ هم بازجویی کردند. صاحب باغ به مأموران گفت: من اصلا متوجه نشدم چه اتفاقی افتاده است. وقتی صدای گلوله شنیدم، بیرون رفتم و بعد هم صدای داد و فریاد را شنیدم و متوجه شدم مینا، زن سرایدار، به قتل رسیده است.
بررسیها برای دستگیری سارق راه به جایی نبرد؛ اما پلیس چند ماه بعد یک اسلحه زنگزده اطراف باغ پیدا کرد که از آن گلوله شلیک شده بود. بررسیها نشان داد گلولهای که باعث مرگ مینا و جنینش شده، از همین سلاح شلیک شده است. چند سال از این ماجرا گذشت و هیچ ردی از قاتل پیدا نشد تا اینکه این بار پدر مینا شکایتی علیه دامادش مطرح کرد و گفت: من اطمینان دارم که دامادم مهران عامل این قتل است. او گفت: چطور ممکن است فقط مهران در محل باشد و کس دیگری چیزی ندیده باشد. از طرفی اسلحه پیدا شده است؛ اما مگر سارق سلاح را دور میاندازد؟
با این شکایت، از مهران بازجویی شد. او اتهام قتل همسرش را رد کرد و گفت: من همسرم را نکشتم. او فرزند من را هفتماهه باردار بود و اگر هم اختلافی با همسرم داشتم، هرگز او را به خاطر فرزندم نمیکشتم.
پلیس در ادامه بررسیها فرزند مقتول و متهم را مورد پرسش قرار داد. او که هشتساله بود، گفت: ما در خانه بودیم. مادرم گفت برای پهنکردن لباسها سمت دیوار باغ میرود. ما خواستیم همراهش برویم؛ ولی اجازه نداد. پدرم هم همان اطراف بود و بعد صدای شلیک گلوله آمد. من دیگر چیزی ندیدم و نمیدانم پدرم چرا آنجا بود.
بااینحال مهران هرگز زیر بار اتهام قتل همسرش نرفت و توضیحی درباره اینکه چرا سلاح در آن محل پیدا شده است، ارائه نداد.
در نهایت پرونده برای بررسی به دادگاه ارسال شد و قضات شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران گفتههای شکات را شنیدند. اولیایدم اعلام کردند با توجه به اینکه قاتل مینا پیدا نشده است، درخواست صدور حکم دریافت دیه از بیتالمال را دارند. مهران نیز ضمن رد اتهام گفت: من همسرم را دوست داشتم. خانواده همسرم میگویند ما با هم اختلاف داشتیم و من او را کشتهام؛ اما واقعیت این است که من به خاطر بچهام هم شده، هیچ آسیبی به همسرم نمیزدم و این گفته دروغ است. دلیل این را که چرا سلاح آن اطراف پیدا شده، نمیدانم. من سارق را نمیشناسم؛ اما او را هنگام فرار دیدم؛ ولی نتوانستم او را بگیرم.
در نهایت قضات رأی بر پرداخت دیه از بیتالمال را صادر کردند. این رأی مورد اعتراض مهران قرار گرفت. این مرد گفت: فرزند من هم در این درگیری به قتل رسیده است و من نیز درخواست دیه از بیتالمال برای او دارم. این در حالی بود که دادستانی هم به رأی اعتراض کرده و خواستار بررسی بیشتر پرونده شده بود.
زمانی که پرونده برای بررسی به دیوان عالی کشور رفت و قضات رأی را بررسی و اعلام کردند مدارک علیه مهران کافی نیست؛ بنابراین حکم بر برائت او درست است؛ اما به لحاظ پرداخت دیه از بیتالمال هم پرونده باید مجددا بررسی شود؛ چراکه جنین کشتهشده، کامل بوده و باید دراینباره نیز تصمیمگیری شود. ضمن اینکه پرداخت دیه درباره مینا نیز تأیید شده است.
همچنین قضات دیوان عالی کشور اعلام کردند هرچند این رأی صادر و تأیید شده؛ اما درصورتیکه قاتل یا قاتلان دستگیر شوند، پرونده برای محاکمه آنها باز خواهد بود و اولیایدم میتوانند دوباره درخواست خود درباره این دو فقره قتل را مطرح کنند.
بهاینترتیب مقرر شد دیه از بیتالمال بابت قتل مینا پرداخت شود و با توجه به اینکه مقتول زن است، نصف دیه باید پرداخت شود.
بهاینترتیب پرونده مجددا به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران برگشت.