کدام کشورهای از درگیری ایران و آمریکا سود می برند؟

ترامپ جیب عربستان را خالی می کند

|
۱۳۹۸/۰۳/۰۶
|
۰۳:۰۰:۰۰
| کد خبر: ۸۵۰۵۴۷
ترامپ جیب عربستان را خالی می کند
به تازگی پنتاگون در ادعایی عجیب و بدون ارائه مدرک اعلام کرده که سلاح مورد استفاده در حمله اخیر به چهار کشتی در بندر فجیره، متعلق به سپاه پاسداران بوده و این نیرو مسئول پرتاب راکت در منطقه سبز بغداد، پایتخت عراق و در نزدیکی سفارت آمریکا نیز بوده است.اما سوال ناظران آگاه و اذهان عمومی اینست که چه کسی از درگیری ایران با آمریکا سود می برد؟

«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران درخصوص ادعای اخیر ارتش آمریکا برای افزایش نیروهای این کشور در خاورمیانه گفت: چنین ادعاهایی برای صلح و امنیت بین المللی بسیار خطرناک است و باید با آن برخورد شود. آمریکایی ها برای توجیه سیاست های خصمانه خود و در راستای تنش آفرینی در خلیج فارس اقدام به چنین ادعاهایی می کند.

وی با خطرناک توصیف کردن ادعاهای آمریکا، تاکید کرد: افزایش حضور آمریکا در منطقه ما بسیار خطرناک و تهدید علیه صلح و امنیت بین الملل و باید با آن برخورد شود.

این سخنان ظریف در واکنش به خبر اعزام 1500 نیروی نظامی آمریکایی به خلیج فارس بود که فرماندهی نیروهای آمریکایی به بهانه تامین امنیت خود در منطقه از واشنگتن درخواست کرده بود. مدیر ستاد مشترک ارتش آمریکا گفته است، اعزام این نیروها صرفا جنبه «دفاعی» دارد.

ازسوی دیگر به تازگی پنتاگون وزارت دفاع ایالات متحده اعلام کرده است که سلاح مورد استفاده در حمله اخیر به چهار کشتی در بندر فجیره، متعلق به سپاه پاسداران بوده، و این نیرو مسئول پرتاب راکت در منطقه سبز بغداد، پایتخت عراق و در نزدیکی سفارت آمریکا نیز بوده است.

مایکل گیلدی، رئیس ستاد ارتش آمریکا همچنین در ادعایی تازه گفته است که ایران و شبه نظامیان حامی این کشور در نظر دارند به نیروهای آمریکایی در منطقه حمله کنند.

 

پیشینه این خبر؛

پس از تشدید تنش در فضای سیاسی منطقه خاورمیانه که دونالد ترامپ آغاز کننده آن بود، همه کشورهای منطقه با نگرانی به تحولات سیاسی و تحرکات نظامی آمریکا دنبال کردند.

کاخ سفید، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در 20 فروردین ماه سال جاری بعنوان یک گروه تروریستی اعلام کرد. بعد از آن با وجود مخالفت و درخواست بسیاری از کشورهای خریدار نفت ایران، معافیت های خرید نفت ایران را که برای شش ماه اعلام کرده بود، تمدید نکرد. عدم تمدید معافیت خرید نفت از ایران، تروریست خواندن سپاه پاسداران، و تسری تحریم های یکجانبه ترامپ به صنایع فلزی و معادن ایران همه در راستای فشار به تهران بود تا یک بار دیگر ایران را پای میز مذاکره بنشانند.

اما فضای منطقه از زمانی ملتهب تر شد که در نیمه اردیبهشت ماه، ایالات متحده ناو هواپیمابر آبراهم لینکن را به خلیج فارس اعزام کرد. هدف از این اقدام به زعم آنها جلوگیری از واکنش ایران به تحریم های نفتی بود. پیشتر درخصوص تحریم نفتی ایران، ترامپ مدعی شده بود صادرات نفت ایران را به صفر میرساند. ایران نیز گفته بود اگر صادرات ما صفر شود هیچ کشور دیگری هم نخواهد توانست از این منطقه نفت صادر کند. به این ترتیب کاخ سفید به زعم خود برای جلوگیر از واکنش ایران ناوهواپیما بر خود را به خلیج فارس اعزام کرد.

اما نکته قابل توجه در همه این موارد تلاش کشورهای ثالث برای تشدید تنش در این فضای مبهم بود. در چنین همه اخبار و نقل و انتقالات در این فضا خودبخود تحریک آمیز هستند. رسانه های مختلف حرکت ناوهواپیما بر آبراهم لینکلن را روز بروز پوشش میدهند. فرود 4 فروند هواپیمای بمب افکن ب 52 در قطر مکمل خبر قبلی بود. عملا آمریکا همه ادوات جنگ را در خلیج فارس جمع آوری کرد. طبیعتا همه اذهان عمومی منطقه آماده خبر شروع درگیری شده بود.

صبح 22 اردیبهشت شبکه المیادین به نقل از منابع آگاه اعلام کرد که انفجارهای قوی بندر الفجیره در امارات متحده عربی را لرزاند. خبری که ابتدا با تکذیب اماراتی ها مواجه شد و پس از ساعاتی وزارت خارجه امارات تایید کرد که حملاتی صورت گرفته است. اما جزئیات و اطلاعات دقیقی از آن ارائه نداد. متعاقب آن ایران از خرابکاری در این نفتکش‌ها ابراز نگرانی کرده و محمدجواد ظریف، وزیر خارجه، گفت که پیش‌بینی کرد بود چنین اتفاقاتی برای "دامن زدن به تنش" رخ دهد.

چند روز بعد رویترز می‌گوید در گزارش شرکت بیمه نروژی "دی‌ان‌کی" آمده است که بقایای انفجار در نفتکش نروژی شبیه بقایای قایق‌های کنترل از راه دوری است که پیشتر توسط شبه‌نظامیان حوثی یمن استفاده شده است. بر این مبنا، شرکت نروژی می گوید به احتمال زیاد سپاه پیشتر تجهیزات انفجاری با قابلیت تنظیم جی‌پی‌اس را در اختیار حوثی‌ها قرار داده بود.

شنبه 28 اردیبهشت شش روز بعد از این حادثه در واقعه ای دیگر رسانه های عراقی به نقل از منابع امنیتی این کشور خبر دادند، شب هنگام 3 موشک کاتیوشا به منطقه سبز (منطقه دیپلمایتک بغداد) اصابت کرده ولی یکی از آنها عمل نمی کند. پس از بررسی متخصصان، محل شلیک پشت محوطه بیمارستان الکندی در منطقه النهضه شهر بغداد شناسایی می شود. نیروهای امنیتی همچنین موفق شدند سکوی متحرک پرتاب این موشک ها را نیز کشف و ضبط کنند. در این خصوص هنوز هیچ گروهی مسئولیت آنرا نپذیرفته است.

باز هم محافل خبری خاص تلاش کردند آنرا به ایران نسبت بدهند. درحالیکه هیچ سند و مدرک معتبر و خاصی برای آن ارائه نمی کنند. اینک نیز پنتاگون انگشت اتهام را مستقیما به سمت ایران گرفته و تقصیر همه وقایع را به سپاه پاسداران نسبت داده است.

 

تحلیل و بررسی؛

از مجموعه وقایعی که رخ داده است، در همان زمان مقامات جمهوری اسلامی ضمن محکوم کردن آنها، ابراز نگرانی کردند. حتی محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران گفت که ما پیشتر این گونه حوادث را پیش بینی کرده و نسبت به وقوع آن نیز هشدار داده بودیم.

همچنین روند سریع و سوال برانگیز شناسایی عامل یا عوامل حوادث فوق تامل برانگیز است. مدعیان ایران هدف حمله هستند و باز هم آنها حادثه را بررسی می کنند و بازهم آنها اتهام می زنند و  در نهایت خودشان مقصر را شناسایی می کنند. این روند مصداق ضرب المثل

"خود  گویی و خود خندی     عجب مرد هنرمندی" است.

مشابه این وضعیت پیش از حمله به عراق رخ داد. آمریکا اسناد مربوط به بازرسان سلاحهای کشتار جمعی را دستکاری کرد و سخنان صدام حسین  مبنی بر داشتن انبار سلاح های کشتار جمعی را  بهانه قرار داد تا بتواند به این کشور حمله کند.

در این میان ه سوالی که ذهن تحلیل گران بی طرف را به خود مشغول می کند، اینست که با توجه به جنگ با داعش در عراق و سوریه و نقش مهم تهران در نابودی آنها، آیا ایران تا این اندازه خطرناک است؟ و سوال دیگر اینکه اساسا چه کسی از درگیری آمریکا با ایران سود می برد؟

واقعیت اینست که داعش اگرچه در ظاهر نیرویی غیر منسجم و نامنظم بود، اما کاملا حساب شده و با برنامه ریزی برای درگیری با ایران ایجاد شده بود. هدف از این اقدام فرسایش توان ایران بود تا در یک جنگ نیابتی مانند جنگ تحمیلی صدام علیه ایران منابع مالی و نظامی کشورمان را تضعیف کند. اگر نه آن همه لجستیک نیرو، ماشین های یک شکل، پرچم های یکسان، نقل و انتقال پول و مواد منفجره و غیره چگونه در دنیایی که تا این اندازه سیستم کنترلی دارد میسر می شد؟ اگر این همه سخت گیری و سرعت شناسایی برای ما ممکن است، چطور برای کنترل داعش ممکن نبود؟

درکنار پرسش های فوق نباید فراموش کرد که عربستان سعودی و اسرائیل نقش بزرگی را در این روند داشته و دارند. داعش هرگز به  منافع اسرائیل حمله نکرد. عربستان سعودی نیز در راستای رقابت های استراتژیک و منطقه ای خود با ایران، بارها طی سه دهه اخیر به کاخ سفید پیشنهاد داده بود که به ایران حمله کنید و هزینه آنرا ریاض پرداخت خواهد کرد. روسای پیشین ایالات متحده زیر بار این پیشنهاد نرفتند.

ولی اینبار جمع محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی، بنیامین ناتانیاهو نخست وزیر رژیم اسرائیل، درکنار تندروهای حاکم بر کاخ سفید فضا را به گونه ای تغییر داده است که ظاهرا ریاض و تل آویو می توانند رویاهای خود را محقق کنند. اسرائیل همواره امنیت خود را در ناامنی مرزهای خود می دانسته است. عربستان هم سودای رهبری جهان اسلام و عرب را دارد. اما نه امنیت اسرائیل به تنهایی ممکن می شود و نه آل سعود هیچ پتانسیل از پتانسیل های لازم را برای رویای خام خود دارند.

شواهد این ناتوانی هم بسیار است. نه اسرائیل تا کنون موفق بوده و نه ریاض از پس حوثی های یمن برآمده و نه سایر کشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس برتری و رهبری آل سعود را پذیرفته اند.

همچنین برای حذف ایران از بازارهای نفتی،تصاحب هرچه بیشتر سهم بازار جهانی و درآمد بیشتر در صورت تحقق این روند، رویای ریاض و سایر کشورهای حامی آن در بازار نفتی است.

 

نتیجه گیری؛

حوادث اخیر با توجه به سیر تحولات چند سال گذشته، گویای آنست که بیشترین نفع را ریاض و تل آویو از حمله به ایران خواهند برد. البته کشورهای دیگری نیز هستند که درصورت درگیری ایران و آمریکا متنفع می شوند، اما در شرایط کنونی بیشتر سهم را این دو کشور دارند و طبیعی است که بیشترین تلاش را برای ایجاد بحران و التهاب میکنند.

عربستان توان نظامی حوثی ها و ناتوانی خود برای دفاع از کشورش را به گردن ایران می اندازد، اسرائیل بازتاب اعمال جنایتکارانه خود را به ایران نسبت می دهد. ترامپ و پنتاگون نیز همه اتهام ها را به ایران نسبت می دهند تا به این بهانه بتواند باز هم دلارهای نفتی عربستان را در مقابل سلاح هایی که مشخص نیست چگونه و کی به چه کار خواهد آمد بفروشند. تا شاید از این طریق اقتصاد ایالات متحده باز هم رونقی بگیرد. جالب آنکه بازهم صهیونیست ها بیشترین نفع را در صنایع نظامی آمریکا بخود اختصاص داده اند.

بنابراین همانطور که بسیاری از ناظران آگاه در اروپا و آمریکا می گویند، نباید فریب خبرسازی های رسانه های خاص را خورد و فضای تعقل را به هیجان زدگان و سوداگران جنگ سپرد.

نظر شما