قادر باستانی از معضل شفاف سازی در ایران می گوید؛

پای شفاف سازی در کشور ما می لنگد/ لطفا افشاگری نکنید!

|
۱۳۹۸/۰۳/۱۱
|
۰۵:۳۲:۱۱
| کد خبر: ۸۵۲۲۱۳
پای شفاف سازی در کشور ما می لنگد/ لطفا افشاگری نکنید!
قادر باستانی گفت: صدا و سیمای ما باید سبک خبردهی خود را تغییر دهد، تا اعتماد عمومی مردم به آن افزایش پیدا کند. نگاه حرفه ای که همراه با مسئولیت پذیری باشد از مهمترین نیازهای رسانه ملی ماست. اخباری که برای انتشار آنها به اصول حرفه ای توجه شده باشد، دارای شفافیت هستند، در این اخبار خبری از افشاگری نیست. مردم کشور ما باید اخبار مهم را از رسانه های جریان اصلی بگیرند، رسانه های زرد و شبکه های اجتماعی نباید اصلی ترین منبع برای خبرگیری در موارد مهم باشند.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی برنا؛ در سال های اخیر در اهمیت شفاف سازی سخن های مختلفی گفته شده است. شفاف سازی برای یک جامعه ای که بر پایه دموکراسی و جمهوریت بنا شده است، یک حق اساسی تلقی می شود. اما در کشور ما چیزی که روی داده است بیشتر از آنکه شفاف سازی باشد، افشاگری های سخیفی هستند که باعث تنزل فرهنگ عمومی جامعه شده اند. این دیدی چی شدهای خاله زنکی، دیگر برای افکار عمومی جامعه ایرانی جذابیتی ندارند. چیزی هم که این وسط آسیب دیده است اعتماد عمومی جامعه است، جامعه ایرانی نه تنها دکمه خاموش رسانه ها را زده است، بلکه از اعتمادش به دولتمردان کاسته شده است و کار به جایی رسیده است که مردم به خودشان هم اعتماد ندارند. در جامعه ای که کسی به کسی اعتماد ندارد، شانه ای برای تکیه کردن نمی ماند، همه جا خالی می دهند.

در یک تعریف ساده شفافیت به معنای «ارائه حق اطلاعاتی مردم  به آنهاست، به شرطی که اطلاعات داده  شده در زمان مناسب، در قالب مناسب، با کیفیت مناسب و در محل مناسب منتشر شوند.» این در حالی است که افشاگری «بر ملا کردن و فاش کردن مسئله ای اثبات نشده  به طور ساختارنایافته، معمولا در رسانه ها، به   طوری که ممکن است موجب تضییع حق کسی یا   کسانی شود.» است.

در مورد تفاوت شفاف سازی و افشاگری در رسانه ها گفت و گویی با یک استاد ارتباطات داشتیم که در ادامه می خوانید:

قادر باستانی، استاد ارتباطات با بیان اینکه، رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی مؤظف هستند، اعضای جامعه را از اتفاقاتی که روی داده اند، آگاه کنند، می گوید: «اطلاع رسانی باید کاملا شفاف، باانصاف، معتبر و صحیح باشد. یک سری اصول اخلاقی حرفه ای وجود دارند که رسانه ها باید به آنها پایبند باشند. رسانه های بزرگ معمولا برای رعایت این اصول، مرامنامه های داخلی دارند. خبرنگارهایی که در این رسانه ها کار می کنند باید از این اصول معین شده تبعیت کنند. رعایت این اصول باعث می شود که رسانه در نزد مخاطبان اعتبار پیدا کند.»

وی ضعف های کشور ما را در خبررسانی اینگونه بیان می کند: «بر خلاف کشورهای بزرگ و پیشرفته ای که این مرامنامه ها را به عنوان ملزومات کار روزنامه نگاری در متون علمی شان آورده اند، در کشور ما رسانه های جریان اصلی به سمت و سوی دیگری حرکت کرده اند. رسانه های جریان اصلی در کشور ما باید اطلاعات را به صورتی منتشر کنند که بتوانند مخاطب را سیراب کنند، به نحوی که مخاطب نیازی به منابع دیگر برای خبرگیری نداشته باشد. در سیستم رسانه ای ما محدودیت های درون و برون رسانه ای وجود دارند، که باعث می شوند خبررسانی متناسب با نیازهای مخاطب نباشد. برای نمونه در اتفاقات اخیری که در کشور روی داده است، می بینیم که صدا و سیما نیاز خبری مخاطب را برآورده نکرده و شفاف سازی های لازم صورت نگرفته اند. صدا و سیما بر اساس سیاستگذاری ها و ضوابط و مقرراتی که دارد تصمیم می گیرد به کدام خبرها بیشتر بپردازد و این پرداخت چگونه باشد.»

 وی با اشاره به اینکه، مخاطب برای خبرگرفتن به رسانه های دیگر مراجعه می کند، می افزاید: «در گذشته به دلیل محدودیت هایی که وجود داشت، رسانه های جایگزینی برای مراجعه افراد وجود نداشتند، اما در حال حاضر منابع خبری جایگزین به وفور وجود دارند و مخاطبان می توانند به آنها مراجعه کنند. رسانه ها و شبکه های اجتماعی یکی از این رسانه های جایگزین هستند. خبررسانی در این رسانه ها صحت و دقتی را که انتظار می رود، ندارد و همین باعث نشر اکاذیت و شایعه در این شبکه ها شده است. چیزی که در این شبکه ها اهمیت زیادی دارد این است که یک خبر بیشتر دیده شود تا از این طریق بتوان آگهی های بیشتری جذب کرد. بنابراین، آنچه این وسط قربانی می شود درستی اخبار است. در این شبکه ها، اخباری که هنوز تکلیفشان معلوم نشده است به عنوان افشاگری به خورد جامعه داده می شوند.»

وی تأکید می کند: «با توجه به اینکه در کشور ما رسانه هاجریان اصلی نیاز خبری مخاطبان را برآورده نمی کنند، افراد مجبور می شوند به اخبار نادرست شبکه های اجتماعی مراجعه کنند. نتایج یک پژوهش نشان می دهد که در کانال های تلگرامی اخبار بی اعتبار بازدیدکننده بیشتری دارند. همچنین، کانال هایی که اخبارشان صحت و اعتبار لازم را ندارد، به نسبت رسانه های معتبر، اعضای بیشتری دارند.»

باستانی دلیل استقبال از رسانه های غیرمعتبر را اینگونه تشریح می کند: «دلیل این مسئله این است که رسانه های جریان اصلی نیاز خبری مخاطبان را برآورده نمی کنند. برای حل شدن این مسئله باید نگاه رسانه های اصلی از چارچوب های کاذبی که دور خودشان بسته اند، خارج شود و اخبار را شفاف بیان کنند. افشاگری زمانی در جامعه معنا پیدا می کند که رسانه های جریان اصلی خبرهای مهم را منتشر نکرده باشند. مخاطبانی که احساس کنند نیازشان برطرف نشده است مجبور می شوند در جاهای دیگری نیازهای خبریشان را برآورده کنند. این برای امنیت ملی کشور مضر است، به ویژه در شرایط بحرانی با توجه به حجم زیادی از اخبار نادرست که منتشر می شوند، برقراری امنیت در جامعه سخت است.»

وی با بیان اینکه، این شرایط باعث می شود که به اعتماد عمومی خدشه وارد شود، می گوید: «اینکه مردم به سراغ رسانه های بی اعتبار می روند، نشان دهنده ی این است که اعتماد عمومی لطمه دیده است. اعتماد، یک سرمایه اجتماعی است. عملکرد رسانه های جریان اصلی در کشور ما باعث شده است که سرمایه اجتماعی جامعه از بین برود. افشاگری های دروغین باعث می شوند اعتماد به رسانه از بین برود. این هم به اعتمادی که مردم به رسانه دارند لطمه می زند، و هم باعث می شود اعتماد عمومی از بین برود. این مسئله در شرایط بحرانی اهمیت بیشتری پیدا می کند.»

وی با اشاره به اینکه، ارزش یک رسانه به اعتمادی است که مخاطبان به آن دارند، تصریح می کند: «اگر رسانه ها اخبار صحیح را منتشر کنند، اعتماد عمومی به آنها افزایش پیدا می کند و همین باعث می شود که تعداد مخاطبانشان بالا برود. صدا و سیمای ما باید سبک خبردهی خود را تغییر دهد، تا اعتماد عمومی مردم به آن افزایش پیدا کند. نگاه حرفه ای که همراه با مسئولیت پذیری باشد از مهمترین نیازهای رسانه ملی ماست. اخباری که برای انتشار آنها به اصول حرفه ای توجه شده باشد، دارای شفافیت هستند، در این اخبار خبری از افشاگری نیست. مردم کشور ما باید اخبار مهم را از رسانه های جریان اصلی بگیرند، رسانه های زرد و شبکه های اجتماعی نباید اصلی ترین منبع برای خبرگیری در موارد مهم باشند.»

نظر شما