به گزارش گروه آموزش خبرگزاری برنا، رضوان حکیم زاده با اشاره به بازنگری در حوزه ارزشیابی کیفی توصیفی، اظهارکرد:تکلیف ما این بود که ارزشیابی کیفی – توصیفی را که موردتوجه بسیاری از خانوادهها، اصحاب تعلیم و تربیت است موردبازنگری قرار دهیم که کارهای اصلاح آئیننامه و نوشتن شیوهنامه آن تمامشده است و مقالهها، پژوهشها و آسیبشناسیهای مربوط به این حوزه را بازنگری کردیم تا بتوانیم شیوهنامه را نهایی کنیم. در حال حاضر آن را به کمیسیون تخصصی در شورای عالی آموزشوپرورش ارسال کردیم تا این اصلاحات بررسی و نهایی شود.
وی افزود: در صورت نهایی شدن آن را به مدارس ابلاغ میکنیم و تبدیل به مصوبه میشود و در اصلاحیه بازخوردهای مدیران و معلمان و دغدغه والدین و دانش آموزان را در نظر گرفتیم و امیدمان این است با توجه به تراکم کاری که در شورای عالی آموزشوپرورش وجود دارد در اولویت قرار بگیرد و بتوانیم از ابتدای مهرماه آن را اجرا کنیم.
حکیم زاده خاطرنشان کرد:البته هنوز اصلاحیه تصویب نشده است اما بهطور مثال یکی از دغدغههای دانش آموزان و والدین طیف بازخوردهایی بود که در ارزشیابی کیفی – توصیفی به دانش آموزان داده میشود و تفاوتهای فردی در آن بهخوبی دیده نمیشود یعنی دامنه این بازخوردها کم بود. نظر مدیران و معلمان را در این خصوص دریافت کردیم و همچنین نظر اولیا و دانش آموزان را رصد کردیم و نگاهی نیز به تجارب بینالمللی در این زمینه داشتیم. مشاهده کردیم که ۴ حالت توصیفی که در حال حاضر در ارزشیابی کیفی – توصیفی ما وجود دارد، کم است. خصوصاً بچههایی که همهچیز را بهصورت کامل پاسخ میدهند در این نوع ارزشیابی بازخورد کاملی دریافت نمیکنند و تفاوتشان دیده نمیشود. در حال حاضر در بازنگری دامنه این توصیف به ۵ حالت تغییر کرده است. در کشورهای دیگر از ۵ تا ۷ حالت توصیف وجود دارد و بازخوردهای جزئیتری ارائه میدهند اما پیشنهاد اولیه ما ۵ توصیف است.
معاون آموزش ابتدایی بابیان اینکه یک چالش در خصوص اجرای ارزشیابی این بود که شیوهنامه متناسب وجود نداشت، گفت: باید برای کار معلمان تعدادی از موارد را مشخص میکردیم تا بهزعم خودشان ارزشیابی انجام ندهند و چندگانگی ایجاد نشود. از همین رو گامهای اجرایی و نهایی این ارزشیابی نوشتهشده است.
وی در ادامه گفت: امسال کار دیگری که کردیم این بود که با مرکز فناوری اطلاعات هماهنگ کردیم و همه موارد را سامانهای کردیم بهطوریکه بچهها پوشه الکترونیکی دارند و همهچیز در آن ثبت میشود و دیگر لازم نیست مدارس هزینه کنند و شخصی را که مدعی است نرمافزار خاصی برای این موارد تهیهکرده است را به کار بگیرند.
با تغییر روش بازخورد دادن به دانش آموزان سطح سواد تغییر نمیکند
حکیم زاده با اشاره به اینکه با تغییر روش بازخورد دادن به دانش آموزان سطح سواد تغییر نمیکند، اظهار کرد: اگر ما به دانش آموزان عدد بدهیم یا واژههایی مثل بسیار خوب و … میزان یادگیری تغییری نخواهد کرد. همزمان با این برنامه شروع کردیم به رصد و تحلیل گلوگاههایی که در آن دچار افت یا تکرار پایه هستیم و بر اساس مصوبه شورای عالی آموزشوپرورش ما باید سال ۹۵ پایش عملکرد دانش آموزان را به شیوهای غیر از ارزشیابی کیفی- توصیفی انجام میدادیم اما اعتبار اجرایی لازم تأمین نشد تا آن را به سرانجام برسانیم.
معاون آموزش ابتدایی تصریح کرد: پایشی را که انجام دادیم ارزیابی تکتک درسها بهصورت پایه به پایه بود. از پایه اول به سمت پایه ششم که حرکت میکنیم تفاوتها و افت بیشتر محسوس میشود و در درسها میتوانیم بگوییم در درس ریاضی و علوم بیشترین افت راداریم. باید بدانیم معلمان چه کسانی هستند؟ آیا این معلمان صلاحیت و تخصص لازم رادارند و به روشهای گوناگون یادگیری مسلط هستند؟ اگر ما از تسلط معلم اطمینان نداشته باشیم یک علامت سؤال بزرگ پیش روی خود داریم. در این سالها به روشهای مختلف معلم جذب کردهایم که متأسفانه چالش ما را زیاد کرده است.
باید از منابع یادگیری متعدد در امر آموزش استفاده کرد
وی گفت:نکته دیگر این است که امروز در دنیا و در سند تحول بنیادین تأکید میشود که باید از منابع یادگیری متعدد در امر آموزش استفاده کرد و هر چه در کودکی، ما آموزشهای عملیاتیتر و عینیتر به بچهها ارائه دهیم نسبت به یادگیری میتوانیم مطمئنتر باشیم تا آنکه بر اساس متن به یادگیری تکیه کنیم. چراکه اگر یادگیری صرفاً از طریق کتابهای درسی و متن صورت بگیرد میتوان حافظه بچهها را پرورش داد و تصور کرد سواد اتفاق افتاده است.
حکیم زاده بابیان اینکه در ارتباط با زبان فارسی پیشنهادی در ارزشیابی کیفی – توصیفی داشتهایم، گفت: در بازنگری جدید حتماً باید یک ارزیابی شفاهی نیز صورت بگیرد و معتقدیم اصلاح برخی شیوههای ارزیابی به افزایش مهارت میانجامد و البته قضاوت ما درباره کاهش سطح سواد خواندن و نوشتن بچهها بر اساس آزمون تیمز و پرلز است که از سال ۱۹۹۵ و ۲۰۰۱ در آنها شرکت کردیم و پیش از آن مقایسهای برای دانش آموزان نداشتیم.
حکیم زاده با اشاره به اینکه با هر تعریفی از سواد، پایه خواندن و نوشتن و ریاضی اساس سواد است، اظهار کرد: اگر بگوییم نوع دیگری از سواد کاربردی وجود دارد که نیازی به این پایهها ندارد، درست نیست و روند نتایج ما در همین آزمونهای جهانی از سال ۱۹۹۵تا دوره پیش نشان از رشد داشته است. هرچند هنوز به میانگین نرسیدهایم. درواقع ازنظر سطح سواد، بچههایمان رشد داشتهاند اما باید حواسمان باشد که اینیک چالش است که از میانگین جهانی نمرات کمتری داریم.
وی ادامه داد: یادگیری فرایندی پیچیدهای است، امکانات خوب، معلم، کتاب، والدین و… برای امر تعلیم و تربیت لازم است. دریکی از پژوهشهای جهانی که میان نمرات دانش آموزان ایرانی صورت گرفت نشان داد که میان نمره بچههای فقیر و غنی در این آزمونها تفاوت چشمگیری وجود دارد و همین نشان میدهد چقدر مواردی که ذکر کردم اثرگذار است.
معاون آموزش ابتدایی بابیان اینکه شخصاً موافق روش چرتکه نیستیم، گفت: با رئیس مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان جلسه مشترکی داشتیم و قرار است نامه مشترکی برای مدارس ارسال کنیم که آموزشهایی نظیر چرتکه و کانگرو را که به نظر ما ارزش تربیتی ندارند را ممنوع کنند.
حکیم زاده اظهار کرد: برنامههای رسانه ملی باید ممیزی تربیتی داشته باشد. علم تعلیم و تربیت میگوید دوران کودکی باید کودک را متوازن و متعادل رشد دهد یعنی اگر بیشازحد به پرورش ذهنی او توجه کنیم درواقع او از ساحتهای دیگر تربیت باز میدارد. دوره کودکی در هر زمینه که به کودک فشار وارد کنید جواب میگیرید. حال میتواند آموزش ذهنی ریاضی باشد یا یک ورزش حرفهای؛اما آیا تربیت در کودکی با این اصول موافق است و با چه قیمتی ما میخواهیم به چنین تربیتی دست بزنیم.
وی با اشاره به اینکه در دنیا مؤسسات زیادی هستند و افرادی در آن فعالیت میکنند که با مقاصد تجاری پیش میروند اما روند علمی در دنیا آنها را تأیید نمیکند، اظهار کرد: گزارشهایی داریم از بچههایی که در همین چرتکه بسیار پیشرفت کردند اما دچار مشکلات رشد عاطفی و یا حتی مشکلات تیکهای عصبی شدند و درواقع هر چیزی که از حالت طبیعی خارج شود شکل کاریکاتوری به خود میگیرد. وقتی والدین زمان زیادی از کودک خود میگیرند تا صرف یادگیری یک مهارت خاص کند درواقع فرصت یادگیری ابعاد دیگر مهارتها را از او میگیرند.
معاون آموزش ابتدایی اضافه کرد: متأسفانه برنامههای تلویزیون به این موارد دامن میزند و باعث میشود والدین، کودکانشان را باهم مقایسه و حتی آنها را تحقیر کنند. این کودکان در بزرگسالی بهجایی میرسند که علاقه به برتر بودن در آنها نهادینهشده است