به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ زمانی که ما وارد یک رابطه عاطفی میشویم، خود و برخی از نیازهایمان را به خاطر فردی که دوستش داریم، کنار میگذاریم، اما بعضی اوقات تن دادن به برخی از خواستههای طرف مقابل، نه تنها به صمیمیت رابطه کمکی نمیکند، بلکه موجب خرابی رابطه نیز میشود. اگر شما هم جزو افرادی هستید که به تمام خواستههای طرف مقابلتان پاسخ مثبت میدهید، باید بگوییم که در حال تخریب رابطهتان هستید نه استحکام آن.
این که همسرتان از شما بخواهد که موهایتان را فلان مدل بزنید یا فلان لباس را بپوشید یک چیز است و این که مجبورتان کند تغییری بزرگ مانند تغییر شغل، مذهب، رشته تحصیلی یا... را در زندگیتان ایجاد کنید، یک چیز دیگر که نباید ساده از آن بگذرید. در واقع اگر همسرتان از شما خواست تا چیزهای مهم زندگیتان را تغییر دهید، بدانید که رابطهتان وارد خط قرمز شده است. یکی از رازهای موفقیت هر رابطه سالمی این است که یکدیگر را در تصمیمگیری آزاد بگذاریم. در یک رابطه سالم، هیچ یک از دو طرف نباید کنترل زندگی دیگری را به عهده بگیرد. در واقع هر فردی این آزادی را دارد تا در مورد زندگی شخصیاش خودش تصمیم بگیرد و راهش را انتخاب کند. اگر رابطه شما رابطهای سالم باشد، همسرتان باید از آرزو و هدفهایتان حمایت کند، نه این که شما را وادار به تغییراتی اساسی کند.
این که شما ازدواج کردهاید، دلیل نمیشود که به حریم خصوصی یکدیگر تجاوز کنید. اگر همسرتان از شما خواست که پسوردهایتان را به او بدهید، این کار را نکنید. در واقع این کار او نشانه این است که او به شما اعتماد ندارد و میخواهد از این طریق شما را زیر نظر بگیرد. شاید شما چیزی برای پنهان کردن نداشته باشید و خیلی راحت تمام اطلاعاتتان را در اختیار او قرار دهید، اما این موضوعی است که نباید ساده از کنارش بگذرید. اعتماد پایه هر رابطه سالمی است. اگر طرف مقابلتان به شما اعتماد نداشته باشد، انتخاب اشتباهی کردهاید.
آیا شما رابطهای را دیدهاید که مسئولیتهای زندگی دقیقا ۵۰-۵۰ باشد؟ زوجهایی که رابطه خوبی با یکدیگر دارند، هیچگاه برای کاری که انجام میدهند، منتظر پاداش نیستند. اگر همسر شما برای هر کاری که برایتان انجام میدهد، انتظار متقابل دارد، بدانید که رابطهان در مسیر درستی حرکت نمیکند. در واقع هر دو طرف رابطه باید خود را برای رابطهشان قربانی کنند. به بیان دیگر، به طور دقیق نمیتوان گفت که چه کسی بیشتر از خودش مایه میگذارد. اگر یک هفته شما بیمار باشید و نتوانید کارهای خود و خانه را انجام دهید یا این که شغلتان را از دست دهید و نتوانید خرجی خانه را بدهید، چه میشود؟ آیا شریک زندگیتان از این که یک طرفه باید تمام کارها را انجام دهد، ناراحت و ناراضی است؟ اگر چنین بود، وقت آن است که در مورد رابطهتان تجدید نظر کنید.
آیا شما از این که موضوعی را برای همسرتان تعریف کنید، نگرانید و درنهایت ترجیح میدهید که آن را مثل یک راز پیش خودتان نگه دارید؟ دروغ و پنهان کاری در هر نوعی که باشد، به رابطه عاطفی آسیب میرساند؛ بنابراین شریک زندگی شما نباید شما را در موقعیتی قرار دهد که به او دروغ بگویید یا این که حقیقتی را از او پنهان کنید؛ بنابراین هر گاه دیدید که باید میان عشق زندگیتان و آنچه درست است یک راه را انتخاب کنید، بدانید که رابطه تان در خطر است.
برخی از مردان دوست ندارند که همسرشان کار کنند. اگر چه آنها درآمد کافی دارند، اما این که به همسرشان اجازه کار نمیدهند، میتواند عواقب بدی را برای طرف مقابل به همراه داشته باشد. این که زن خانه کار کند، تنها جنبه پول در آوردن ندارد. بلکه او با این روش از تواناییهایش استفاده میکند، در اجتماع حضور مییابد، روابط اجتماعیاش را گسترش میدهد، اعتماد به نفساش زیاد میشود و... در واقع کار کردن فوایدی دارد که در نهایت موجب شادی فرد میشود.
مهم نیست که شریک زندگیتان، شما را از حرف زدن در مورد چه چیزی باز میدارد، میخواهد رابطه قبلیتان باشد یا خانواده و دوستانتان... در هر صورت این رفتار به مرور رابطه شما را ویران خواهد کرد. در واقع طرف مقابل شما نباید جلوی ابراز احساساتتان را بگیرد. این رفتار به تدریج موجب میشود که شما خودتان را مدام جلوی همسر که نزدیکترین فرد زندگیتان است، سانسور کنید. در این شرایط، دیگر حتی برای حل مشکلات هم نمیتوانید با هم گفتگو کنید.
اگر خانواده همسرتان جزو آن دسته از افرادی هستند که مدام چوب لای چرختان میاندازند، کارتان بسیار سخت است. اگر چه شما باید به خاطر همسرتان، به خانوادهاش احترام بگذارید، اما نباید توهین و تحقیر آنها را تحمل کنید. در این شرایط، این همسرتان است که باید از شما دفاع کند و در مقابل بی احترامیهای خانوادهاش بایستد. در واقع او نباید این اجازه را به دیگران بدهد که شما را تحقیر کنند که اگر چنین کرد، باید راه دیگری را در پیش بگیرید.
منبع:برترین ها