بررسی جایگاه زن در درام ایرانی؛ (بخش سوم)

زنان موفق همیشه احساس گناه می‌‌کنند!

|
۱۳۹۸/۰۴/۱۷
|
۰۵:۵۴:۰۰
| کد خبر: ۸۶۷۴۹۹
زنان موفق  همیشه  احساس گناه می‌‌کنند!
اصولا زنان به عنوان نیمی از افراد جامعه که نقش تاثیر گذاری در اتفاقات اجتماعی و به خصوص کانون خانواده بازی می کنند می توانند در آثار دراماتیک نقش موثر و بسزایی داشته باشند ، این در حالی است که محدودیت ها و ممیزی های موجود در تولیدات دراماتیک اجازه نمی دهد جایگاه و نقش بالقوه زن را در آثار نمایشی آن طور که باید و شاید ورق بزنیم و تنها زنان را در نقش مادران و همسران گاهی کم و بیشتر در تلویزیون و سینما می بینیم. با کارشناسان رسانه و نویسندگان موضوع را جدی تر بررسی می کنیم.

چیستا یثربی نمایشنامه نویس و منتقد تئاتر و سینما برخلاف نظر بسیاری از کسانی که معتقدند جایگاه زن در درام ایران در این چند سال به دلیل حضور نویسندگان، کارگردانان و فیلمسازان دغدغه‌مند متحول شده به خبرنگار برنا گفت: به هر دلیلی این نوع تحول دلچسب نیست چرا که اینطور به نظر می‌رسد که گویا در آن اغراق شده است و به هیچ وجه چهره واقع‌گرایی از موقعیت فعلی زن در جامعه ایران به نمایش نمی‌گذارد.

یثربی خاطرنشان کرد: همان گونه که در دهه 60 هم فیلم‌هایی که ساخته می‌شد این جایگاه را  به نمایش نمی‌گذاشت اما یک دوره کوتاهی در دهه 70 فیلم‌هایی داشتیم که برخی از آنها اشاراتی به چگونگی بیان حقیقی جایگاه زن در جامعه پرداخته بودند  که اشاراتی کوتاه به مسائل و چهره واقعی زنان در درام‌های زنانه داشتند و یا رمان‌هایی داشتیم که این بخش واقع‌گرایی در آن پررنگ‌تر بود، اما امروزه تولیداتمان به گونه‌ای است که هرچه زن پرخاشگرتر و نفرت انگیزتر به اصول سنتی به نظر برسد، بازتاب بهتری از مخاطب خود می گیرد.

وی افزود: اگر  در آثار دراماتیک چهره زن به گونه‌ای باشد که به سنت‌ها، تعهد به خانواده، دوست داشتن فرزند توجه داشته باشد دلچسب‌تر است اما این به این معنی نیست که زن قطعاً باید در خانه باشد، ما امروز زنانی را می‌بینیم که در کنار خانه‌داری، فعالیت اجتماعی بالایی دارند و در حالیکه ستون زندگی خود را محکم نگه‌داشته‌اند به رشد، پویایی و خودشکوفایی در جامعه رسیده‌اند اما امروز تمام این مسائل از درام‌ها رخت بر بسته و ما با چهره‌ای عاصی، پرخاشگر، بلاتکلیف، سردرگم، فریب‌خورده، تحت تأثیر یک سری مواد فروش و قاچاقچی انسان روبه رو هستیم وآنجا باز هم زن قربانی است، با این تفاوت که در درام‌های امروز  نسبت به دهه 60 این بار زن، باهوش‌تر، شیک‌پوش‌تر و آگاه تر و ضد خانواده‌ تر است.

این کارگردان تئاتر گفت: من ضدیت وجود زن در جامعه را با سنت های موجود ، چهره واقعی زن نمی‌بینم چون در اطرافم از هر نسلی چه دهه هفتادی‌ها که شاگردهان من هستند چه دهه 60 و 50 که دوستان من هستند می‌بینم که زن‌ها دوشادوش مرد در خانواده کار می‌کنند، فعال هستند و مطالباتی دارند. مطالبات کاملا واقع‌بینانه و منطقی و بر مبنای عدالت‌خواهی که به این مطالبات در درام‌های امروز ما ابداً پرداخته نمی‌شود، بلکه آن چهره همیشه عاصی و شاکی و همیشه احساس نارضایتی زن مطرح می‌شود که من این چهره را اتفاقا در زن ایرانی خیلی کم می‌بینم. هم مادران ما هم بچه‌های ما یاد گرفتند باید برای خواسته‌هایشان باید پا به میدان بگذارند و من بازتاب این تلاشگری را در درام امروز نمی‌بینم.

این منتقد تئاتر و سینما ادامه داد: زن‌ در درام های امروز اکثرا منفعل، افسرده، خشن، عاصی و ضد اجتماعی است که این‌ها هیچ کدام چهره‌هایی واقعی نیست، نه آن سر به زیری بی قید و شرط و پذیرش  شرایط در دهه 60 چهره واقعی زن بوده ، نه این خشونت و این همیشه شکایت و ناراضی بودن. زن به دلیل مسئولیت پرورش فرزند، موجود تلاشگر در خانواده و حلقه اتصال نسل ها در عین هوشمندی است ولی مطالباتی دارد که جامعه ما به آن بسیار بی‌توجه است و نمایندگان زن مجلس ما تلاش‌های کافی در این زمینه انجام نمی‌دهند. ممکن است قانونی تأیید شود ولی نتیجه‌ای ندارد.

وی تصریح کرد: ممکن است قوانینی مثل برابری دیه تصویب شود اما این قوانین ما ضمانت اجرایی ندارد. بی قانونی و هرج  مرج و قانون‌های منفعل، قانون‌هایی که کاملا کاغذی است و اصلا قابلیت اجرایی ندارد. مثل نمایش هتل "عروس من"  که در دهه 60 نوشتم که خیلی هم جایزه گرفت و تحسین شد. من دلم نمی‌خواهد برگردم به دهه 60 که وقتی زن‌ها به مطالباتشان نمی‌رسند هتل (شهر) را به آتش بکشند. من دلم می‌خواهد زن ها با جامعه‌شان به تعامل و گفت‌وگو برسند و این گفت‌وگو اثربخش باشد. ما قوانینی که در ارتباط با زن‌ها داریم الکن است و تأثیرگذاری ندارد.

وی افزود: افسردگی متأسفانه مسأله‌ای رایج در بین زنان امروز جامعه ما است و ما به همین دلیل در بسیاری از آثارمان زن را ناراحت، افسرده و پرخاشگر می‌بینیم اما دلیل این افسردگی چندان در آثارمان دیده نمی‌شود.

نویسنده فیلم سینمایی «دعوت» گفت: 90 درصد زن‌های ما دردهای جسمانی دارند که نشان‌دهنده افسردگی و ظلم‌هایی است که به آنها می‌شود و کسی خبر ندارد. ما راجع به اینها می‌توانیم حرف بزنیم، اینها ممیزی نیست، دلیل نپرداختن به آن عدم وجود تقاضا است به این معنی که این مسائل در گیشه مورد استقبال چندانی قرار نمی‌گیرد.

یثربی درباره ممیزی های موجود در  تولید آثار واقع گویانه آنها را خود ممیزی دانست و گفت: مثلا اگر رمانی بنویسیم یا فیلمی بسازیم که نشان بدهد زن خشن است یا در کار فروش مواد است خوب است ولی اگر رمانی بنویسم که نشان بدهد یک زن کاملا نرمال است بلکه جامعه او را دچار شرایط انفعالی کرده این فروشی نخواهد داشت. یا جامعه او را دچار افسردگی پنهانی کرده که با وجود استعدادی که دارد تماما پای ماهواره و فضای مجازی است و کار دیگری  نمی‌کند.

وی افزود: ممیزی همیشه در هر جامعه‌ای بوده است، در روسیه بیش از هر جای دنیا است، ما اول به گیشه و  مخاطب پسندی فکر می‌کنیم. متأسفانه مخاطب امروز ما هم تحت تأثیر فیلم‌های خارجی قرار می‌گیرند، ما زنانی داریم که در عین تلاشگری و در عین مادری به شدت توانایی‌هایشان برای شکوفایی نادیده انگاشته می‌شود.

یثربی گفت: باید تعامل باشد بین خودشکوفایی شما و رشدتان و اینکه از فرزندان راضی داشته باشید. این در درام ما جایش بسیار خالی است. اینجا دیگر خودسانسوری نیست و نشان دادیم زنی که در جامعه می‌جنگد و کار می‌کند در خانواده تنها دچار مشکل غذا پختن نیست. ارتباط و دیالوگ زن با خانواده‌اش قطع شده است! چه با همسرش و چه با بچه‌هایش و این  می‌شود خود ممیزی.

وی با بیان این سوال که تاکنون کدام درام به بررسی این مسائل پرداخته است، گفت: توجه تهیه‌‌کنندگان، ناشرین و... به گیشه خود به خود روی ما اثر می‌گذارد و تهیه کنندگان  قبول سفارش های سلیقه ای و تحمیلی  می‌‌کنند اما ما نباید این تحمیلات را بپذیریم. ما باید بنیادهای غلط تربیتی که گفته، مرد همیشه باید موفق‌تر از زن باشد را حل کنیم و باید این را حل کنیم که چرا 90 درصد زنان ما خودشان را باور ندارند.

نویسنده کتاب «معلم پیانو» گفت: من زن در درام امروز را زن سال 98 هجری نمی‌بینم بلکه چهره کاریکاتوری از درام‌های کمیک استریت غربی می‌بینم. مانند کتابهایی که تصویر گویا هستند . زن ما نه این است و نه زن خانه دار و داغون و  تحت ظلم قرار گرفته و نه زن عاصی، پرخاشگر و ضد اجتماعی. زنان ما به شدت در برزخ سنت و مدرنیته مانده‌اند. زنان موفق ما همیشه  احساس گناه می‌‌کنند و احساس می‌کنند تیشه به ریشه خانواده زده‌اند که موفق هستند. این را باید حل کرد، فضای مجازی درس خوبی به من داد ،فضای مجازی برای من به یک آزمایشگاه علوم انسانی تبدیل شد. زن‌ها و مخاطبانمان را از نزدیک شناختم و متوجه شدم 90 درصد زنان موفق چه توانایی‌هایی دارند. ما خودباوری را باید در درام‌هایمان به زنان برگردانیم و اینکه چگونه از حقوق و مطالباتشان  دفاع واقعی کنند. نه با اسلحه! که با کلام و برش کلام و منطق و دیالوگ! نه با ضد مرد بودن بلکه با مرد به تعامل رسیدن و هر دو برای احقاق حقوق انسانی‌شان تلاش کردن. من این را مطلقا در درام‌ها نمی‌بینم.

وی افزود: یکی دو درام خوب، یکی دو کتاب خوب، یکی دو فیلم خوب، همیشه در هر برهه‌ای وجود دارد اما کم است. برای  جامعه‌ای با جمعیت ما بسیار کم است و یادمان نرود دختران ما مطالبه‌گرتر هستند. دختران هستند که در فضای مجازی دائم خودشان را افشا می‌کنند. پسران ساکت تر هستند. پس  به اینها فضای درست را یاد بدهیم. آیا تنها روش اینکه خودمان را مطرح کنیم ضدقانون بودن است؟ یا بالعکس آن خیلی قانون‌مند بودن است؟ چرا ما ناامیدی را آموزش می‌دهیم؟ درام‌های امروز ما آموزش  ناامیدی است.

این نویسنده در ادامه گفت: در آخر به این نتیجه می‌رسیم که زن هیچ کاری نمی‌تواند کند. جز اینکه تن به شرایط دهد و تسلیم شود و یک زن رام و بی  زبان شود. من به این می‌گویم آموزش درماندگی. روان‌شناسی به این می‌گوید درماندگی آموخته شده که نسل به نسل به زنان ما  آموزش داده شده. قبلا توسط خانه داری این را آموزش می‌دادیم و الان کلت به دست زن می‌دهند. چرا یک زن واقعی یا استاد  دانشگاه را به نمایش نمی‌کشید که چقدر هیئت علمی‌های دیگر به او حسادت می‌کنند چون موفق‌تر از بقیه است. چرا به زنان آموزش نمی‌دهیم که بسیار توانمند هستند. چرا  انقدر خودشان را بیمار می‌بینند؟ افسردگی یعنی عدم کشف موقعیتی که بتوانند خودشان را در آن تعریف کنند. برای زن‌هایمان موقعیت ایجاد کنیم و این دیگر کار دولت است. من به عنوان درام نویس توانستم تعریف سالم از زن ارائه دهم و سعی می‌کنم زن قدرتمند را به نمایش بکشم.

وی که به تازگی تالیف کتابی به نام «سارای پزشک» را در دست دارد گفت: من زنانی را به تصویر می کشم که بعد از هر زمین خوردنی بلند می شوند . من به عنوان یک نویسنده باید زنی را به تصویر بکشم مانند پروین اعتصامی که می گوید، ما به دریا حکم طوفان می دهیم. 

وی از آسیب دیدگیهای پروین اعتصامی در طول عمر خود یاد کرد و گفت: پروین اعتصامی نمونه یک زن رنج کشیده و زمین خورده بود که دوباره برخاست و برای زندگی کردن جنگید ما باید به دوران تعامل برسیم و باید در کنار یکدیگر به حق  دست پیدا کنیم. 

یثربی  آثاری چون «سگ کشی» بهرام بیضایی و «من ترانه 15 سال دارم» را بهترین نمونه آثار سینمایی نام برد و گفت که در این آثار زن به معنای واقعی دورانی که در جامعه حقیقی زندگی می کردند نمایش داده شده است.

 

نظر شما