به گزارش خبرنگار خبرگزاری برنا در آذربایجان شرقی، جوادی فام، استاد دانشگاه تبریز در ابتدای نسشت به تعریف های متفاوت هنر اشاره کرد و گفت: برخی بزرگان بر این باور هستند که هنر چیزی جز برداشتن و کنار گذاشتن مازاد نیست یعنی هنرمند ماده خاصی را می شناسد و آن را آزاد می کند. یا برخی هنر را این گونه توصیف می کنند که هنرمند از میان وفور پراکنده طبیعت چیزی را بر می گیرد و آن را نظام می بخشد. یا راز نبوغ در هنر های زیبا در این است که هنرمند بیرونی ها را درونی و درونی ها را بیرونی می سازد و طبیعت را مبدل به تفکر و تفکر را به طبیعت تبدیل می کند.
وی در ادامه با بیان اینکه هنر تعریف منطقی ندارد، افزود: از آنجایی که هنر بسیط است لذا تعریفی ندارد و هر کسی که سعی داشته هنر را تعریف نماید در واقع آن را توصیف کرده است نه تعریف.
وی در ادامه با مطرح کردن سوالاتی همچون؛ آیا هنر وسیله است، روش و منش است، غایت است یا ایدئولوژی و یا اینکه هنر برای هنر است؟، بیان داشت: در بورژوا هنر به خاطر هنر است یعنی چیزی که جالب باشد و تهییج کننده باشد کافی است و آن غایت هنر است. اما بهتر است بگوییم که هنر برای انسان است و نقش هنر این است که معقول را به محسوس تبدیل کند وگرنه نمی تواند هنر باشد. ولی متاسفانه در بینش فلسفی غرب هنر را پدیده ثانوی قلمداد می کنند که وقت پر کن است و تنها برای ایجاد هیجان و احساس خلق می شود.
جوادی فام در ادامه به رابطه هنر و زیبایی اشاره کرد و گفت: هنر و زیبایی رابطه تنگاتنگی با هم دارد و نسبت هنر و زیبایی باهم حالت تساوی دارد و همان طور که هنر قابل تعریف نیست زیبایی نیز تعریف ندارد و غیر قابل درک است.
وی اضافه نمود: هنر متعالی هنری است که در شناساندن مظهر و مطلق زیبایی به کار رود.
این استاد دانشگاه بیان داشت: زیبایی سه مرحله دارد: محسوس، غیر محسوس و معقول.
وی دیدن صورت و چهره را زیبایی محسوس عنوان کرد و فکر و خیال و شعر را زیبایی غیر محسوس نامید و زیبایی معقول را ورای این دو عنوان کرد و گفت: مثال آنچه برای خود می پسندی را برای دیگران نیز بپسند، زیبایی معقول است.
جوادی فام خاطر نشان کرد: نقش هنرمند این است که زیبایی و لذت هنر واقعی را به انسان نشان دهد و این هنر ماندگار خواهد بود لذا هنر باید در راستای کمال انسان و فطرت او باشد و هنر باید انسان را به جایگاه ملکوتی اش رهنمون سازد.
وی تصریح کرد: چون مظهر و کمال هر هنر و زیبایی خداوند است پس هنرمند باید مردم را به سرچشمه زیبایی سوق دهد.
وی در ادامه هنر را به دو مرحله هنر پیرو و هنر پیشرو تقسیم کرد و گفت: هنر پیرو هنری است که خواسته اکثریت را در نظر می گیرد و فقط لذت و شگفتی در آن مطرح است اما هنر پیشرو یا متعهد هنری است که حقایق ناب را از میان رخداد های به ظاهر عادی استخراج کند و آنچه هست را به آنچه باید باشد، سوق دهد.
جوادی فام ادامه داد: هنری که در راستای حیات معقول و فطرت و عرفان نباشد کاریکاتوری ناقص از مجموعه بسیار ناچیز در میان بی نهایت جهان هستی خواهد بود.
وی همچنین بیان نمود: بدون شک بدون تولد هنر اسلامی ایستادگی در برابر شبیخون فرهنگی معنا نخواهد داشت. وقتی اسلام از جهان بینی برتری برخواردار است لابد هنرش نیز نسبت به هنر های دیگر فرهنگ ها از پختگی و عمق و دامنه بیشتر و میدان عمل گسترده تری برخوردار خواهد بود.
***
ضرورت بازخوانی پیام اما خمینی(ره) به جامعه هنری
گفتنی است در ابتدای نشست تخصصی پژوهشی «نقش هنر در تبلیغ و اطلاع رسانی دینی» دکتر احمدرضا بیضایی؛ استاد دانشگاه به عنوان مجری کارشناس نشست فوق را مدیریت می کرد.
احمدرضا بیضایی در ابتدا به اهمیت بازخوانی پیام اما خمینی(ره) به جامعه هنری اشاره کرد و گفت: این پیام توسط امام راحل در 30 شهریور ماه سال 67 صادر شده است و اهمیت آن برای جامعه هنری بسیار زیاد است.
وی در ادامه به قرائت این پیام پرداخت: « بسم الله الرحمن الرحیم. خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهههای عشق و شهادت و شرف و عزتْ سرمایه زوال ناپذیر آنگونه هنری است که باید، به تناسب عظمت و زیبایی انقلاب اسلامی، همیشه مشام جان زیبا پسندِ طالبانِ جمال حق را معطر کند. تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - اسلام ائمه هدی - علیهم السلام - اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرمآور محرومیتها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بیدرد، و در یک کلمه «اسلام امریکایی» باشد.
هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی است. هنر در عرفان اسلامی ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامی گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.
هنر در جایگاه واقعی خود تصویر زالوصفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا، لذت میبرند. تنها به هنری باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب، و در رأس آنان امریکا و شوروی، را بیاموزد.
هنرمندان ما تنها زمانی میتوانند بیدغدغه کوله بار مسئولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکا به غیر، تنها و تنها در چهارچوب مکتبشان، به حیات جاویدان رسیدهاند.»
بیضایی افزود: از زیابترین شرح هایی که به این پیام نوشته شده است، مقاله « منشور تجدید عهد هنری» از سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی است که باید هنرمندان آن را بخوانند و سرلوحه کارهای هنری خود قرار دهند.