خط و نشان مکرون برای ایران و آمریکا؛

آیا ایران و آمریکا به نتیجه مشترکی برای مذاکره می رسند؟

|
۱۳۹۸/۰۶/۰۷
|
۰۵:۳۵:۴۵
| کد خبر: ۸۹۱۰۷۹
آیا ایران و آمریکا به نتیجه مشترکی برای مذاکره می رسند؟
تاکنون آنچه مشهود بوده، این بوده که ایران تاکنون در سخنان ترامپ، نشانه هایی از گام عملی برای لغو تحریم ها مشاهده نکرده؛ هرچند امانوئل مکرون در تلاش است مذاکره احتمالی بین ایران و آمریکا رخ دهد اما باید منتظر ماند که آیا ایران و آمریکا می توانند به نتیجه مشترکی برای حل اختلافات فیمابین خود دست پیدا کنند یا خیر.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ از زمان خروج آمریکا از برجام در پی روی کارآمدن ترامپ  در کاخ سفید، تنش ها بین آمریکا و متحدینش بیشتر نمایان شده است چرا که دونالد ترامپ رییس جمهور جمهوریخواه اساسا اعتقادی به توافقات بین المللی و راه حل دیپلماسی برای حل اختلافات فیمابین کشورها به ویژه با ایران ندارد؛ برخلاف دموکراتها که به رهبری باراک اوباما، همواره بر حل اختلافات از طریق گفتگو و مذاکره تاکید داشتند. ترامپ جمهوریخواه تاجر مسلکی است که همه چیز را با معیار بهره و زیان برای آمریکا می سنجد. بدین معنا که ترامپ هر جا تشخیص دهد به نفع آمریکا است حضور دارد و هر جا به ضرر منافع آمریکا باشد، حتی از نهادها و توافقات بین المللی چندجانبه و دوجانبه نیز خارج می شود و خود را پایبند به هیچ قاعده بین المللی و بین الدولی نمی داند.

ترامپ طی یکسال و نیم گذشته هر چه توان داشته برای فشار بر ایران دریغ نکرده است. وی با پیروی کورکورانه از تیم مشاوران امنیتی، خود را تا پرتگاه جنگ با ایران نیز کشاند اما ترامپ زیرک تر  از اینها است چرا که او همه چیز را قبل اقدام محاسبه می کند و ضرر و زیان آن را می سنجد تا جایی که جنجال های «تیم ب» یعنی بولتون، بنیامین نتانیاهو، بن سلمان و بین زاید هم نتوانست بر وی تاثیر گذارد به ویژه اینکه حتی ثروتها و پولهای نفتی بادآورده عربستان به رهبری بن سلمان، ترامپ را راضی به شروع جنگ با ایران نکرد چرا که او به گفته خود از کشورهای عربی خلیج فارس هزینه حضور نیروهای نظامی آمریکا در این کشورها را دریافت می کند و دلیلی ندارد آن را مجددا در جنگی که به نفع آنها است بپردازد، بلکه زمان هزینه کردن آمریکا برای امنیت کشورهای عربی به پایان رسیده است.

 بدین ترتیب ترامپ به نوعی متحدین اروپایی و عربی خود را سرکار گذاشته است. یک روز از برجام خارج شد و اروپا را تنها گذاشت، روز دیگر دست عربستان و امارات را به نوعی در جنگ یمن و مقابله با ایران در گردو گذاشت.

ترامپ طی یک سال گذشته پس از خروج از برجام همواره در سخنرانی ها، توییت ها، گاهی از زبان پمپئو، بولتون، کاخ سفید  و همچنین گاهی از زبان برایان هوک، از پارادایم تناقض آمیز تحریم و جنگ  و در عین حال مذاکره، سخن گفته است. او سه مرحله را برای تشدید تحریم ها علیه ایران در نظر گرفت که مهمترین آن تحریم نفتی علیه ایران در همه زمینه ها بوده است اما آنچه دونالد ترامپ را تا حدودی به انزوا کشاند، همراهی نکردن قاطع اروپایی ها، چین و روسیه در تحریم کردن همه جانبه علیه ایران بود.

جنگ های تجاری چین و آمریکا به معضل بزرگ جهان تبدیل شده است چرا که چین به صورت جدی هژمونی آمریکا را زیر سوال برده است. برای مثال شرکت هوواوی هر چند گفته می شود به دلیل برخی محدودیتها و تحریم های اعمال شده از سوی آمریکا، در حال ضرر کردن است اما دیوار چین، دیوار بلندی است که به نظر نمی رسد ترامپ از آن بتواند به راحتی بالا برود. از سوی دیگر روسیه که همواره در سیاست خارجی آمریکا از حساسیت بسیاری برخوردار بوده و به نوعی همواره به جز در برخی موارد نادر، همکاری میان این دو امکان پذیر نبوده است.

ترامپ در دوران ریاست دو سال و نیم خود، روابط خود را با متحدین برخلاف دوره دموکراتها با شعار اول آمریکا پیش برده  و در ضمن در ارتباط با  کشورهای مخالف سیاست های یکجانبه گرایانه خود یعنی ایران، چین و روسیه از هیچ فشاری دریغ نکرده است. بنابراین ترامپ با در پیش گرفتن یکجانبه گرایی در سیاست بین الملل در  زمینه تشکیل ائتلاف و اجماع با شکست مواجه شده است به ویژه اینکه در اجماع علیه ایران برای اعمال تحریم ها و یا حتی توهم حمله نظامی اش، حتی نتوانست متحدین قدیمی خود یعنی اروپایی ها را قانع کند چرا که اساسا اتحادیه اروپا اعتنایی به سیاستهای ترامپ ندارد. اتحادیه اروپا باوجود رایزنی های فراوانی که برای عدم خروج از برجام با ترامپ کرد که در نهایت نتیجه ای نداشت، دریافت که این دولت آمریکا همه را برای خود می داند و خود را برای هیچ کس نمی داند. اینجاست که شعار اول آمریکای ترامپ عملی می شود و اروپا باید به تنهایی تصمیم بگیرد و نباید اتکایی به تصمیم آمریکا در همه زمینه ها داشته باشد. هرچند اقتصاد درهم تنیده اروپا و آمریکا طی سالهای طولانی، اتحادیه اروپا را در موضع ضعف قرار داده است و فرصت اینکه اروپا بتواند خود را نقد کند و در راستای مستقل عمل کردن در برابر آمریکا گام بردارد، تا حدودی با اما و اگرها روبرو شده است.

در این میان برجام به چالشی بین اروپا و آمریکا تبدیل شده است چرا که اتحادیه اروپا با خروج یکجانبه گرایانه آمریکا از برجام ، خود را با انتظارات گسترده از سوی ایران و پاسخ به افکار عمومی جهان مواجه کرد. کشورهای تاثیرگذار اتحادیه اروپا از جمله فرانسه،  آلمان و انگلیس همواره تلاش کردند که توافقنامه بین المللی برجام را که حاصل 12 سال مذاکرات دیپلماتیک با ایران است را حفظ کنند اما با وجود تمام تلاش ها، این فرایند حفظ برجام برای آنها سخت و هزینه بردار است. اروپایی که تاکنون به آمریکا متکی بوده است اکنون خود را یک تنه در برابر این همه انتظارات مشاهده می کند. به ویژه اینکه تلاش می کند از سوی دیگر هزینه های حفظ برجام را به نوعی از دوش خود بردارد. راه اندازی اینستکس شاید مهمترین اقدام عملی اروپا بود که بارها آمریکایی ها سعی کردند از عملی شدن آن جلوگیری کنند چرا که این کار به نوعی دور زدن تحریم های ایران از سوی اروپا بود و از سوی دیگر ترامپ می خواهد تنها تحریم کننده و تنها گشایش دهنده این تحریم های ایران باشد ترامپ علاقه مند است که ایران را مجبور به مذاکره کند و با حسن روحانی در ایران و یا دیگر مقامات ایرانی در ایران و یا در نیویورک عکس یادگاری بگیرد تا بتواند از آنها به عنوان حربه انتخاباتی خود در سال 2020 استفاده کند همان گونه که با رهبر کره شمالی عکس گرفت. چرا که اساسا رئیس جمهور آمریکا یک تاجر عاشق تبلیغات و بزرگنمایی رسانه ای است.

ترامپ همواره در سخنانش سخن از مذاکره و گفت و گو با ایران به میان آورده است گاهی بدون پیش شرط و گاهی باپیش شرط . البته این دو از نظر ترامپ هیچ تفاوتی ندارد چرا که حتی مذاکره های بدون پیش شرط او نیز برای ایران همواره پر از شرط و شروط بوده است.

وقتی صحبت از مذاکره و گفت و گو می شود باید دید دولت ترامپ تا چه حد در این مسیر گام عملی برداشته ت بدین دلیل است که ایران مذاکره، آن هم مذاکره ذهنی و غیرعملی ترامپ را نوعی دروغ رسانه ای و تبلیغاتی ترامپ برای انتخابات 2020 می داند وه همواره اعلام کرده  که در چارچوب مذاکرات برجامی با آمریکا مذاکره خواهد کرد و به نوعی همواره آماده این مذاکره بوده است. هر چند دونالد ترامپ میانجیگران بسیاری از جمله ژاپن و مکرون را برای مذاکره با ایران پیش قدم کرده است اما به نظر نمی رسد در مواضع خصمانه اش در رابطه با ایران تغییری رخ داده باشد هر چند توییت های ضدایرانی اش را طی هفته های اخیر کمتر کرده است و «تیم ب» نیز در ارتباط با ایران سکوت پیشه کرده اند.

اما تاکنون آنچه مشهود بوده است، این بوده که ایران تاکنون در سخنان ترامپ، نشانه هایی از گام عملی برای لغو تحریم ها مشاهده نکرده است. هرچند امانوئل مکرون در تلاش است مذاکره احتمالی بین ایران و آمریکا رخ دهد اما باید منتظر ماند که آیا ایران و آمریکا می توانند به نتیجه مشترکی برای حل اختلافات فیمابین خود دست پیدا کنند یا خیر.

«مرتضی مکی»،  کارشناس مسائل آمریکا در این باره که ایران همواره اعلام آمادگی کرده که در چارچوب برجام با آمریکا مذاکره کند به این شرط که آمریکا نیز گام‌های عملی بردارد تا ایران نیز بتواند در این چارچوب مذاکره کند، تصریح کرد: آمریکایی‌ها در مذاکرات به دنبال راه حل دیپلماتیک نیستند چراکه اگر بودند هیچ‌گاه میز مذاکره را ترک نمی‌کردند. همچنین کمیسیون برجام و نشست‌های دوره‌ای بین ایران و کشورهای 1+4 که برگزار می‌شود که بهترین و مناسب‌ترین مکان بود، برای اینکه بتوانند مشکلات و مسائل خود را بیان کنند. برای آمریکایی‌ها، نفس مذاکره مهم است و تبلیغات حول این محور برای آنها اهمیت دارد. ترامپ، سه دور مذاکرات با رهبر کره‌شمالی انجام داد که نتیجه‌ای نداشت جز اینکه ترامپ با عکس‌های مشترکی که با کیم جونگ اون انداخت، تلاش کرد این گونه نشان دهد که توانسته رهبر کره‌شمالی را به میز مذاکره بکشاند. بنابراین برای ترامپ جنبه تبلیغاتی مذاکره مهم است تا خود مذاکره. به همین دلیل ایران مذاکرات فشرده و طولانی با جان کری، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، داشته و این تلاش‌های ایران نشان داد در پی حل مشکلات به‌ویژه در ارتباط با آمریکاست.

مکی ادامه داد: این در حالی است که ترامپ به هیچ عنوان حاضر نیست به تعهدات خود عمل کند بنابراین با چه تضمینی ایران به پای میز مذاکره با آمریکا برود؟ هر چند ترامپ سخن از مذاکرات بدون پیش شرط را مطرح کرده اما تلاش می‌کنند خواسته‌های خود را به ایران تحمیل کنند که به نوعی دورزدن برجام و بی‌اعتبار کردن این توافقنامه از لحاظ قواعد و قوانین بین‌المللی است. ایران نیز به درستی برابر درخواست‌های ترامپ ایستادگی کرده چراکه مذاکرات در چنین شرایطی برای ایران خروجی مناسبی در پی نخواهد داشت.

مرتضی مکی عنوان کرد: ترامپ و تیم امنیتی وی در پی حل مشکلات با ایران در قالب مذاکره و دیپلماسی نیستند که اگر بودند راه‌های زیادی وجود داشت. انتظار هم نباید داشت که با آن سیاست‌های دشمنانه و کینه‌جویی که ترامپ، بولتون  و پمپئو در قبال ایران در پیش گرفتند به خواسته‌های کشورهایی چون فرانسه و شخص امانوئل مکرون، رئیس جمهور این کشور توجهی داشته باشند. به هر حال مکرون با دستور کار خاصی در نشست گروه هفت شرکت کرده و خواسته‌هایی را برای دوره کوتاه مدت مطرح کرده که هم ایران و هم آمریکا در مواضع خود انعطافی نشان دهند تا راه حل‌های جدیدی برای حل و فصل اختلافات فراهم شود. از جمله این دستور کار می‌توان به تمدید معافیت‌های نفتی خریداران نفت ایران اشاره کرد اما آنچه نباید دور از نظر داشت این است که پمپئو، بولتون و ترامپ به این خواسته‌ها توجهی ندارند به همین دلیل انتظار نمی‌رود نشست گروه هفت در پاریس با خروجی قابل توجهی داشته باشد.

 

نظر شما