علوم انسانی و کنترل خشم

خبرگزاری برنالرستان - گروه اجتماعی : حادثه ناراحت کننده قتلی که چند روز پیش در محله ماسور شهرستان خرم آباد رخ داد باز هم یک تلنگر را به همه ما یادآوری میکند: «موقعیت خشم و مهارتهای کنترل خشم».

قرار گرفتن در موقعیت خشم، مختص همه میتواند باشد و نمی توان آنرا به صورت صرفاً طبقاتی، تحلیل کرد: به این معنی که بگوییم فقط و فقط طبقات متوسط یا کم درآمد جامعه، در موقعیت خشم و خشونت قرار می گیرند.

البته ممکن است فراوانی خشونت و دست زدن به خشونت در مناطق حاشیه نشین، بیشتر باشد.

این یادآوری هم لازم است که در نظر داشته باشیم خرم آباد دارای ۱۰ _ ۱۱ محله حاشیه نشین است و این عدد به نسبت جمعیت این شهرستان که اندکی بیش از 500 هزار نفر است، یک عدد بالاست (جمعیت شهرستان را مبنا گرفته ام نه شهر را).

هر شخصی در هر طبقه یا موقعیت اقتصادی و اجتماعی که قرار داشته باشد ممکن است در موقعیت خشم قرار گیرد (مثال: موقعیت خشم شهردار پیشین تهران که منجر به قتل همسرش شد).

در آن موقعیت چه باید کرد؟

در آن موقعیت چگونه باید رفتار کرد؟

در آن موقعیت چه واکنشی باید نشان داد؟

اینها پرسشهایی است که مرتبط با موضوع آموزش مهارتهای زندگی است.

نظام خانواده، مدرسه، آموزش و پرورش و نظام دانشگاهی، هر کدام نقش تربیتی دارند و آموزش مبانی علوم اجتماعی و انسانی یک مقوله مهم است که متأسفانه گاهی از آنها غفلت می شود.

برای نمونه، درسی همچون مهارتهای زندگی نباید به عنوان یک درس پیش پا افتاده و سطحی و کم اهمیت مطرح شود!

همان اهمیتی که درسی همچون ریاضی در مدارس دارد درسی همچون ساعت پرورشی یا درس قوانین اجتماعی یا درس مهارتهای زندگی هم همان اهمیت را داراست و ایراد ما همین است که مثلاً به دروس علوم پایه همچون ریاضی و فیزیک، اهمیت میدهیم ولی به دروس علوم اجتماعی و انسانی و پرورشی، نگاهی سطحی داریم نه نگاه مهم و زیربنایی انسان ساز. 

کنترل خشم و چگونگی مقابله با خشم، از جمله مباحث مهم ذیل علوم اجتماعی و انسانی است و اگر مباحث علوم اجتماعی و انسانی را به عنوان مباحث سطحی و کم اهمیت نگاه کنیم آنگاه پیامدهای آن در رفتارهای زیست اجتماعی نمایان خواهد شد و متأسفانه خشونتهای منجر به قتل، یکی از این پیامدهاست.

نویسنده : شهرام شرفی