گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، مرتضی احمدی علاوه بر فعالیتهای هنری خود یک ورزشکار حرفهای بود، او بازیکن تیم فوتبال راهآهن تهران بود که بعدها تا سال 1325 مربی این تیم فوتبال بود. احمدی در سال 1321 تماشاخانه «ماه» را روبروی باغ فردوس تأسیس کرد و فعالیت حرفهای خود در عرصه هنر را در سال 1322 با پیشپردهخوانی آغاز کرد و پدرش پس از اطلاع از فعالیتهای تئاتریاش، او را از خانه بیرون کرد و مرتضی احمدی همچنان به فعالیت هنری خود ادامه داد.
وجهه مردمی بودن احمدی در بین هنردوستان کاملاً نمایان است اما کمتر کسی میداند که شروع محبوبیت مرتضی احمدی به شکل بوده، در مدت زمانی که مرتضی احمدی از سوی پدر طرد شده بود به کار در راهآهن تهران پرداخت و یکی از عناصر تأثیرگذار در محبوبیت وی در بین عموم مردم همین مسأله بود چرا که احمدی با خواندن ترانه «کارگرم من» که با لباس نمادین کارگری آن را به اجرا گذاشت به محبوبیت بالایی نزد کارگران راهآهن دست یافت. تأثیر این ترانه به قدری بود که منجر به اعتصاب کارگران راهآهن شد که پس از اتمام اعتصابات احمدی دستگیر شد.
تقریباً زمانی که جلال آلاحمد قصه «دره خزان زده» را برای کارگران معدن زیر آب نوشت میتوان عملکرد مرتضی احمدی را دومین واکنش هنری به اعتراضات کارگران دانست. مرتضی احمدی از همان ابتدا با این اتفاق ثابت کرد که هنرمندی از جنس مردم است. بهزاد فراهانی درباره مرتضی احمدی میگوید: مرتضی احمدی از مبارزین جنبش کارگری ایران است. به عنوان مردی که در راستای تفکر و اندیشهٔ مساوات و برابری زحمات فراوان کشیدهاست. شاید ما از زندگی بعضی از عزیزان فرزانه در ارتباط با مسائل سیاسی کمتر آگاه هستیم، شاید کمتر مجال بوده تا به بخشی از زندگی هنرمندانی بپردازیم که در ارتباط با این مسائل گذشتهاست.
با بیشتر شدن محبوبیت احمدی در بین مردم و تلاش او برای خواندن ترانهها و اجرای پیشپردههای اعتراضی در بسیاری مواقع منجر به توقیف آثار و فعالیتهایش میشد. در آن زمان که کمتر کسی اجازه انتقاد به مداخلات آمریکاییها در اداره کشور را داشت، مرتضی احمدی پیشپرده «قدس شاهین» را با موضوع تجاوز چند آمریکایی به یک زن ایرانی روی صحنه برد که خیلی زود توقیف شد و حتی نزدیک بود که این هنرمند به کرمان تبعید شود.
احمدی سال 1323 فعالیت خود را در رادیو آغاز کرد و در سال 1353 به عنوان محبوبترین بازیگر رادیو شناخته شد. او از اولین اعضای انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم بود و در سال 1326 کار صداپیشگی را آغاز کرد. مرتضی احمدی در سال 1332 با فیلم سینمایی «ماجرای زندگی» نصرتالله محتشم وارد سینما شد و پس از آن در فیلمهای سینمایی مطرحی چون «بابا شمل»، «مردی که زیاد میدانست»، «اتوبوس»، «گراند سینما» و «ناصرالدین شاه آکتور سینما» ایفای نقش کرد.
یکی دیگر از نکات جالب در شخصیت مرتضی احمدی عشق و علاقه او به شهر تهران است. او در اواخر عمرش با حضور در یک برنامه تلویزیونی گفت: «بچه تهرونم و عاشق شهرم هستم، تهرون زندگیام و زادگاهم است».
مرتضی احمدی بیش از هفتاد سال در عرصه فرهنگ و هنر ایران فعالیت کرد و سرانجام در 30 آذر 1393 به دلیل کهولت سن و مشکل ریوی درگذشت.
یکی از جالبترین و بهترین اظهارنظرها درباره مرتضی احمدی را میتوان اظهار نظر بهرام بیضایی درباره این هنرمند فقید دانست.
بیضایی در یادداشتی برای مرتضی احمدی نوشته است: آن مرد گنجی در سر دارد / که میان شما پخش میکند. / گنج مردم نادار؛ / مردمان دریغ شده! / گنجی از ناداری / گردآوری شده از روزمرگی / در جهان رو به دگرگونی! / آن مرد سرود گمشده میخواند؛ / بازیابد خود بی خویشِ خویش را / در بَم و زیرهای آن؛ / در تهران گمشده!