به گزارش گروه روی خط رسانههای خبرگزاری برنا، محمد الهیاری مدیرکل دفتر موسیقی ارشاد ضمن بررسی و تحلیل حواشی و مشکلات موسیقی ایران، برنامههای این دفتر پیرامون آینده موسیقی کشور را عنوان کرد.
با توجه به حضور تازه شما در مقام ریاست دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چه برنامههایی را برای این مسند در پیش گرفته اید؟ تاکنون چه اقداماتی را انجام داده اید؟
الهیاری: بنده قریب به پنج ماه است که در دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار شده ام و طبیعتاً آنچه بیان میکنم نسبت به تجربهای کوتاه مدت است، در حال حاضر من و سایر دوستان دفتر موسیقی در حال تلاش هستیم تا مجموعه اسناد، ضوابط و قوانینی را که در قانون اساسی، مصوبات مجلس و شورای فرهنگی مجلس شورای اسلامی در حوزه موسیقی به ثبت رسیده را دسته بندی کرده و با استفاده از آنها بتوانیم مجموعهای از ضوابط و قوانین تعریف شده را در عرصه موسیقی داشته باشیم.
حوزه موسیقی از جهت قوانین کمی نسبت به سایر رشتههای هنری محروم بوده است، شما کمتر بند و یا تبصرهای را در اسناد بالادستی خواهید دید که مختص به موسیقی در نظر گرفته شده باشد، شاید درباره سایر رشتههای دیگر هنری شاهد قوانین مشخص تری باشیم، اما این اتفاق در حوزه موسیقی کمرنگتر است.
طبیعی است که وجود مسئله فوق و تداوم آن در سالهای پس از انقلاب اسلامی ایران باعث شده تا ما کمتر بتوانیم به قانون مشخصی در عرصه موسیقی استناد کرده و به همان نسبت به صیانت از آن قوانین مشخص بپردازیم. این اتفاق شاید مهمترین مشکلی باشد که طی این پنج ماه با آن برخورد کرده ام و تمام سعی ام برطرف شدن این مشکل و ضابطه مندتر کردن این عرصه است.
تمام تلاش ما در دفتر موسیقی ارشاد مدون کردن تمامی برنامه ها، ضوابط و قوانین و همچنین رسیدن به یک دورنما و چشم انداز در آینده موسیقی کشور است، با این اتفاق بخشهای صیانتی و حمایتی با برنامه بیشتری در عرصه موسیقی پیش خواهند رفت، در همین راستا به صورت همزمان وظیفه داریم تا یک سند مشخص را ضمن نگاهی به گذشته و درک شرایط فعلی در کنار دورنمای آینده موسیقی کشور ترسیم کنیم. به عبارتی ما در دفتر موسیقی به دنبال بوجود آمدن سندی استراتژیک در عرصه موسیقی هستیم.
طی پنج ماهی که در دفتر موسیقی فعالیت دارید، بیشترین موضوعی که برای شما ایجاد دغدغه کرده چه بوده است؟ این روزها تمرکزتان روی حل چه مشکلاتی در عرصه موسیقی است؟
الهیاری: به طور کلی دو ضعف عمده در وضعیت فعلی موسیقی وجود دارد، اول ضعف پرداختن به حوزه موسیقی در اسناد بالادستی است، دومین ضعف عمده که طی ماههای گذشته آن را لمس کرده ام نبود یک نقشه راه است، اینکه بدانیم آیا موسیقی در مسیر صحیح خود حرکت میکند یا خیر.
اگر از این دو موضوع فاصله بگیریم، طی چند ماه گذشته با هنرمندان بسیاری در عرصه موسیقی هم صحبت شده و دغدغه ها، نیازمندی ها، مشکلات و توقعات آنها را جویا شدم، در کنار این موضوع به وظیفهای که موسیقی نسبت به نظام اسلامی و کشور متعهد است آگاه شده و سعی دارم که توازنی را در این راه ایجاد کنم.
به صورت مشخص آیا مشکلی وجود داشته که هنرمندان بیشتر گفتوگو را در آن مورد با شما داشته باشند؟
الهیاری: بدون شک طی ماههای گذشته مهمترین چالش در عرصه موسیقی قانون تخصیص ۱۰ درصد از فروش کنسرتها به خزانه کشور است، این خبر و اتفاق باعث ایجاد تشنج در فضای موسیقی کشور شد و گلایههای متفاوتی هم در پی داشت. وقتی من به دفتر موسیقی آمده بودم این قانون تصویب شده بود، پس از آن ما تلاش کردیم موسیقیهای جدی، محلی و آسیب پذیر از محل این قانون آسیب چندانی نبینند و متضرر نشوند.
در همین راستا سعی کردیم برای گروههایی که موظف به پرداخت آن ۱۰ درصد هستند به یک شیوه اجرایی مشخص برسیم. تا این قانون برای هر دو سهم قابل حل و مورد رضایت باشد، این قانون به غیر از تهران در حال حاضر در ۹ کلانشهر اعمال میشود، ما طی یک آیین نامه تلاش کردیم تا پرداخت این مبلغ در تمامی شهرها با یک روند ثابت و مشخص صورت گیرد. طی این شیوه نامه پرداخت این مبلغ با یک وحدت رویه در کلیه ۹ کلانشهر صورت خواهد پذیرفت.
در حال حاضر با تمامی شرکتهای پخش و کنسرت صحبتهایی صورت گرفته و براساس برنامه شش ماه اول سال تمامی هزینههای پرداختی اعلام شده است، بسیاری از شرکتهای شهرستانها پرداخت را به صورت کامل انجام داده اند و شرکتهای تهرانی نیز با دریافت فهرست هزینهها در حال پرداخت مبالغ ۱۰ درصد هستند.
پس میتوان گفت دفتر موسیقی به عنوان نهادی اجرایی ملزم به رعایت این قانون است؟
الهیاری: قانون تخصیص ۱۰ درصد از فروش بلیت کنسرتها لازم الاجرا بوده و دفتر موسیقی به طور کامل پیگیر روند پرداختها بوده است، در این میان البته در قبال موسیقیهای کلاسیک و نواحی سالن پر نشده و گاهاً ضرر میدهد، پرداخت این ۱۰ درصد برای این گروهها ضرر مضاعف بوده و ما تمام تلاشمان را کرده ایم که این افراد ضرر بیشتری نکرده و با آنها مصالحه شود، اما در قبال کنسرتهای تجاری و پاپ تمامی شیوه نامهها به درستی اجرا و پیگیری میشود.
مواردی را داشته ایم که برگزار کننده دچار ضرر شده و ما به عنوان نهاد موسیقی با دفتر مربوطه در وزارت ارشاد وارد رایزنی شده ایم تا با این گروهها همکاریهای لازمه صورت گیرد، برخی اجراها پیش از اجرا لغو شده اند که این هم مشمول پرداخت ۱۰ درصد نبوده است، علاوه بر این برخی اجراها عواید فروش بلیت خود را صرف خیریه، زلزله زدگان و یا سیل زدگان غرب کشور کرده اند و از آنجا که هیچ عایدی برای برگزار کننده نداشته آن ۱۰ درصد هم پرداخت نشده است.
پس میتوان گفت که در برخی موارد دفتر موسیقی در قبال پرداخت ۱۰ درصدی عواید کنسرت به خزانه کشور استثنائاتی را قائل میشود؟
الهیاری: ما برای حل برخی مشکلات و همچنین کمک به برگزار کنندگان شیوه نامهای را تنظیم و آماده کرده ایم، به امید خدا اگر این شیوه نامه به امضای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برسد، موارد و استثنائات معاف از پرداخت ۱۰ درصد در آن لحاظ شده است، البته در قبال تداوم قانون ۱۰ درصد در سال ۹۹ همچنان گفتوگوها ادامه دارد، از نظر من عرصه هنر مخصوصاً موسیقی برای رشد و تعالی به شدت نیازمند گفتوگو است.
طبق همین نگاه یعنی تعامل براساس گفتوگو صدها ساعت بحث و گفتمان با اهالی موسیقی و هنرمندان شکل گرفته و در همین راستا تنشهای ابتدایی مسائلی همچون قانون ۱۰ درصدی بلیت فروکش کرده است، این گفتوگوها موسیقی را در مسیر عقلانیت قرار خواهد داد.
علاوه بر موضوع تخصیص ۱۰ درصد از فروش کنسرتها به خزانه کشور، موضوع برگزاری کنسرتها در تهران و شهرستان از لحاظ کل برگزاری هم گاهاً مورد بحث است، برخی از فراز و فرودها در قبال برگزاری کنسرتها به دلیل نقصان در قوانینی است که در ابتدای کلام به آنها اشاره کرده ام. برخی مشکلات بومی نیز در برگزاری کنسرتها دیده شده که آن هم با گفتوگو قابل بررسی و حل است.
نظر کلی شما درباره وضعیت کلی موسیقی از قبیل شعر، ترانه، موسیقی و آهنگسازی چیست؟
در فضای موسیقی کلاسیک، جدی و نواحی همواره گلایه جدی و به حقی از سوی دوستداران این نوع موسیقیها وجود دارد و آن این است که ما کاری نمیکنیم که مردم بیش از پیش گوششان با چنین آثاری آشنا شود، عملاً در همین فضا موسیقی پاپ رشد قابل توجهی کرده که البته مخاطبان خود را هم جمع کرده است، طبیعتاً در کنسرتهای برگزار شده اقبال عمومی نسبت به آثار پاپ چندین برابر آثار سنتی و نواحی است.
هنرمندان موسیقیهای نواحی و کلاسیک گلایه به حقی دارند و من فکر میکنم که این وظیفه مسئولین فرهنگی است که کمک کنند که موسیقی ملی و سنتی به فراموشی سپرده نشود، بخشی از این موسیقی، موسیقی دستگاهی، کلاسیک و مقامی و نواحی است که باید توجه بیشتری به آنها شود.
چه تغییراتی نسبت به ترانه و موسیقی ایرانی در دو دهه گذشته رخ داده است؟
الهیاری: مسئله دیگری که باید به آن توجه کرد این است، که پیشتر موسیقی متن محور بود و شعر و ترانه درجه اهمیت بسیار بالایی در آن داشت، نسبت به دو دهه گذشته تغییر فراوانی رخ داده و امروز ما با موسیقی مواجه هستیم که کلام روی ریتم و ملودی سوار شده است. همین امر باعث شده که خوانندگان پاپ دو دهه گذشته که آثار متن محور ارائه میدادند با اقبال کمتری روبرو شوند.
کاهش نقش کلام و متن در آثار سالهای اخیر قوت کلام را نیز کاهش داده است، سال گذشته دفتر موسیقی با نزدیک به ۱۹ هزار شعر مواجه بوده که به تسامح میتوان نام بسیاری از آنان را شعر یا ترانه گذاشت، این تعداد کار ما را بسیار سخت کرده است، نباید از این مسئله عبور کنیم که روند کیفی ترانهها طی دهه گذشته افت محسوسی داشته است.
کاهش کیفیت در ترانهها باعث شده تا بسیاری هنرمندان صاحب سبک و نخبگان موسیقی و ترانه نویسی نسبت به وضعیت فعلی ناراحت و گلایهمند باشند، البته از سوی دیگر خوانندگان و دفاتر پخش هم میگویند که مخاطبان امروز این نوع کم رمق از ترانه و شعر را میپسندند.
متاسفانه طی سالهای گذشته شاهد این نکته بودهایم که الفاظ و کلمات غربی و خارجی و نامانوس به شدت وارد ادبیات شعر و ترانه شده و زبان فارسی به هیچ وجه پاس داشته نمیشود، ادبیات محاوره و کوچه بازاری به شدت افزایش پیدا کرده و به نوعی شاعرانگی از ترانههای اخیر کاملاً گرفته شده است.
به مشکل و معضل بزرگی اشاره کردید، این روزها بسیاری از مردم نیز کلمات و واژگان موجود در ترانهها را نمیپسندند، از نظر شما ریشه این مشکلات در کجاست؟
الهیاری: متاسفانه اگر برخی از ترانههای امروزی را بررسی کنیم میبینیم که شاید کلاً دویست کلمه فارسی هم در یک ترانه وجود ندارد و همان واژگان کم هم بنا به ریتم و ملودی کنار هم چیده شده اند، به طور مشخص دایره واژگانی ترانه سرایان بسیار محدود شده است، از سویی شاید خود ترانه سرا آشنایی کامل به ادبیات و زبان فارسی را نداشته باشد، از سویی بسیاری از ترانه سرایان دلیل این چنین نوشتن خود را به ذائقه روز مخاطب ارجاع میدهند.
فضای مجازی تا چه حد بر وضعیت موسیقی تاثیر گذاشته است؟
الهیاری: فضای مجازی تاثیر منفی بر وضعیت موسیقی گذاشته است، ما امروزه در ترانه سرایی دچار یک نوعی از سطحی نگری و سطحی نویسی شده ایم، برخی اوقات حتی خودمان ذائقه مخاطب را پایین میآوریم، اما وقتی بخش عمدهای از همان نوزده هزار شعر و ترانه ارسالی به دفتر موسیقی از همین جنس نوشتهها هستند کار شورای ارزشیابی دفتر موسیقی بسیار سخت میشود.
تایید رسمی ترانههایی که به دست خوانندگان میرسند در چه نهادی صورت میگیرد؟
در دفتر موسیقی شورایی برای شعر، ترانه و کلام وجود دارد که از کارشناسان، شاعران و ترانه سرایان تشکیل شده است، درخواست کننده و اجراکنندگان شعر خود را به این شورا ارسال کرده و در نهایت با نظر سه کارشناس در قبال آن نوشته تصمیم نهایی گرفته میشود، منتها در مقام انتخاب این را فراموش نکنیم که این شورا بین خوب و خوبتر انتخاب نکرده و عموم ترانهها اگر بد نباشند حداکثر معمولی هستند.
ضمن اینکه شورای شعر و ترانه و کلام وظیفه ارزش گذاری ندارد که به عنوان مثال با کیفیتترین و بهترین ترانهها جایزه داده شود یا آنها را انتخاب کند، این شورا نظارت حداقلی روی آثار دارد، با این حال ترانههایی در بازار آمده و میآید که سطح کیفی مناسب را ندارند، بدون شک این ترانهها به زودی فراموش شده و به یاد نخواهند ماند، متاسفانه ترانهها تاریخ مصرف پیدا کرده و با آمدن ریتم جدید کاملاً به فراموشی سپرده میشوند.
یک ترانه برای اخذ مجوز چه زمانی را سپری میکند؟
الهیاری: شاید پیشتر یک شعر و یا ترانه برای تایید ماهها در صف انتظار میماند، اما افزایش ملموس تعداد اعضای شورا این زمان را به حداقل رسانده است، ضمن اینکه ما در شورای ارزشیابی چندین مسئله در دست بررسی است که مهمترین آن مسئله محتوا است.
در کل چه معیاری برای دریافت مجوز برای ترانهها وجود دارد؟ دفتر موسیقی چه ملاکهایی را در نظر میگیرد؟
الهیاری: برای تایید یک ترانه ملاکهای مهمی وجود دارد، اصلیترین آن محتوای آن شعر است که خدای نکرده آن ترانه اعتقادات و ارزش جامعه اسلامی را به خطر نیندازد، مسئله محتوا برای ما بسیار جدی است و هیچگاه نباید ترانهای از خطوط اخلاقی، اجتماعی، ارزشی و سیاسی جامعه رد شود.
از سویی ترانه نباید آزادی جامعه را مختل کند و همچنین امنیت فکری را از شنونده خود صلب کند، نکته دوم برای ما صیانت و حفظ ادبیات فارسی است، از سویی دیگر شعر یا ترانه ارسالی باید به خوبی بر بستر موسیقی جا بگیرد. بسیاری از درخواستهای مجوز برای ترانه به این صورت است که پایین ترانه مینویسند که اگر این نوشته ساختار ادبیاتی درستی ندارد به این دلیل است که بستر ریتم تنظیم شده است.
البته این گفته مورد تایید ما نیست، اما نباید فراموش کرد که از مجموعه ۱۹ هزارتایی ۱۸ هزار ترانه از همین جنس است و اگر قرار باشد که ما همه این ترانهها را رد کنیم علناً تعداد محدودی ترانه به جا خواهد ماند. ما هیچگاه قائل به این نیستیم که فضای سخت گیرانهای ایجاد کنیم، بدون شک از ملاکهای اولیه خود نیز نخواهیم گذشت.
آیا راهکاری برای حل مشکل شعر و ترانه پیش بینی شده است؟
الهیاری: در حال حاضر همکاران من با ترانه سرایان به گفتوگو نشسته اند، در حال حاضر به صورت فردی یا گروهی از ترانه سرایان دعوت میکنیم تا آشنایی بیشتری با زبان فارسی پیدا کنند و نوشتههایی که کراهت شعری داشته و یا شاعرانگی ندارند را اصلاح کنند. ما سعی میکنیم اتفاقاتی همچون ورود عدم ادبیات خارجی و ضربه زننده را به اشعار گوشزد کنیم تا در گامهایی طولانی باعث ارتقا سطح ترانهها شویم.
منبع: میزان