به گزارش برنا؛ در ادبیات خراسان واژه یلدا به ندرت بهکار برده شدهاست بلکه در تمام ادوار تاریخی تا آنجا که اسناد شفاهی و مکتوب وجود دارد شب چله یا چله نشینی بکار رفته. در این شب طولانی آیینها و مراسمهای ویژه وجود داشته که شاید در سایر مناطق ایران کمتر مرسوم بودهاست به آن شب چراغانی چله یا شب چراغ نیز میگفتهاند.
در قدیم از آنجا که هر میهمانی برای رفتن به شب نشینی، چراغی را همراه خود میبردهاست و به دلیل فراوانی چراغها عبارت چهل چراغ که نشانه کثرت است نیز بکار میبردند. انار و هندوانه در اکثر مناطق رایج بودهاست اما در خراسان علاوه بر انار و خربزه بیشتر لبو یا چغندر پخته، شلغم پخته و پختیک (لبوی خشک شده)، برگههای خشک شده زردآلو و هلو … و شربت و شیرینی «کف» کفبیخ مرسوم بودهاست.
تهیه شیرینی کف یا کفبیخ یکی از آیینهای ضروری و واجب شب چله در منطقه جغرافیایی قهستان و خراسان قدیم است. کفبیخ یک نوع شیرینی یا شربت سنتی است. یکی از آیینهای ویژه شب چله در استان خراسان رضوی و خراسان جنوبی برگزاری مراسم «کف زدن» کفبیخ است. در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به «بیخ» مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام «تغار» میریزند.
مردان و جوانان فامیل با دستهای از چوبهای نازک درخت انار به نام «دسته گز» مایع مزبور را برای ساعتها هم میزنند تا به صورت کف سفت درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف و سپس سفت شود خشک شده آن مانند گز اصفهان میشود. کف آماده شده در پایان با مخلوط کردن شیره یا شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده میشود. در این میان گروهی از جوانان در مراحل نخست کف زنی قبل از شیرین کردن کفها مجاز هستند با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان میافزایند.
یکی از سنتهای مهم برگزاری مراسم عروسی در ایام جشنهای چله بودهاست که سه روز طول میکشیدهاست مراسم سرحمومی در شب چله از آن جمله بودهاست. سرحمومی مراسمی است که داماد در حمام عمومی مردانه و عروس در حمام زنانه طی مراسم با شکوهی به حمام میبردند و با رقص و پایکوبی و چوب بازی مراسم حنا بندان بعد از شستن و کیسه کشی داماد انجام میدادند و در مراسم حنا بندان آواز امشب حنا میبندیم… بر دست و پا میبندیم … را به صورت گروهی میخواندند؛ و در پایان لباس نو بر عروس و داماد و اقوام نزدیک آنها میپوشانند که این مراسم گاهی تا سحر طول میکشید و مقدمه مراسم عروسی است که در بعد از ظهر روز بعد برگزار می. افراد دعوت شده در صحن حمام جمع میشدند اما جوانان و افراد غیر مدعو تا پایان مراسم در بیرون از حمام جمع میشدندو شوخی و بازی سیاه بازی و انتر بازی درمیآوردند.
خمچه (خُنچه) عروس یکی از سنتهای واجب شب چله در تمام خراسان بزرگ است. خمچه به سینی بزرگی گفته میشدهاست که هدایای عروس و داماد را در آن حمل میکردند و امروزه کادو میگویند. معمولاً اقوام داماد هدایا و پیشکشهایی از جمله لباس و کفش زمستانی و کادوهای دیگر را به خانه پدر عروس میبرند و شام را میهمان آنها هستند. آنها نیز متقابلاً به داماد هدیهای میدهند.
هدیهدادن داماد برای نامزدش نیز یک سنت اجباری بودهاست که هنوز هم اجباری است در این شب به داماد این امتیاز بزرگ داده میشدهاست که با بردن هدیه برای نامزدش بتواند شب در خانه با او در یک اتاق و دوتایی بخوابد. داماد تا قبل از شب زفاف فقط در مناسبتهای خاص و از جمله شب چله مجاز به خوابیدن با نامزدش بودهاست که به آن نامزدبازی میگفتند. در شهرهای خراسان خواندن شاهنامهٔ فردوسی و حافظ و اشعار محلی در این شب مرسوم است.
یکی دیگر از جشنهای ایرانی چله تموز است که عکس چله زمستان است و آن طولانیترین روز سال است که هنوز هم در خراسان جنوبی گرامی داشته میشود.
شب یلدا (شب چله) در شهرستان دهاقان اصفهان: مانند سایر مناطق ایران فامیل و بستگان به خانهٔ پدربزرگها یا مادربزرگها میروند و دور هم پای کرسی جمع میشوند. صاحبخانه هم با آجیل و میوه از مهمانها پذیرائی میکند آنها تا پاسی از شب و گاهی تا نزدیک صبح مینشینند، شاهنامه میخوانند و فال حافظ میگیرند. بزرگترها داستان یا خاطره نقل میکنند. تازهدامادها با هدیه یا خوانچه به خانه عروس میروند. آجیل شب یلدا، کشمش، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو یا برگه گلابی، جوزقند و انجیر و خرما است. میوه شب یلدا هم انار، هندوانه، سیب، گلابی انباری (سیبری) است. همچنین نوشیدنی شب یلدا بهطور معمول چای و شربت و چنانچه برف باشد مخلوط برف و شیره انگور هستند. غذای شب چله (یلدا) چنانچه مقدور باشد پلو ماهی و در غیر اینصورت یکی از غذاهای محلی: مانند کوفته، گندی، دلمه، چرب و شیرین یا غیره است.
در خطهٔ شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچهای تزیین شده به خانهٔ تازهعروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانهها را تزئین میکنند و شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین میکنند و به خانهٔ عروس میبرند.
در کردستان نیز مانند سایر مناطق کوهستانی ایران این آیین تاریخ کهنی دارد که به همان نام قدیمیش «شو چله» خوانده میشود و در شهر سنندج مرکز استان کردستان از قدیم اکثر خانهها غذای دلمه و نان سنگک برای پذیرایی از مهمانها آماده میکنند و این به صورت سنتی در این شهر تبدیل شدهاست.
مردم استان بوشهر نیز همچون دیگر ایرانیها، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگترها میگذرانند. هندوانه در شب یلدا در بوشهر کاربرد زیادی دارد.
در استان گلستان شب یلدا بسیار بااهمیت و گرامی داشته میشود. در این شب همه مردم به خانه پدربزرگها و مادربزرگها رفته و ضمن دورهمنشینی پیرامون کرسی و خواندن فال حافظ و فردوسیخوانی و نَقلاندازی (داستانهای شفاهی) به خوردن تنقلات و میوهجات خصوصاً میوههای باغی و جنگلی از قبیل هندوانه، انار، لیمو و پرتقال، ولیک و کندس و شیرینیهایی مانند مَت و کَسمَک میپردازند و با خوردن و نوشیدن و شنیدن صحبتها و داستانهای بزرگترها، شب را به صبح میرسانند و معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکیها است.
سفرهٔ مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سردمزاجها و خرما و رنگینک برای گرممزاجها موجود است. حافظخوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازیهاست. البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چلهنشینان شدهاست.
همدانیها فالی میگیرند با نام فال سوزن. در گلپایگان قدیم هم شب یلدا این رسم بود. همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی بهطور پیاپی شعر میخواند. دختر بچهای پس از اتمام هر شعر بر یکپارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مهمانها بنا به ترتیبی که نشستهاند شعرهای پیرزن را فال خود میدانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آبوهوای آن منطقهاست در این شب خورده میشود. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش و مویز نیز خورده میشود که از معمولترین خوراکیهای موجود در این شهرستانهاست. همچنین درآجین میوه و تنقلات برای دختری که نامزد شده از طرف خانواده داماد برده میشود و این از رسوم قدیم به جاماندهاست.
در اردبیل رسم است که خانوادهها شب یلدا دور هم جمع میشوند و تا پاسی از شب با هم شبنشینی میکنند. هندوانه، انار، پرتقال، تخمه، ماهی پلو و… از جمله خوراکیهایی هستند که در استان اردبیل مرسومند. در شب یلدا برای تازهعروس هندوانه تزئین میکنند و به همراه هدایای دیگر از طرف خانواده داماد فرستاده میشود.
در گیلان هندوانه را حتماً فراهم میکنند و معتقدند که هرکس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» (آو= آب و کونوس = ازگیل) یکی دیگر از خوردنیهایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه میشود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره میریزند، خمره را پر از آب میکنند و کمی نمک هم به آن میافزایند و در خم را میبندند و در گوشهای خارج از هوای گرم اتاق میگذارند.
ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه میشود. آوکونوس در اغلب خانههای گیلان تا بهار آینده یافت میشود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون میآورند و آن را با گلپر و نمک در سینهکش آفتاب میخورند. در گیلان در خانوادههایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کردهاند رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس میفرستند. در این طبق میوهها و خوراکیها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته میشود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ (معمولاً ماهی سفید) تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار میگیرد که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس میگردد.
مردم خوزستان تا سحر انتظار میکشند تا از قارون افسانهای استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههای فقیر تکههای چوب میآورد. این چوبها به طلا تبدیل میشوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه میآورند. به خانه بزرگترها رفته و دور هم جمع شده به شوخی خنده گذرانده، آجیل هندوانه انار شیرینی و خرما و لبو و آش و شیرینیهای مختلف از جمله خوراکیهای این آیین کهن است.
مردم استان قزوین نیز، همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانهٔ بزرگترها میگذرانند. به عقیدهٔ بزرگترها، آوردن میوههای مختلف خشک و تر و میوههای سرخفام، که به «شبچره» معروف است، همراه با خوراکیهای دیگر شگون دارد و زمستان پربرکتی را نوید میدهد. در میهمانی شب یلدا، که همه دورِ هم جمع میشدند، مادربزرگها نقش محوری داشتند. در گلپایگان، بهخصوص در بعضی مواقع که مادربزرگها در آوردن تنقلات تأخیر میکنند، کوچکترها شعر «هرکه نیارد شبچره – انبارشو موش بچره» سر میدهند، تا مادربزرگ در آوردن «شبچره» تعجیل کند. در این شب، اغلب مردم قزوین با خوردن سبزیپلو با ماهیدودی و سپس هندوانه، انار، انواع تنقلات ازجمله کشمش، گردو، تخمه، آجیل مشکلگشا و انجیر خشک، شبنشینی خود را به اولین صبح زمستانی گره میزنند. به عقیدهٔ مادربزرگهای قزوینی، اگر در این شب ننهسرما گریه کند، باران میبارد؛ اگر پنبههای لحاف بیرون بریزد، برف میآید؛ و اگر گردنبند مرواریدش پاره شود، تگرگ میآید. یکی دیگر از آداب و رسوم «شب یلدا»، فرستادن «خونچه چله» از سوی داماد بهعنوان هدیهٔ زمستانی برای عروس است. در این خونچه، برای عروس پارچه، جواهر، کلهقند و هفت نوع میوه مثل گلابی، هندوانه، خربزه، سیب و به با تزئینات خاصی فرستاده میشود.
شب چله در میان مردم مناطق لر و لرنشین دارای آداب و رسوم خاصی است و به آن «شو اول قاره» میگویند. شب نشینی، دیدوبازدید اقوام، فال چهلسرو، فال حافظ، پختن غذاهای خاص این شب، دراز کردن شال یا چادری از پشت بام همسایه برای دریافت آجیل و میوه از سوی دیگر همسایگان و خواندن اشعاری به همین منظور از برنامههای ویژه شب یلدا در شهرهای مختلف این نواحی است. در این شب همچنین مردم با استفاده از گندم، شاهدانه، کنجد و گردو، تنقلاتی خاص تهیه میکنند و با جمع شدن افراد خانواده کنار هم از آن استفاده میکنند. در لرستان یلدا را مرکب از یل + دا میدانند یل یعنی بزرگ و پهلوان و دا یعنی مادر.
در لرستان شب چله (شو اول قاره) گندم شیره هم میخورند که از این طریق گندم را در شیره میخیسانند و زردچوبه و نمک را با آن مخلوط میکنند سپس آن را روی ساج برشته میکنند و همراه بادام، گردو، کشمش، سیاه دانه و کنجد مخلوط میکنند.
در لرستان و لکستان شب چله (یلدا=شو اول قاره)، نوجوانان و جوانان با رفتن به پشت بام همسایه خود و دراز کردن شالی، اشعار زیر را بلند بلند میخوانند و همسایه در شال آنها آجیل، شیرینی و میوه و گندم شاهدانه میگذارد.
«امشب اول قاره، خیر د هونت بواره» امشب اول یلدا یا اول زمستان است خیر از خانه ات ببارد.
«نون و پنیر و شیره _ کیخا هونت نمیره» نان و پنیر و شیره کدخدا (صاحب خانه) خانه ات نمیرد.
«چی به علی کوشک بیاره» چیزی بده علی کوچک یا بچه ات بیاورد…
صاحب خانه کمی آجیل گندم برشته با میوه و شیرینی در شال بچهها میگذارد و بچهها ضمن بالا کشیدن شال و محتویاتش به عنوان تشکر از صاحب خانه، تکرار میکنند:
«امشو اول قاره، نون و پنیر و شیره، کیخا هونت نمیره» (امشب اول یلدا یا اول زمستان است نان و پنیر و شیره کدخدا خانه ات نمیرد) سپس، شال را برمیدارند و به روی پشت بامهای دیگر میروند و دوباره ترانه فوق را میخوانند.
انتهای پیام