خوردنی ها و اعتقادات خاص شب یلدا در استانهای مختلف کشور

|
۱۴۰۰/۰۹/۲۷
|
۱۳:۴۳:۲۲
| کد خبر: ۹۳۸۲۹۰
خوردنی ها و اعتقادات خاص شب یلدا در استانهای مختلف کشور
شب آخر پاییز یعنی اولین شب شروع زمستان به بهانه دقایقی طولانی‌تر شدن شب، به شب یلدا معروف است. همین دقایق طولانی‌تر شدن این شب باعث شده هر گوشه این سرزمین رنگارنگ مردم با آداب و رسومی کهن دور هم جمع شوند. با برنا همراه باشید تا درباره خوردنی های مخصوص شب یلدا و اعتقادات و آداب و رسوم این شب بیشتر آشنا شوید.

به گزارش برنا؛ یک‌سری از تنقلات شب یلدا در تمامی استان‌ها به صورت مشترک استفاده می شود؛ اما بعضی تنقلات به صورت اختصاصی با توجه به جغرافیای منطقه مورد توجه مردم آن خطه قرار گرفته است.

برای مثال همان طور که در شمال ایران ماهی بزرگ از ملزومات سفره یلداست، در آذربایجان هم تزئین هندوانه با شال قرمز اهمیت ویژه‌ای دارد.

مردم گیلان معتقدند در این شب چله باید 40 نوع خوراکی بخورند. خوراکی‌های همچون کدو پخته، حلوا، فندق، پسته، نقل، برنج برشته، خورشت تره، نخود برشته، شیرینی، هندوانه، پرتقال، لیمو، گلابی محلی، انار، خربزه و ... .

در اردبیل نیز جوان‌ها با حبوبات کوبیده قووت درست می‌کنند، از آن می‌خورند و می‌خوابند و برای تعبیر خواب پیش بزرگ‌ترها می‌روند.

در خراسان هم به خاطر وجود گیاه چوبک از ریشه این گیاه مایعی درست می‌کنند که کف می‌کند و آن را که با شیره انگور و گردو تزئین کرده‌اند، برای مهمان‌ها می‌آورند. جوان‌ترها برای شادی این کف را به سر و صورت همدیگر می‌مالند.

در خوی نیز به مهمانان پشمک که شبیه برف است، هدیه می‌دهند و در شیراز انار پلو می‌خورند و در استان مرکزی هم برای غذای شب یلدا گوسفندی را قربانی می‌کنند و با دل و جگر آن جزلاق (جغول بقول) می‌پزند.

در رودبار الموت پولک ماهی را در ظرفی می‌ریزند، اگر تعداد پولک‌های ماهی زوج بود سالی پر از بارندگی و برکت در انتظار است و در طول سال می‌گویند جفت آوردیم، ان‌شاءالله همیشه جفت بیاریم.

در تهران قدیم هم مثل الموت و شمال کشور که با هندوانه فال می‌گیرند، فال گرفتن با خوراکی‌ها مرسوم بود. گردو را می‌شکستند، اگر پوک بود، آینده بدی را نشان می‌داد.

اعتقادات و باورهای مردم بخش اصلی مراسم و سنت‌ها را تشکیل می‌دهد؛ اعتقاداتی که انسان‌دوستی ایرانیان را نشان می‌دهد.

برای مثال، در یکی از اعتقادات زیبا در کردستان، هر خانواده‌ای که استطاعت خوبی دارد برای خانواده‌های فقیر در همسایه خود شام می‌برد و برای زنان باردار خربزه ترش (کالک ترش) و تنقلات شب یلدا می‌برند.

در مازندران هم برای همدلی به خانه کسانی که به تازگی عزیزی را از دست داده‌اند، می‌روند و التیام می‌دهند. در ایلام نیز برای کمک به فقرا جوان‌ها با چوب‌دستی به در خانه همسایه‌ها می‌روند و از همسایه‌ها برای فقرا تنقلات می‌گیرند که به این رسم شلی ملی گویند.

مازنی‌ها در این شب بره سفیدی را به خانه می‌آورند برای برکت و در لرستان جوانان بالای پشت‌بام می‌روند و شعر می‌خوانند و از همسایه‌ها می‌خواهند درون شالی که همراهشان است، خوراکی بریزند. در کالپوش شاهرود دو رکعت نماز شکر می‌خوانند و دامغانی‌ها هم معتقدند این شب، شب خداوند است و به آن شب الله می‌گویند.

بعضی از این رسم و رسومات جالب در چند استان کشور مشترک است؛ مثل رسمی که در آن خانواده داماد برای نو عروس لباس، هدیه و خوراکی می‌برند.

پیشینیان این سرزمین برای دور هم بودن و شادی دنبال بهانه بودند و در این شادی‌ها یاد خداوند، کمک به فقرا، صله رحم و دوری از گناه را فراموش نمی‌کردند. حتی در این زندگی شهری یلدا بهانه‌ای است برای دورهم بودن به دور از همه تجملات و اسراف‌ها فقط برای در کنار هم بودن و دیدن بزرگ‌ترها و توجه به همسایگان و دوستان.

مثل مادربزرگ‌ها که با امید به آمدن روشنی تا صبح از پیروزی قهرمانان افسانه‌هایش بر دیوها و غول‌ها برای فرزندانشان می‌گفتند. این روزها هم ما نیاز به داستان‌های امیدبخش مادربزرگ برای پیروزی بر غول‌های زمانه‌مان داریم. نیاز به همدلی، نیاز به کنار هم بودن، نیاز به آرامش و نشاط در زندگی این روزهای ما به شدت احساس می‌شود و سنت‌هایی چون یلدا اگر کارکرد اصلی خود را حفظ کند، می‌تواند بخشی از این نیازهای امروز جامعه ایرانی را تأمین کند.

مادربزرگ دور کرسی جمعمان می‌کرد و گندم برشته در دست‌هایمان می‌ریخت. پشت غول‌ها را در سیاهی شب بلند یلدا به امید آمدن دوباره خورشید به زمین می‌زد. مادربزرگ می‌گفت: آخر داستان، این زمستان است که تمام می‌شود و سیاهی‌اش می‌ماند برای زغال... .

اذان صبح، پایان شب یلدای انتظار را نشانه گرفته؛ یلدایی که با همه سیاهی و طولانی‌بودنش، در مقابل روشنای صبح و تولد دوباره خورشید توان ماندن ندارد...

و چه ضرب‌المثل زیبایی است: پایان شب سیه، سفید است...

انتهای پیام

 

نظر شما