«اشرف بروجردی»، فعال سیاسی اصلاحطلب، در پاسخ به این سوال که نظر شما در این باره که اصولگرایان میخواهند یک مجلس یکدست اصولگرا، تشکیل دهند چیست؟ به خبرنگار سیاسی برنا گفت: یقینا در آینده مردم باید انتخاب کنند این مجلس یکدست اصلاحطلب است یا اصولگرا، اما نکته قابل تامل این است که تقریبا چون 90 درصد نیروهای اصلاحطلبان از مجموعه کسانی که ثبتنام کرده بودند نیز حذف شدند، نشان دهنده این است که مجلس آینده مجلس متنوعی نخواهد بود. وقتی مجلس متنوع نباشد قاعدتا نمیتوان گفت مجلسی است که از آن صداهای مختلفی شنیده میشود و فقط تک صدایی حاکم خواهد بود.
بروجردی افزود: کسانی هم که میخواهند قانون وضع کنند از زاویه دید خودشان وضع میکنند که درست نخواهد بود چراکه قانونگذاری برای همه است و باید مصالح عمومی در نظر گرفته شود نه اینکه قانونی که میخواهیم وضع کنیم، معادلات سیاسی یا ملاحظات سیاسی خودمان را دخالت دهیم. به تعبیر حضرت امام (ره)، مجلس عصاره ملت است و باید صداهای مختلفی از آن شنیده شود و نمیتواند تک صدایی در آن حاکم باشد چون از همه جامعه نمایندگی می کند.
رئیس کتابخانه ملی ایران ادامه داد: در چنین مجلسی، دغدغههایی که عنوان میشود، نطقهای پیش از دستور، مطالباتی که از دستگاههای دیگر یا دستگاههای اجرایی یا قضایی صورت میگیرد، در همه اینها سیاست میتواند دخالت کرده و میتواند اعمال نظر سیاسی وجود داشته باشد اما در وضع قانون باید دقت کند که مصلحت عمومی جامعه چه اقتضایی دارد. در حال حاضر همین بحث پولشویی که سروصدای بسیاری کرده و در نهایت نیز هم در دستور کار مجمع تشخیص مصلحت قرار گرفته است به جهت دخالت دادن مسائل سیاسی نه تصویب میشود نه جواب داده میشود. از این رو یک حالت بینابین و بلاتکلیفی را برای اقتصاد کشور ایجاد کرده و همین بلاتکلیفی باعث میشود که جامعه متضرر شود. اگر قرار بر این است که قانون وضع کنیم، قانون باید پیش برنده باشد و نباید حالت ایستایی به خود بگیرد. قانون نباید مصالح عمومی جامعه را نادیده بگیرد و بر مبنای سلایق سیاسی باشد؛ در این صورت میتوان ادعا کرد مجلسی است که میتواند کل جامعه را نمایندگی کند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در این باره که در مجلس ششم 60 نماینده را رد کردند در حال حاضر به جای اینکه وضعیت بهتر شود 90 نماینده از نمایندگان فعلی رد شدند و حتی بحث فساد اقتصادی را بولد کردند، تصریح کرد: در جناح راست کم نداشتیم کسانی که تأیید صلاحیت شدند و حتی به عنوان مفسد اقتصادی هم میتوانند مطرح شوند و آن قدر پروندههای قطور دارند که معروف و مشخص بوده و همه میدانند و چیزی نیست که پنهان از دید مردم باشد. به قول معروف شترسواری دولا دولا نمیشود. به عبارت دیگر حرفتان نمیتواند با عملتان در تضاد باشد و بعد هم انتظار داشته باشید که جامعه این حرفها را باور کند. باید تلاش کنیم، با مردم صادق باشیم و شفاف حرف بزنیم و سرمایه اجتماعیمان را بالا ببریم تا حاکمیت بتواند، کار خود را پیش ببرد و در موارد لازم، مردم را به مشارکت بطلبد و مردم هم مشارکتجو شوند. حال سوال این است که این کار چه وقت میتواند صورت بگیرد؟ وقتی که مردم احساس کنند این اعتماد کامل است اما به نظر من این رفتارها مهمترین اثرش، کاهش اعتماد عمومی است.
او در پاسخ به این سوال که چرا برخی با وجود محکومیتهایی که داشتند تأیید صلاحیت شدند در صورتیکه فساد اقتصادی و پروندههای مجرمیت داشتند گفت: تعداد این افراد زیاد است. خیلیها تائید صلاحیت شدند که پرونده اقتصادی سنگینی دارند. مردم چگونه باور کنند اصلاحطلبان به دلیل داشتن پرونده اقتصادی مبهم و بدون داشتن یک پشتوانه سندی یا اعتبار سندی، رد صلاحیت شدند؟ حکمی داشته باشد یا دادگاهی رفته باشد اما هیچکدام نیست. از این رو تعداد ردصلاحیتها بالاست. این نشانه خوبی نیست. کما اینکه مثلا طرف زرتشتی یا مسیحی است و ردصلاحیت شده بعد بندی که شاملش شده عدم اعتقاد به اسلام است. طرف مسیحی است! این نشان دهنده این است که شناخت نیست و یا روند تایید صلاحیتها بدون ضابطه و قاعده پیش میرود و یا اینکه آن شفافیت در اظهار نظرها، کم است.
اشرف بروجردی در پایان تاکید کرد: شورای نگهبان از یک سو به رد صلاحیتشدهها میگوید بیائید مذاکره کنیم و ببینیم مشکل کجاست و احتمالا بسیاری از اینها، رد صلاحیتشان منتفی شده و تائید صلاحیت میشوند اما از سوی دیگر نیز میگویند بر اساس قوانین و ضوابط عمل کردیم. حال پرسش این است اگر این قوانین اعمال شده، چرا کاندیداهایی که رد صلاحیت شده اند، باید با شورای نگهبان مذاکره کنند، این نشان دهنده عدم شفافیت است.