«محمود میرلوحی»، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت، درباره خبر مخالفت این حزب برای ارائه لیست در انتخابات به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: مگر تقصیری وجود دارد که گفته شود حزب اتحاد مقصر است. وقتی شورای عالی لیست نداده حزب اتحاد ملت را مقصر میدانند؟! فقط حزب اتحاد که نیست. 28 حزب عضو شورای عالی سیاستگذاری هستند که 24 حزب از این تعداد، تقریبا روسا و دبیر کلهای آنها رد صلاحیت شدند. فقط 4 دبیرکل از این 28 دبیران کل احزاب، مثل کواکبیان، محجوب، راه چمنی، محمدی، تائید شدند و 24 دبیرکل دیگر رد صلاحیت شدند. از این رو اینها آیا موظف بودند لیست بدهند؟ وقتی نیروهایشان را ندارند و به نوعی نیروهای آنها از حضور در انتخابات قلع و قمع شدند مگر وظیفهای دارد حزبی که دبیر کل و نیروهایشان را قلع و قمع کرده اند بخواهند لیست بدهند.
او افزود: مثلا در حزب ندای ایرانیان دهها نفر به توصیه دوستان، ثبت نام کردند. کارگزارانی ها ثبت نام کردند و حزب اتحاد نیز به دبیرکل و قائم مقام حزب توصیه کرد که حتما بروند ثبت نام کنند. حالا که همه را قلع و قمع کردند حتما باید لیست می دادند؟ آیا انتخابات را تحریم کردیم؟ مگر تقصیری هست که اکنون دنبال مقصر بگردند؟ آنهایی که رد صلاحیت کردند باید جواب بدهند که چرا این گونه عمل کردند و فقط یک سلیقه را در میدان آزاد گذاشتند. آقای مطهری را رد میکنند، ما مقصریم؟ باید جواب بدهیم چرا مطهری را رد کردند؟
این عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت عنوان کرد: ما به درستی احساس کردیم که مردم، هواداران ما و آن قدرت بسیج شوندگی جریان اصلاحات عملا به کار نمیآید و شرایط را آقای خاتمی گفتند و دیدید که نشد. آن لیستی هم که کارگزاران معرفی کردند بعضی از افراد این لیست 3 هزارتا رأی آوردند. چرا؟ آقای انصاری خودش یک موقعیتی داشته و توانسته تعدادی رأی بیاورد. ما همانهایی هستیم که 94 و 96 مردم آمدند 30 نفر را به آن شکل تائید کردند و به مجلس و شورای شهر فرستاندند. چمران و حداد عادل شدند نفر 31ام. حالا چه اتفاقی رخ داده که مردم دیگر نیامدند؟ رأی اصولگراها تقریبا تغییری نکرده این همان رأیی است که همیشه داشتند اما آنهایی که به اصلاح طلبان رأی میدادند، پای صحنه نیامدند. ما این تحلیل را به درستی داشتیم که این اتفاق میافتد حال اگر به درستی تشخیص دادیم و احساس کردیم مردم در این شرایط هستند، آیا مقصریم؟
میرلوحی ادامه داد: بعضیها میگویند چرا شما مثل کارگزاران و خاتمی نیامدید؟ برداشتمان این بوده که مردم نمیآیند. رفتار هواداران و نیروهای اصلاحطلب به یک روانشناسی نیاز دارد. ما بر اساس این روانشناسی، سروکار داشتن شبانهروزی با دانشجویان و اهل فکر و فرهنگ که اگر روزی فرصت شود، میگوئیم که مثلا از یک سال قبل روند چگونه بوده و اول کدام قشر میآیند و معمولا در چه فضایی بحثها مطرح میشود ولی اصلا این گروه نیامدند و تا روز انتخابات هم، معلوم بود این انگیزه و آمادگی و حضور چگونه است، چه برسد به اینکه به رقابت و تلاش منجر شود. در دورههای قبل هزینه تبلیغاتی اصلاحطلبان را هواداران میدادند، حتی خودشان پوستر چاپ میکردند و ستاد راه میانداختند.
او در مورد وضعیت اصولگراها در این انتخابات نیز گفت: بعضی جریانها به پشتوانه بعضی امکانات از جمله رسانهها و سایتهایی که از این جریانها حمایت کردند، تبلیغات بسیاری برای آنها به راه انداختند. یک رسانه در گزارشی رفتار اصولگرایان و رسانههای طرفدار آنها را مورد بررسی قرار داده بود. طبق این گزارش، یکی از این رسانهها 1500 خبر و تحلیل به حمایت از جریانات اصولگرا کار کرده بود.
این فعال سیاسی اصلاحطلب بیان کرد: ما به فضای مجازی متکی هستیم. ما که خبرگزاری های آنها را نداریم بلکه به قلم و نوشته و اراده و خواست هواداران خود متکی بودیم. بنابراین وقتی ما میبینیم هوادارانمان حاضر نیستند و به صحنه نمیآیند، چه کاری میتوانیم انجام دهیم. چند حزب لیست دادند و کارگزاران هم لیست داد. به نظرم همین لیستهای دوستان را تحلیل و تجزیه کنیم. آنهایی باید جواب بدهند که چرا برآورد دقیق و کارشناسانهای از هواداران و نیروها نداشتند. ما تحریم نکردیم و حتی تا روز آخر هم تشویق کردیم ولی فعلا کنار اکثریت ایستادیم. به هر ترتیب ممکن است به ما بگویند آبرویتان را بیشتر بگذارید، میگوئیم چشم. خاتمی و جریان اصلاحات منافع ملی را ترجیح میدهند ولی احساس کردیم کنار مردم و اکثریت بمانیم تا یک روزی بتوانیم، با مردم بهتر گفتگو کنیم.
او افزود: شاید بهتر باشد تا بیائیم همین مقدار آبرو را مصرف کنیم و بعد هم بگویند، اصلاحطلبان عجب آدمهایی هستند که برای ماندن کنار قدرت هر مسئلهای را توجیه میکنند. ما این کار را انجام ندادیم و فکر میکنم کار درستی نیز انجام دادیم. در روزهای آینده، به ویژه در کلانشهرها و در تهران، حتما باید به این مسائل پرداخته شود. برای مثال مدیرمسئول یک روزنامه هم خود وارد این بحثها شده که مشارکت مردم چرا پائین بوده است. بعد از 22 بهمن و مراسم باشکوه و وحدت بخش شهید سلیمانی ما فرصتهایی داشتیم و میتوانستیم، استفاده کنیم اما شورای نگهبان از این فرصت استفاده نکرد. در چندین مصاحبه نیز یادآوری کردم که به نظر من ارادهای شکل گرفته که مشارکت حداکثری در برنامهاش نیست بلکه برعکس این روند بوده است.
محمود میرلوحی در پایان اظهار کرد: اکنون که این اتفاقات رخ داده و مجلس نیز شکل خواهد گرفت، ما هم بحثی نداریم و هر همکاری بتوانیم با مجلس آینده خواهیم کرد. اما اینکه اکثریت تهران و شهرهای بزرگ شرکت نکردند، نباید پاسخ این شرکت نکردن را حزب اتحاد، شورای عالی و خاتمی بدهند. به نظرمان آمد که آنچه در انتخابات 96 اتفاق افتاد، پیام های زیادی داشت که باید دریافت و به آن توجه میشد. همچنین باید پیام حوادث آبان ماه دریافت میشد که متاسفانه به آن اعتنا نشد. درباره چرایی این اعتنا، باید بررسیهایی صورت گیرد.