«غلامرضا انصاری»، فعال سیاسی اصلاحطلب، در پاسخ به این سوال که آیا مجلس یازدهم و اصولگرایان میتوانند پاسخگوی انتظارات و مشکلات مردم باشند؟ با توجه به اینکه مردم علاوه بر اینکه دچار بیتفاوتی سیاسی شدهاند در عین حال با مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا به ویژه در شرایط کرونایی نیز دست و پنجه نرم میکنند، به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: متاسفانه مردم دچار بیتفاوتی سیاسی شدهاند و اعتماد، به اصالت دو جریان موجود در کشور چه اصولگرایان و چه اصلاحطلبان ندارند به این دلیل که در بیاعتمادی موجود بین مردم، اصلاحطلبان و اعتدالیون همواره به برنامهها و حرکتهای اصولی متکی بودهاند که منطبق با دادههای علمی بینالمللی است. در مقابل در جریان اصولگرا شاهدیم بخش قابل توجهی از آنها قدرت پنهان را در اختیار داشتند و همواره به عنوان سدی برابر اجرای برنامههای توسعهای و تحولگرایانه اصلاحطلبان، بودند. از این رو شاهدیم همه شعارهای مردم پسند، اخلاقی و علمی که در انتخابات چه در مجلس و چه در دولت غیراصولگرا و غیر پوپولیست مطرح شد عملا اجازه اجرای سیاستها یا عملی شدن شعارها به آن داده نشد.
او افزود: از سوی دیگر جریان اصولگرا به ویژه گروههای تندرو درون این جریان اصولگرا که در حال حاضر قدرت را در دست دارند بیشتر به شعارهای پوپولیستی، عوام فریبانه و مقطعی توجه دارند. درآمد دولت نهم و دهم با توجه به درآمدهای رویایی نفتی که داشت از کل دوران استخراج و صادرات نفت بیشتر بوده است. آنها با این شعار که ایران را به ژاپن اسلامی تبدیل کنند و نفت را بر سر سفره مردم ببرند، بیشترین فساد، نابسامانی و هدردادن منابع درآمدی را در راستای سردادن شعارهای پوپولیستی ایجاد کردند. از این رو عملا هیچ حاصلی برای کشور نداشتند. این عملکرد باعث شده که متاسفانه مردم به هر دو جریان بدبین شده و اعتماد خود را به اصالت این دو جریان از دست دادند.
انصاری ادامه داد: اگر ما اصالت را بخواهیم تعریف کنیم بدین معناست که نباید به کسی خیانت کرد، نخواهیم دلی را بشکنیم و همچنین نباید مردم را بازی دهیم. بنابراین انجام دادن این کارها به معنای بیعرضگی نیست بلکه اصالت است که متاسفانه مردم این اصالت را در دو جریان شاهد و ناظر، نیستند.
این چهره سیاسی اصلاحطلب عنوان کرد: اگر انتخابات مجلس یازدهم را نگاه کنیم، خواهیم دید که در بستهترین شرایط سیاسی اتفاق افتاد و مشارکت کمتر از 20 درصد را در انتخابات، رقم زد. در واقع یک اقلیت ناچیزی از جامعه به کاندیداهای موجود رأی دادند. از سوی دیگر شوراها و نهادهای متعدد، تصمیمسازی و تصمیمگیری در ارتباط با مسائل قانونی انجام می دهند و عملا مجلس از آن جایگاه و منزلت خود که در قانون تعریف شده مبنی بر اینکه امام راحل (ره) فرمودند که مجلس در راس امور است، دور شده است. در حال حاضر شاهدیم نه تنها مجلس در راس امور نیست بلکه هیچ خاصیتی را برای مجلس نمیتوان متصور بود.
او تاکید کرد: باید به این موضوع توجه کرد که در واقع اعتماد چگونه به وجود میآید. یقینا اعتماد در رقابت ایجاد میشود. اقتصاد ما به این دلیل دچار مشکل است که رقابتی نیست، بلکه انحصاری است. در سیاست نیز رقابتی وجود ندارد و رانتیسم است. از این رو در چنین شرایطی وقتی زیباترین شعارها هم داده میشود خواهیم دید که این شعارها جنبه علنی و تحقق پیدا نخواهد کرد یقینا باید عنصر رقابت را در همه عرصههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایجاد کنیم. وقتی رقابت باشد بین خوب و خوبتر، طبیعی است که مردم خوب تر را انتخاب می کنند اما وقتی رقابت نباشد، انتخاب بین بد و بدتر است. فضا نباید بسته باشد.
او عنوان کرد: مثلا در دوره گذشته مجلس، دوستان اصلاحطلب گفتند ما مجبور بودیم برای لیست امید بین بد و بدتر انتخاب کنیم. طبیعی است که بین بد و بدتر باید انتخاب کرد آن رقابت، رقابت سازنده ای نیست.
قائممقام دبیرکل حزب اتحاد ملت به تصویب قانون منع به کارگیری بازنشستگان و جوانگرایی در مجلس اشاره کرد و گفت: در دوره اول دولت روحانی مدیران نسبتا توانمند، باتجربه و دانش مدیریتی نسبی در کشور مشغول فعالیت بودند اما با اجرای این قانون، بخش قابل توجهی از مدیران باتحربه و کارآمد از بدنه دولت جدا شدند و نیروهای جایگزینی که به عرصه اجرا ورود پیدا کردند از نظر کیفیت، توانمندی و تخصص، شرایط نازلتری را نسبت به مدیران دولت اول روحانی داشتند.
انصاری افزود: طبیعی است که در شرایط عادی احساس می شود که مجلس آینده بیشتر از آنکه به زیرساخت ها و اصول تخصصی و علمی توجه داشته باشد بازهم به سمت شعارهای پوپولیستی پیش خواهد رفت و کمبودهای خود را برای اینکه از قافله عقب نماند، حیات خود را به نوعی در درگیری و چالش تعریف میکند به ویژه با دولت فعلی نیز درگیر میشود.
او به بحران کرونا اشاره کرد و گفت: علاوه بر بحران تصمیم سازی و تصمیم گیری که در کشور داریم با بحران و فاجعه کرونا نیز روبرو هستیم. این بحران، شرایطی را در جامعه ایجاد کرد که دنیا را باید به دو قسمت تقسیم کرد. جهان قبل از کرونا و پس از کرونا. طبیعی است که با بحران جدی اقتصادی و کشندهای روبرو هستیم که در آینده، بخش قابل توجهی از صنایع موجود را به طور کلی از رده خارج میکنیم.