به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری برنا؛ بانکها در چند سال اخیر با ترفندهای مختلف نرخ سود سپردههای خود را بیشتر از درصدهای اعلام شده لحاظ کردند و این مساله به باور برخی کارشناسان هیچگاه اجازه نداد نقدینگی به صورت جدی از بانکها خارج شود.
اما اکنون وضعیت نسبت به زمان اجرای طرح تغییر کرده و باید دید چه آیندهای در انتظار نقدینگی سرگردان مردم ایران است.
در سالی که مصوبه کاهش نرخ سود سپردههای بانکی اجرا شد، وضعیت تولید در کشور بسیار بهتر از زمان حال بود و اقتصاد ایران با وجود فروش نفت، درآمد قابل قبولی داشت و نرخ تورم نیز به گونهای بود که تولیدکنندگان میتوانستند با امیدواری به سود، روی طرحهای خود سرمایهگذاری کنند.
این در حالی است که در همان سال بازار سرمایه نیز ظرفیتهای قابل توجهی داشت و مستعد رشد بود و میتوانست ابزاری برای جذب نقدینگی خارج شده از بانکها باشد.
با این وجود نقدینگی به سمت بورس یا سرمایهگذاری در تولید حرکت نکرد و سوداگران را بیش از پیش برای ورود بازارهای مصرفی تشویق کرد.
همین مساله موجب شد مردم از هر قشری با سرمایههای خرد و کلان به فکر خریدن دلار و خودرو و خانه بیفتند و این جریان در نهایت جز گرانی کالاها و افزایش نرخ ارز نتیجهای برای کشور نداشت.
اکنون کشور پس از تحمل زمان زیادی تحریم اقتصادی و تقریبا صفر شدن صادرات نفت، عملا در رکودی جدی فرو رفته است. علاوه بر این شیوع بیماری کرونا و همچنین افول اقتصاد جهانی مزید بر علت شده و رکود موجود را تعمیق کرده است.
این رکود از دو عامل خاص حکایت دارد.
اول این که بخش تولید با کمبود تقاضا مواجه است و نیازی به سرمایهگذاری جدید ندارد و چه بسا که بیشتر واحدهای تولیدی با تعدیل نیرو و بدهکاری روبهرو شدهاند.
دوم این که شاخصهای رشد اقتصادی در زمان رکود قاعدتا منفی خواهند بود و اگر بر خلاف این فرمول عمل کنند، یا دچار حباب هستند و یا به صورت مصنوعی رشد داشتهاند.
شاخص بورس تهران نیز از این قائله مستثنی نیست و عقلانی به نظر میرسد که در زمان رکود با کندی و ریزش مواجه شود؛ حال آنکه در هفتههای گذشته شاهد رکوردشکنیهای پیاپی بورس هستیم.
این مساله نشاندهنده این است که شاخص بورس با وجود رشد قدرتمند خود بهرغم تبلیغات سیاسی و حمایتهای دولتی، بسیار شکننده است و هر آن میتواند دچار ریزش شود و روندی عکس به خود بگیرد.
نگاه به این دو المان نشان میدهد نقدینگی اگر در سالهای غیر رکود به سمت تولید و بورس حرکت نکرده است، در این شرایط به هیچ عنوان به این سو سوق پیدا نخواهد کرد، حتی اگر تبلیغات گسترده برای رشد و سودده بودن بورس انجام شود.
چراکه اگر این روند صعودی بازار سرمایه متوقف شود، سرمایهگذاران خرد و حتی سرمایهگذاران کلان نیز پول خود را از بورس خارج خواهند کرد و این بار در حالتی که رکود اقتصادی همهگیر شده است هیچ انتخابی به جز بازار ارز برای سرمایهگذاری نخواهند داشت.
در نهایت تحقق این رویکرد عاملی خواهد بود برای تضعیف بیش از پیش پول ملی و در حالتی که صادرات بسیار ناچیز است، تصور فروریزی کامل اقتصاد کشور دور از ذهن به نظر نمیرسد.
اما در این میان این نکته ناگفته نماند مصوبه بانک مرکزی برای کاهش سود به مدتها پیش باز میگردد و اکنون اگر اجرا نمیشود، به دلیل تخطی بانکهاست.
با این حال به نظر میرسد ادامه لحاظ کردن نرخ سودهای جذاب برای سپردههای بانکی، مانعی شده برای سقوط ارزش پول ملی شده و اقدامی عاقلانه خواهد بود.