به گزارش خبرگزاری برنا؛ بیشتر از 4 ماه از ناپدیدشدن مرموز دختر دانشجو میگذرد و هنوز جستوجوی پلیس و خانوادهاش برای یافتن ردی از او نتیجهای نداشته است.
صبح 19آذرماه سال گذشته بود که سهیلا 21ساله کولهپشتیاش را برداشت و از مادرش خداحافظی کرد تا راهی دانشگاه شود. او و خانوادهاش اهل شهرستان زاهدان هستند و سهیلا ترم آخر رشته حسابداری در دانشگاه آزاد زاهدان بود و برای جشن فارغالتحصیلی شور و شوق زیادی داشت. آن روز سهیلا خانه را ترک کرد و این آخرین باری بودکه خانوادهاش او را میدیدند؛ چراکه بعدازظهر، وقتی پدرش مثل همیشه به مقابل دانشگاه رفت تا سهیلا را به خانه برگرداند، هرچه منتظر ماند، خبری از او نشد. پدر نگران وقتی با تلفن همراه دخترش تماس گرفت و متوجه شد گوشی او خاموش است، نگرانیاش بیشتر شد و با ورود به دانشگاه و پرسوجو از اساتید و دوستان سهیلا متوجه شد که آن روز دخترش اصلا سر کلاسها حاضر نشدهبود.
پدر و مادر سهیلا هر دو کارمند هستند و مادر فرهنگیاش بهتازگی بازنشسته شده و گمشدن تنها دخترشان زندگی آنها را دگرگون کرده است. پدر سهیلا در گفتوگو با همشهری میگوید: دخترم آرام، مهربان و دلسوز است و رابطه بسیار خوبی با من و مادرش دارد. روزی که متوجه شدیم ناپدید شده، با همه دوستان، آشنایان و همکلاسیهایش تماس گرفتیم اما هیچکس خبری از او نداشت. نمیدانستیم چه اتفاقی برایش رخ داده و نگرانی همسرم آنقدر شدید بود که کارش به بیمارستان کشید. او ادامه میدهد: نزد مأموران پلیس رفتیم و پروندهاش به اداره آگاهی فرستاده و تحقیقات مأموران برای پیداکردن سهیلا شروع شد. آنها فهرستی از تمام کسانی که اخیرا با دخترم در تماس بودهاند تهیه کردند و همه آنها را به اداره آگاهی احضار کرده و از آنها تحقیق کردند اما هیچکس از سهیلا خبر نداشت. از طرفی گوشی دخترم در همه این مدت خاموش بود و همین مسئله احتمال اینکه او ربوده شده باشد را بیشتر میکرد. حتی فرضیه اینکه او از خانه فرار کرده باشد هم مردود است، چراکه همه مدارک شناساییاش در خانه است و از همه مهمتر اینکه دخترم نه مشکل مالی داشت و نه مشکل عاطفی؛ چراکه من و همسرم همه زندگیمان را پای سهیلا و برادرش گذاشته بودیم و رابطه خیلی خوبی با او داشتیم.
به گفته پدر سهیلا، در همه این ماهها نه او و نه همسرش یک شب خواب راحت نداشتهاند. میگوید: در جستوجوی دخترم به شهرهای زیادی رفتم. مثلا یکبار نزد آیینهبین رفتیم و گفت که دخترت در مازندران است. همان روز از زاهدان راهی شمال کشور شدم اما اثری از او نبود. یکی به ما گفت که سهیلا در مشهد است و به آنجا رفتیم اما باز هم ردی از او پیدا نشد. در این مدت به چهارگوشه ایران سفر کردم اما اثری از تنها دخترم پیدا نکردم. این در حالی است که تحقیقات کارآگاهان آگاهی هم نتیجهای نداشته و هرچند از افراد زیادی تحقیق کردهاند، اما به هیچ سرنخی نرسیدهاند. حالا هم تنها حدسی که میزنم، این است که عدهای دخترم را ربودهاند و برای همین از هر کسی که سهیلا را دیده و از او خبر دارد، عاجزانه خواهش میکنم که به ما خبر بدهد و آرزوی من و مادرش را که دیدن دوباره دخترمان است، برآورده کند.