آیا تلویزیون تصمیم میگیرد سریال برندش را تعطیل کند؟ سوالی که جوابش قطعا با آنچه در ذهن محسن تنابنده میگذرد تناسبی ندارد!
طرفداران سریال "پایتخت" هر سال بیشتر میشوند و این مجموعه تلویزیونی در هر شرایطی در رأس هرم بهترینهای تلویزیون است و چرایی این مسئله را همه میدانند و جالب اینجاست که هیچ کس هم نمیتواند از روی آن کپی کند.
سریال "پایتخت" امروز فرزند تلویزیون محسوب میشود و این فرزند بالغ میتواند با چالشهایی نیز مواجه باشد که والدینش را گاهی بیازارد اما برخلاف نظر محسن تنابنده که معتقد است برخی علاقهمند هستند این سریال را از روی آنتن بردارند یا آسیبی به این مجموعه برسانند، باید گفت پی و ریشه سریال "پایتخت" در دل مردم است و تا وقتی که سازندگان این سریال بخواهند "پایتخت" میتواند در اوج بماند.
اگر دقت کرده باشید سریال "پایتخت 6" جدا از لمس خطوط قرمز و عبور از برخی چارچوبهای تلویزیونی دارای چند گاف در حفظ راکورد و حتی تدوین بود اما هرگز این عیب و ایرادهای کوچک و ناچیز نتوانست رابطه "پایتخت" را با طرفدارانش کمرنگ کند یا بر هم بزند.
تمام شخصیتهای سریال "پایتخت" حتی با تغییراتشان کماکان جذاب هستند و بعد از 6 فصل امروز به بخشی از خاطرات رسانهای مردم تبدیل شدهاند.
لحن و ادبیات کاراکترها در ذهن مخاطب نقش بسته است و رفتارها، کنشها و حتی واکنشهای هر یک از شخصیتهای این سریال در موقعیتهای مختلف برای خانواده علاقه مند به تلویزیون و علاقهمندان جعبه جادویی خاطرهساز شده است.
پرواضح است مسئولین تلویزیون علاقه ندارند سریالی را که محصول یک تفکر موفق است به این راحتیها کنار بگذارند پس ساخت فصلهای بعدی سریال "پایتخت" و چند قسمت مانده از فصل ششم دور از ذهن به نظر نمیرسد.
اما سوال اینجاست چه فاکتورهایی سریال "پایتخت" را به جایی رسانده است که تماشاگر از دیدن چند باره این سریال نیز لذت میبرد و میخندد و شبکه مجازی در فصول مختلف شاهد نمایش لحظات مختلف این سریال با بازدید های چند صدهزار نفری است؛
شخصیتهای جذاب
اتفاقی که در بسیاری از سریالهای تلویزیونی رخ نمیدهد و کاراکترهای نمیتوانند در دل مخاطب جایی پیدا کنند چرا که هیچ یک از خصوصیات لازم در پرداخت و رنگامیزى برای دوست داشتنی شدن را با خود ندارند.
شخصیتها در کمتر سریالی این روزها دارای عمق و ویژگیهای یک کاراکتر کامل هستند و کمتر سریالی شاهد این هستیم که شخصیتها بتوانند یک تنه جور کل سریال را بکشند. این در حالی است که هرکدام از شخصیت ها در سریال پایتخت طوری طراحی شده اند که می توانند به صورت مستقل دارای قصه با کنش و واکنش های جذاب و گیرا باشند و این حلقه مفقوده بسیاری از سریال های ایرانی محسوب می شود.
موقعیتهای ویژه
به رغم اینکه سریال "پایتخت" در خیلی از مواقع به لحاظ قصه خیلی قوی و محکم به نظر نمیرسد اما تجربه نشان داده است تیم باهوش "پایتخت" در طراحی موقعیتهای بامزه و گیرا براساس تعاریفی که از شخصیت ها ایجاد کردهاند بسیار متبحر عمل میکنند.
در پایتخت زندگی جریان دارد
این روزها چند سریال روی آنتن است و خط مشترک عدم موفقیت بعضی از آنها رخدادی است که هیچ شباهتی به زندگی ندارد.
متأسفانه در برخی از سریالها امروز شاهد حضور شخصیتهایی هستیم که هیچ شباهتی به آدمهای اطرافمان ندارند.
در واقع نه تیم نویسنده و نه کارگردان علاقهای به انعکاس زندگی، جلوی دوربینش ندارند در حالیکه در سریال "پایتخت" حتی گافها هم بخشی از زندگی هستند.
نگاه جز به جز سیروس مقدم به عناصر قصه و سریالش باعث شده است در تمام اوقات تماشاگر شاهد زندگی افرادی باشد که سالهاست آنها را میشناسد و با آنها زندگی کرده است.
با تمام نکات فوق باید گفت سبک وسیاق سریال "پایتخت" امروز یکی از فاکتورهای جذب تماشاگر کم حوصله رسانه ملی است و نمیتوان تصور کرد سیاستگذاران سیما به این راحتیها پا روی این برگ برنده بگذارند و عملا کنار گذاشتن "پایتخت" حتی با آنچه در ذهن محسن تنابنده می گذرد در تضاد است.
محسن تنابنده چندی پیش در گفت و گویی با امید روحانی معتقد بود بعد از عادل فردوسی پور و ... به نوعی نوبت به ماهم می رسد.