پای حرف های مادر شهید بیمزار «محمد اسماعیل نژاد»؛
می دانستم یک روز می رود و دیگر برنمی گردد، این را در خواب هم دیده بودم. همیشه فکر می کرد وقتی می گویم «نرو»، پشت این کلمه یک جور دلتنگی مادرانه است، اما من می دانستم که خواب آن شب یک روز تعبیر خواهد شد.هفت بار رفت، هر هفت بار هم با استخاره، اما بار هشتم که استخاره خوب آمد، دلم هوری ریخت، یاد یکسال قبل افتادم و خواب آن شب.
کد خبر: ۲۷۳۷۰۱
۱۳۹۴/۰۱/۰۵