به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری برنا، دو باشگاه استقلال و پرسپولیس از سالها پیش در میان مردم جا باز کردهاند و اکنون میلیونها طرفدار در بین مردم دارند که این مساله، نشان از امکان ایجاد بازارهای مرتبط با آنها در میان مردم دارد. بازارهایی که میتوانند با استفاده از این برندهای پرطرفدار درآمدهای مطلوبی را به دست بیاورند.
برای مثال اگر ده درصد از طرفدار هر کدام از این باشگاهها علاقهمند به همکاری باشند، جمعیتی میلیونی برای خرید محصولات و جریانی جدی برای حمایتهای اقتصادی ایجاد می شود.
این کسب درآمد در وهله اول، زمینهای مناسب برای ایجاد اشتغال است و در کنار مثبت کردن تراز مالی این شرکتها میتواند درآمدهایی غیر مستقیم نیز برای دولت داشته باشد چرا که چنین بنگاههای پر درآمدی میزان قابل توجهی از مالیات را به سمت خزانه دولت سوق میدهند.
این در حالی است که با مدیریت دولتی، کسب درآمد هیچ وقت از اولویتهای این باشگاهها نبوده است و در مقابل همیشه عاملی برای هزینهتراشیهای کلان برای دولت بودهاند. هزینههایی که نه تنها به درآمد تبدیل نمیشوند، بلکه بار سیاسی و روانی نیز برای دولت دارند.
یکی از مهمترین فشارهای سیاسی دولتی بودن این باشگاهها همین تعداد زیاد طرفداران است. طرفدارانی که برای بهبود وضعیت تیم خود از دولتی انتظار دارد که در شرایطی بحرانی به سر میبرد و با توجه به تحریم و کاهش درآمدهای نفتی، در تامین نیازهای اساسی کشور با دشواری مواجه است.
علاوه بر این عدم موفقیت این باشگاهها در زمان مدیریت دولتی، جریان نارضایتی را به سمت دولت هدایت میکند. این در شرایطی است که تعداد بالایی از سرمایهگذاران هم اکنون مایل به سهامداری در این بنگاهها و مدیریت آن هستند. حال میتوان دریافت که خصوصیسازی این دو باشگاه، قدمی در راستای چابکسازی دولت خواهد بود.
در ادامه باید به این نکته اشاره کرد که عدم نگاه درآمدی به این بنگاهها در زمان مدیریت دولتی، به خودی خود، یکی از عوامل افول این باشگاهها بوده است. در حالی که تجربه نشان داده است حضور بخش خصوصی واقعی میتواند جان تازهای بر کالبد اقتصادی این دو بدمد و چه بسا که در آیندهای نزدیک منجر به رونق و کارآمدی این بنگاهها شود.
ضمن این که حضور این باشگاهها در بورس، عاملی برای پایان فسادهای محتمل خواهد بود. مسالهای که تاکنون محل اعتراض بسیاری از طرفداران بوده است. رفع احتمال فساد، نگرانی بسیاری از طرفداران را برطرف خواهد کرد و چنین رویدادی به خودی خود عامل پیشرفت آنها خواهد شد.
بر اساس این گزارش، ۲۵ آذرماه سال ۱۳۹۷ بود که مسعود سلطانی فر- وزیر ورزش و جوانان- اعلام کرد پیشنهاد این وزارتخانه مبنی بر واگذاری دو شرکت استقلال و پرسپولیس که به تایید رییس جمهور رسیده بود، بعد از طی کردن مراحل کارشناسی در کمیسیون اقتصادی در هیات دولت به تصویب رسید و با توجه به این مصوبه هیات وزیران، سازمان خصوصیسازی وابسته به وزارت امور اقتصادی و دارایی همه مراحل ارزیابی، قیمتگذاری، تعیین شرایط و نحوه واگذاری به متقاضیان را بر عهده خواهد داشت اما فراهم نبودن شرایط و منفی بودن تراز مالی این دو، تاکنون مانع از خصوصیسازی شده است.
در همین راستا روز ۱۳ بهمن ماه سال ۹۸ نیز علیرضا صالح، رییس سازمان خصوصیسازی، در نشستی خبری در باره عدم واگذاری این بنگاهها در سال 98، عنوان کرد که در شرایطی میخواستیم این باشگاهها را واگذار کنیم که زمین چمن و ورزشگاه نداشتند، دلیل اینکه این دو باشگاه واگذار نشدند نیاز به آمادهسازی آنها و شفافسازی اطلاعاتشان بود. در این راستا جلسات زیادی با وزیر ورزش و جوانان داشتیم و در نهایت به این جمعبندی رسیدیم تا زمانی که ابهام در بدهی و سازوکار این دو باشگاه وجود دارد، نمیتوان آنها را واگذار کرد.
او با بیان اینکه در نهایت قرار شد دو شرکت فرهنگی- ورزشی استقلال و پرسپولیس در بازار دوم فرابورس عرضه شوند، با اشاره به شرایط شرکتها در فرابورس اظهار کرد که یک شرکت برای عرضه در فرابورس باید اصلاح ساختار مالی شود، این در حالی است که ۲ شرکت استقلال و پرسپولیس زیان انباشته دارند و قرار است از طریق اصلاح ساختار مالی از تجدید داراییها این زیان برطرف شود.
رییس سازمان خصوصی سازی در بخش دیگری از اظهاراتش از واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در شش ماهه اول سال ۱۳۹۹ خبر داد و اعلام کرد که بعد از حسابرسی داخلی و تشکیل کمیته حسابرسی، این دو باشگاه در شش ماهه اول سال 98 پذیرش میشوند.
حال اگر بورسی شدن این بنگاهها اجرایی شود، بدون شک تعداد بالایی از طرفداران این باشگاهها، برای حضور در جریان سرمایهگذاری صف خواهند کشید و این مساله میتواند، پایانی بر ضرردهی این بنگاهها و فشار اقتصادی و سیاسی بر دولت باشد.