امرالله احمدجو در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، درمورد آثار تلویزیونی گفت: «کیفیت پایین سریالها چیزی است که نمیتوان آنرا نادیده گرفت و تنها لازمه ما برای جذب مخاطب کیفیت است. البته فراهم آوردن آن نیازمند یک سری شرایط است و مهمترین آن زمان مناسب برای اجرای هر کاری است. زمان همان قدر اهمیت دارد که سرمایه، امکانات و توانایی نیروی انسانی برای ساخت سریال و یا فیلم الزامی هستند. اینها در کنار هم عواملی هستند _ فیلمنامه خوب، بازیهای حرفهای، کارگردانی درست و زمان لازم برای ساخت مجموعه _ که بدون آنها کار باکیفیت تولید نخواهد شد.»
احمدجو در ادامه افزود: «کافیست یکی از این عوامل وجود نداشته باشد، پس مجبور میشوید از کیسه کیفیت خرج کنید و درجه کار پایین میآید. عاملی که در همه کارها مشترک است و موجب شکلگیری رقابتی پنهان شده این است: فلانی سریالش را سه ماهه ساخته... کار بدی کرده است. اگر کار را سریع جمع کرده، نابغه است؟ نه! از کیفیت زده شده و به نتیجه آسیب زده است. زمان چه کم باشد و چه زیاد موجب لطمه به نتیجه کار میشود.»
این فیلمساز کهنهکار با اشاره به فاکتور زمان در فیلمسازی گفت: «زمان حلقه مفقوده کیفیت پایین آثار سینمایی و تلویزیونی است، همانطور که هرگاه فیلمساز زمان کافی برای ساخت اثرش داشته با نتیجهای فوقالعاده طرف بودهایم. از طرفی میخواهم به موضوعی حاشیهای اشاره کنم: فشار مطبوعات و تحلیلگرانی که تحلیلگر نیستند و با جنجالهای مغرضانه اثری را نشانه میگیرند که چرا زمان زیادی صرف ساختش شده است؛ نتیجه بسیار بدی از خود بهجا میگذارند.»
او در ادامه به سریال میرباقری و خاطرهای از «روزی روزگاری» اشاره کرد: «سریال «مختار نامه» آخرین اثر فاخر به معنای واقعی در تلویزیون است که شبکههای داخلی در ایام محرم مدام به آن رجوع میکنند. در حالی که کسانی که از ساخت چنین سریالهایی انتقاد میکنند، خبر ندارند تهیه یک اسب آموزش دیده برای استفاده جلوی دوربین، چه کار سختیست و هر فیلمسازی که به اسب نیاز داشته باشد همین مشکل را خواهد داشت. بگذارید مثالی از «روزی روزگاری» بزنم: اسب آقای محمود پاکنیت یاد گرفته بود جلوی دوربین بیاستد! باید صحنهای را میگرفتیم که حسامبیگ زخمی و با حالتی نیمههوشیار، سوار بر اسب به تاخت میآمد، اما اسب تا به دوربین میرسید میایستاد! آن صحنه را با مکافات و مشقت ضبط کردیم. بازی سوار بر اسب و گفتن دیالوگ طولانی کاری دشوار است و به سادگی بازی پشت فرمان اتومبیلی که ثابت شده و بازیگر فقط فرمان را میچرخاند، نیست و زمان بیشتری میطلبد. گرفتن این نما کار هر کارگردانی نیست اما مطبوعات با هو و جنجال از میرباقری گلایه میکردند که چرا ساخت سریال زمانبر شده است؟»
احمدجو درمورد اصرار تهیهکنندگان به تسریع در پروسه ساخت گفت: «تهیهکنندگان این راه را یافتهاند و لابد مدام هم باریکالله میشنوند که کار زودتر تمام شده است. در حالی که کارگردان از کارش نمیگذرد و مجبور است در آخر به التماس بیافتد و زمان بگیرد تا پروژه را تمام کند. خودم این تجربه داشتهام و میدانم زمانبندی نامناسب حتی هزینه کار را ممکن است بیشتر کند، در حالی که به نتیجه هم لطمه میزند. ممکن است زمانبندی در اختیار تهیهکننده گذاشته شود و طبیعی است که او برای تمام شدن کار پافشاری کند چون گروه، هر روز هزینه زیادی روی دست تهیهکننده میگذارد و تهیهکننده باهوش برای صرفهجویی تلاش میکند تا روی گروه فشار بگذارد و فیلمبرداری زودتر تمام شود. در این میان نقش ناظر کیفی بسیار مهم است و وظیفه اوست که بر کیفیت کار نظارت کند والا کارگردان نمیتواند به تهیهکننده ایراد بگیرد و رابطه این دو اگر بهم بخورد اتفاق خوشایندی برای پروژه نیست. ناظر کیفی مسلط از طرف سازمان باید جلوی حاشیه در گروه و لطمه دیدن پروژه را بگیرد.»
او در ادامه گفت: «یادم است زمانی به 300 هنرور نیاز داشتم اما روزانه 50 هنرور داشتیم و برای اینکه هزینهها تلف نشود مجبور بودم از هر کدامشان یکجایی استفاده کنم که ضروری نبود و وقتی بازیگر از کوچهای میگذشت، انگار عروسی برپا بود. یکی کوچه را جارو میزد، یکی بیل روی دوشش بود و یکی... میخواستیم هنروران بیکار نباشند پس از هرکدامشان استفاده کردیم در حالی که در حالت طبیعی کوچهای به شلوغی نداریم.»
احمدجو درمورد رقابت سخت میان شبکهای تلویزیونی در سراسر دنیا و کار سخت تلویزیون در این میان گفت: «در رقابت به سریالهایی _ دیگر فقط سریالها فارسیزبان هم نیستند _ که روزانه در دنیا تولید میشوند، تاکید میکنم که تنها راهحل کیفیت است. هیچ مخاطبی کار با کیفیت را دور نمیاندازد به خصوص که با روابط سریالهای داخل آشناست و شخصیتها و مناسبت میانشان را میشناسد. نمونه سریالهای کرهای است که در سالهای اخیر ساخته شدهاند و فارغ از کیفیت به لحاظ ساختاری و زیبایی بصری و در مجموع تکنیک، موفق بودهاند. در حالی که تا چند قبل حرفی برای گفتن نداشتند اما حواسشان را جمع و تلویزیون را تسخیرند کردند. کیفیت فاکتور مهمی است که در تبلیغ هم حرف اول را میزند. برای به تصویر کشیدن و تبلیغ روی مسائلی چون جنگ هم ما طوری عمل کردهایم که مخاطب دچار پیشفرض و قضاوتِ پیشاپیش شده است و با دیدن توپ و تانک و رزمنده روبهرو میشود، میگوید این هم کاریست مثل باقی...»
او در همین راستا افزود: «باید با کسانی که مقلد هستند و ذرهای استعداد ندارند که حتی برای برنامهشان یک اسم انتخاب کنند و نام برنامهشان هم تقلید است و مدام حرفهای مجریهای آنوری را واگو میکنند، برخورد شود و پس از تذکر در وهله اول و دوم، گوششان را پیچاند! آنها با امکانات کم در یک اتاق برنامه میسازند اما مجری ما با دسترسی با تمام امکانات مورد نیاز حتی نمیتوانند مثل خودش هم حرف بزند. کافیست یک نگاه بیاندازد و ببیند چه گنجینه باارزشی از ادبیات بیخ چنگش است که مردم دنیا آرزوی دانشتنشان را دارند. این برنامهها مخاطب را پس میزند، در حالی که باید مدیران را پس بزند.»
این فیلمساز بااشاره به نسل جوان و مستعد تئاتر اصفهان که موجب شکوفایی نمایش در این شهر شدهاند گفت: «باید تکلیف را با فیلمسازی مشخص کنیم: برای چه میخواهیم فیلم بسازیم و و برای خواستهمان پیشبینی کنیم و تدارک ببینیم. موضوع دیگر هم آموزش است که متاسفانه دانشگاهها برخلاف خروجی فراوان، هیچ وقت از آدمها ارزیابی درستی ندارد و این فضا را با دادن مدرکها تغییر دادهاند. در حالی که میتوان با بررسی دقیق عذر عدهای را خواست و فرستادشان پی زندگیشان تا دانشجو هم تکلیف خودش را بداند و وقتش را تلف نکند. برخلاف فضای آکادمیک، در یکی دو سال اخیر شاهد رشد و شکوفایی بازیگران و کارگردانهای جوان و بااستعداد زیادی در شهر اصفهان بودهام. پس از فعال شدن سالنهای تئاتر، جوانهای خلاقی ظهور کردهاند و نشان دادهاند اگر فضا فراهم شود میتوانند از تهران که مرکزیت را به خود اختصاص داده، پیش بیافتند.»
او همچنین از آسان شدن شرایط فیلمسازی هم گفت: «هر جوری که دری برای افراد مستعد باز شود، مبارک است. امروز میتوان با موبایل فیلم ساخت به شرط آنکه بدانیم میخواهیم با موبایل فیلم بسازیم و اگر جدیدترین دوربین هم در اختیارمان قرار بگیرد بگویم فیلم من طوری است که باید با موبایل ساخته شود. زمانی ما در حسرت دوربین سوپر8 بودیم الان هر کسی با موبایل امکانت تصویربرداری دارد. موبایل موجب شد عکاسی تغییر کند و کسانی که مادرزاد عکاس هستند، بیایند و دیده شوند.»
احمدجو درآخر به این روزهای خودش در خانه اشاره کرد و گفت: «این روزها به دلیل کرونا خانهنشین هستم و فیلم تماشا میکنم و آثار کلاسیکی که پیشتر فرصت دیدنشان را نداشتم را دیدم.»