تولیداتی چون "دورهمی" ، "عصر جدید" و... برنامههایی هستند که تلویزیون در سالهای اخیر روی آنها برای بالا بردن آمار مخاطبنشان حساب ویژه داشته است و بی تردید این مجموعههای تلویزیونی در کنار تعدادی سریال بیشترین اقبال را برای رسانه ملی به همراه داشتند. اما واقعیت این است که چرا در تمام این سالها تلویزیون با تکیه بر معدود ستارههایش به دنبال درخشیدن بوده است و کمتر توانسته است چهره جدیدی را برای متنوعتر کردن آنتنش معرفی کند.؟
از سوی دیگر بارها شاهد این بودهایم که ظرفیت آنتن رسانه ملی در اختیار افراد مختلف با شرایط مختلف در مناسبتهای متفاوت قرار گرفته است اما به رغم ایجاد شرایط مناسب تلویزیون، اتفاق عجیب و غریبی در سالهای اخیر در بحث ستارهسازی برای رسانه رخ نداده است و از این منظر بارها شاهد ضرر مادی و معنوی پرمخاطبترین رسانه موجود بودهایم.
اگرچه سیاست گذاران تلویزیون برای بهتر شدن کیفی تولیدات سیما وحفظ مخاطبانش تلاش همه جانبه ایی دارد اما سابقه نشان داده است تکرار شدن ستاره ها در شرایط مختلف و تکراری شدن برنامههای موفق ، تنها به دلیل اقبال مخاطب باعث افت و افول آثار شده است و کم نبودهاند آثاری که به همین دلیل با گذشت زمان کم کم شکست مواجه شدند.
و از این منظر روی آنتن نگه داشتن متداوم چهرههای محبوب و شخصیتهای جذاب و برنامههای آنها برای خودشان نیز خطرناک است چرا که کم کم موقعیت تکراری جایگاه آنها را نیز در منظر بیننده ی رسانه زیر سوال میبرد. به نظر می آید تلویزیون با این شیوه عملا دست به فرصتسوزی میزند و با این منطق به سرعت شاهد از دست دادن بخش اعظمی از طرفدارانش خواهد بود.
در اینکه در تمام ادوار و در تمام دنیا سالها میگذرد و ستارهای میدرخشد بحثی نیست اما در شرایطی که ستارهسوزی در تلویزیون ما هر از گاهی رسم میشود نیاز است تا بتوانیم هر از چند گاهی اتفاق ویژهای را در معرفی چهرههای موفق و صاحب کاریزماتیک و جذابیت هم ایجاد و معرفی کنیم.
قطعا سالها زمان نیاز است تا یک مهران مدیری، یک رامبد جوان و یا یک رضا عطارانی که دیگر به تلویزیون برنمیگردد، خلق شود اما فراموش نکنیم در این سالها شرایط هم برای خلق موفقیت های جدید باز و هموار نیست.
ساخت برنامهای برای "قد و قوارههای عصر جدید" که به رغم کم و کاستیهایش میتواند فرصت دیده شدن را به چهرههای مختلف بدهد میتواند در حوزه برنامهسازی و اجرای برنامههای تلویزیونی نگاهی جدیتر به خود بگیرد و بی تعارف باید بگوییم ساخت برنامه "عصر جدید" و معرفی چهرههای موفق، بااستعداد و خلاق حداقل در حوزه اجرا که تا این حد با کمبود مجری کاربلد مواجه هستیم، برنامهساز تلویزیونی و ... حداقل با 20 سال تأخیر در کشور ما انجام شده است.
از سوی دیگر بدیهی است که مهران مدیریها، احسان علیخانیها، رامبد جوانها و حتی عادل فردوسیپورها سرمایههای یک رسانه هستند که از این تلویزیون و با هزینههای هنگفتی به جایگاه امروزشان دست پیدا کردهاند و سوزاندن آنها به هر شیوهای قطعا محصول تدبر و تفکر نمیتواند باشد. تلویزیون برای 10 سال آینده به چند مهران مدیری، چند رضا عطاران، چند رضا رشیدپور، چند سیروس مقدم، چند حسن فتحی و... نیاز دارد پس باید تدارک و بستر تولید و شکوفایی استعدادهای جوانتر را برای رسیدن به این مهم مهیا سازد.