عبدالله اسکندری در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت: کار در پروژههای سینمایی و سریالهای تاریخی خصوصا سریالها و فیلم هایی که مربوط به تاریخ اسلام و زندگی پیامبران میشود کار بسیار سختی است کارهای تاریخی تا صد سال پیش دستکم یک قطعه عکس دارند که از روی آن میشود شبیه سازی کرد اما کسی که به عنوان طراح گریم و گریمور در کار تاریخی مربوط به زندگی پیامبران و یا حوادث تاریخی باستانی و اسلامی دعوت میشود هیچ فکتی برای ارجاع دادن ندارد باید خودش علاوه بر طراح و گریمور بودن محقق هم باشد کتاب بخواند اهل تحقیق باشد داستان بداند فیلمنامه بشناسد و بخواند چرا چون در برخی از متون توصیفاتی در باره برخی از شخصیت های تاریخی ذکر شده مثلا قدش کوتاه بوده صورتش جای چندین زخم شمشیر بوده همین دانستهها در کنار شناخت آن بازه زمانی باعث میشود طراح گریم بتواند کارش را انجام بدهد اتود بزند و خب با توجه به چیزی که قبلی ها انجام دادند نزدیک ترین فرم به شخصیت را بدست بیاورد .
او ادامه داد :یک گیمور خوب باید مردم شناسی بداند رنگها را بشناسد مجسمه سازی بلد باشد نقاشی بداند و... همه این دانسته ها باعث میشود کاری که انجام میدهد کار قابل قبولی باشد حالا اگر نشد و نتوانست شبیه کار کند و چهره های باور پذیر تولید کند باید تلاشش را افزایش بدهد .
اسکندری در پاسخ به این سوال که چقدر در انتخاب بازیگر به عنوان یک گریمور به کارگردانها مشورت میدهید؟ گفت: اگر کارگردانی بخواهد قطعا از ارائه مشاوره خودداری نمیکنم یک سری از کارگردان ها کمک میگیرند و خب نتیجه را می بینند ولی یک سری از کارگردان ها هم ترجیح می دهند. که هم کاره خودشان باشند اصولاً معتقدم که همفکری و استفاده از مشورت خصوصا در کار های که برای تصمیم گیری نهایی احتیاج به اجماع داریم خیلی جواب می دهد اما این کار متاسفانه در کشور ما و در سریال سازی و فیلم سازی مرسوم نیست.
گریمور سریال مختارنامه ادامه داد: در کار های مناسبتی و تاریخی گریمور نقش غیر قابل انکاری دارد چند تا کارگردان محدود کار مذهبی و تاریخی انجام می دهند یکی دو تا از این کارگردان ها که توجه ویژه به طراحی گریم و گریم بازیگران دارند کارهایی هم که ارایه می دهند بسیار قابل قبول و قابل استناد است برخی از کارگردانها هم با هر کیفیتی سریال و فیلم تولید می کنند. که فقط میشود گفت دستشان درد نکند که آمار تولیدات را بالا نگه می دارند.
عبد الله اسکندری در پاسخ به این پرسش که آیا برای طراحی گریمهای سریال «مختارنامه» از اسناد و مدارک خاصی بهره جسته یا گریمها تخیلی بودهاند؟ یادآور شد: ما برای این کار الگویی نداشتیم، روایتهای این دوران سینه به سینه و نسل به نسل انتقال یافته و ما عکسی در دست نداشتیم که ملاک کار قرار دهیم. درچنین مواردی ذهن است که کار میکند و طراح گریم پس از مشاوره با کارگردان طرح خود را پیاده میکند.
وی ادامه داد: برای طراحی گریمها در سریال «مختارنامه»، بازیگران را به دو دسته اشقیا و اولیا تقسیمبندی کردیم و سعی کردیم این تقسیمبندی در گریمها نیز لحاظ شود. در چنین شرایطی بیننده به مجردی که به شخصیت اشقیا یا اولیا برخورد میکند، به سرعت متوجه این موضوع خواهد شد.
به گفته این طرح چهرهپرداز، با تقسیمبندی گریمها در سریال «مختارنامه»، شخصیتهای مثبت شبیه به هم و شخصیتهای منفی نیز شبیه به هم شدهاند.
این طراح گریم در عین حال بر تفاوت گریمها در سریال «مختارنامه» تاکید کرد و گفت: برای این که شخصیتها همگی شبیه به هم نشوند، در طراحی اولیه تلاش شده که چهرهها یکسان نباشند و در نتیجه تفاوتهایی بین چهرهها دیده میشود. معمولا در گذشته در پروژههایی مانند «مختارنامه»، ظاهرا افراد یکنواخت بودند، اما من تلاش کردم بیننده را با چهرههایی مشابه خسته نکنم و او را با چهرههایی رو به کنم که برایش تازگی داشته باشد و این اتفاق در عین حالی رخ داده که ریشه چهرهپردازی همه شخصیتهای منفی یکی است و شخصیتهای مثبت نیز دارای وجوه اشتراکی هستند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا در انتخاب بازیگران بر اساس نقشهایی که برایشان انتخاب میشود، دخالت میکند یا خیر؟ گفت: گاه اتفاق میافتد که کارگردان فردی را معرفی کرده و گفته این بازیگر باید نقش شخصیتی بسیار مثبت را بازی کند، اما من دیدهام که چهره این بازیگر از هیچ المانی برای مثبت شدن برخوردار نیست.
در چنین شرایطی این نکته را به کارگردان گوشزد کردهام، با هم مشورت کردهایم و بازیگر عوض شده است.
طراح چهرهپردازی سریال «مختارنامه» درباره ترفندهایی که وی برای پرهیز از تداعی کردن نقش قبلی بازیگر به کار گرفته است اظهار کرد: باید از عملکرد و گذشته بازیگر آگاه باشیم و ترفندهایی را در گریم به کار بگیریم که نقش قبلی وی را تداعی نکند. ما تمام تلاشمان را میکنیم که المانهای قبلی را در طراحی گریم بازیگران «مختارنامه» کنار بگذاریم. گاه اتفاق میافتد که 10 بار بازیگر را تست میزنیم تا به آن چه میخواهیم نزدیک شویم.
اسکندری درباره تغییراتی که بر اثر گذشت زمان برای چهره هر بازیگر اتفاق میافتد و اعمال آن در گریم شخصیتهای «مختارنامه»، گفت: سریال «مختارنامه»، 16 سال را به تصویر میکشد که به لحاظ زمانی مدت چندان طولانی نیست. آقای میرباقری تاکید داشتهاند که این 16 سال صرفا روی چهرهی «مختار» تاثیر بگذارد. این شخصیت به دلیل درگیریهای که داشته به یکباره پیر و شکسته میشود. اما چهره اطرافیان وی در طول این 16 سال چندان تغییر نمیکند.
درباره تعیین تکلیف برخی بازیگران برای گریمهایشان در آثار هنری اظهار میکند: به عقیده من یک بازیگر خوب و کسی که بازیگری را بشناسد، به هیچ عنوان موقع بازی به گریم، صورت و شمایل فیزیکی ظاهریاش فکر نمیکند و اسیر زیبایینمایی نمیشود. زیبایینمایی در هنر بازیگری به شکل دیگری به وقوع میپیوندد و آن لحظاتی است که بازیگر فیزیک ظاهری و شخصیاش را فراموش کرده و در قالب یک شخصیت جدید درآمده و آن را ارائه میدهد. برای بازیگر آن شخصیتی که نقشش را ایفا میکند باید مهمتر باشد، نه اینکه ظواهر و زیبایی خصوصیاش را جلوی دوربین به نمایش بگذارد که در این صورت ارزشی نخواهد داشت.
این گریمور مطرح سینما و تلویزیون افزود: کار ساخت سریال و فیلم تاریخی و مذهبی احتیاج به پژوهش دارد این پژوهشی که می گویم ربطی به تحقیقات و پژوهش هایی که برای نگارش فیلم نامه انجام می شود ندارد یک گریمور حرفه ای وقتی برای یک کار مناسبتی تاریخی و مذهبی دعوت میشود خودش باید چند برابر یک پژوهشگر درباره کاری که به او محول شده است تحقیق کند برای یک فیلم درباره تاریخ باستان ایران مجبور شدم همه عکس ها و دیوار نگاره های تخت جمشید را ببینم چون هر عکسی یک نشانه است یک ویژگی دارد تا کارکتری که خلق میشود باور پذیر باشد قرار نیست کم کاری و غلو کنیم بعد هم همه چیز را گردن این بندازیم که منبعی نداشتیم .
وی با اشاره به اینکه انجام کار تاریخی مذهبی هم وقت گیر است و هم بودجه زیادی می خواد افزود: باید این را بدانیم که گریمور با آرایشگر فرق دارد الان در حال حاضر در زمینه گریم کارهای تاریخی و مذهبی وضع بسیار خوبی در سینما داریم هیچ کدام از کشورهای همایه مخصوصا ادنهایی که اقدام به ساخت فیلم های مذهبی می کنند در گریم به گرد پای فیلم های ایرانی هم نمی رسند.