حالا هر روز که خورشید گرم جنوب از سمت نورافکن های خسته ی استادیوم تختی طلوع می کنه تا به سمت کت کراکر پالایشگاه غروب کنه، چشمش به هزاران هواداری می افته که این روزها بغض های در گلو بسته شان با اشک چشمانشان ردیف و قافیه ی مرثیه ی تیمی را ساخته که سالیان ساله به برزیل ایران شهرت دارد.
از همان اول که بنیان فوتبال آبادان با تکنیک ناب بچه های پاپتی نخل و شط و نفت نوشتند، شاید کمتر کسی فکر میکرد که روزهای سخت فوتبال آبادان، سالیان سال سیلی بزنه بر صورت هوادارانی که جز فوتبال در این شهر چیزی ندارند.
حکایت صنعت نفت آبادان و مشکلات ریز و درشت آن و یتیم گونه بودن این فرزند وزارت نفت که شاید خیلی ها بسان نا پدری دستی روی سرش می کشند قصه امروز و دیروز نیست. این قصه سر درازی دارد در سال های تبعیض و بی عدالتی نسبت به شهری و استانی که به قول امام راحل"دین خود را به اسلام ادا کرد" و دیدیم که چگونه این دین را به مردمش ادا کردند.
در روزهایی که آفت کرونا افسردگی شدید اجتماعی به بار آورده است و مردم نیاز به شور اجتماعی و انگیزه ی زندگی دارند، خبر بلاتکلیفی وضعیت تیم فوتبال صنعت نفت اهالی فوتبال را نگران کرده است. دلهره ایی که زیاد می شود وقتی مردم می بینند تمام تیم های دولتی مشغول اخذ قرار داد و بستن تیمهای شان هستند جز صنعت نفت آبادان که نه مدیری دارد و نه هیاتی برای مدیریت. تیمی که این روزها در حال تزریق بازیکن به تیمهای دیگر است ولی نتوانسته است بار خود را برای لیگ بیستم ببندد. این حکایت غم انگیز وقتی رقت بارتر می شود که اعلام میکنند پنجره ی نقل و انتقالات باشگاه به دلیل بدهی به برخی بازیکنان خارجی چون جاناتان بالوتلی، عزیز سیدیکوف و آگوستو سزار بسته است و باشگاه نمیتواند هیچ قراردادی را ثبت کند.
چه باید کرد
شاید در این اوضاع و با محدودیت هایی که ایجاد شده است کوتاه ترین مسیر برای خریدن زمان، مولفه هایی است که میتواند به صنعتنفتآبادان کمک کند و آن چیزی نیست جز تمرکز روی داشته های این تیم. حمایت از مربیان بومی آبادان، اعتماد به جوانان بومی تیم های فوتبال آبادان، پیگیری طلب اسکوچیچ در راستای تسویه حساب بدهی و به تبع آن باز شدن پنجره نقل و انتقالات، پیگیری دریافت حق رشد بازیکنان محصول آکادمی باشگاه که از این تیم جدا شدند و همچنین وضعیت ترانسفر بازیکنانی که لژیونر شدند تا بتوان از این طریق کسب درآمد کرد و پای کار بودن هیات مدیره فعلی بر اساس تعهد اخلاقی و احترام به مردم آبادان تا انتخاب هیات مدیره جدید و همچنین مذاکره کردن با بازیکنانی که ساز جدایی از این تیم را نواخته اند. باید توجه داشته باشیم که در حال حاضر تیم هایی با بازیکنان قرارداد می بندند که پنجره نقل و انتقال آنها بسته شده است ولی به امید حل مشکل بدهی اجازه نمیدهند، بازیکنان مد نظرشان را از دست بدهند.
باید تیم فوتبال صنعت نفت آبادان به عنوان آلترناتیو و منشاء شوق و روحیه ی اجتماعی نزد جوانان و هواداران این تیم، بیش از پیش مورد توجه قرار بگیرد.
نمایندگان مجلس باید با رایزنی و طرح این سوال مهم که چگونه تیمهای پایتخت نشین و سایر تیم های دولتی اقدام به هزینههای میلیاردی میکنند، ولی صنعت نفت آبادان و نفت مسجد سلیمان که زیرمجموعه دولت هستند، نمی توانند حرفه ای تیمداری کنند.
قانون وزارت خانه باید به سمت مردم خوزستان و به نفع فوتبال خوزستان سر خم کند که هر چقدر فوتبال خوزستان پیشرفت کند سود آن نصیب فوتبال ملی می شود.
حرف آخر
طلوع خورشید همیشه از مشرق است، پس منتظر غروبش در استادیوم تختی نباشید. ما کم می شویم، اما تمام نمی شویم.