چهره سیاسی اصلاح‌طلب:

جبهه اصلاحات باید یک چهره جوان را برای ۱۴۰۰ معرفی کند/ نیازمند تشکیل یک حزب فراگیر هستیم/ از ابتدای انقلاب تاکنون به جز تلاش‌های شهید بهشتی، اراده‌ای برای تقویت حزب نبوده است

|
۱۳۹۹/۰۷/۱۱
|
۰۵:۱۵:۵۳
| کد خبر: ۱۰۶۷۱۹۱
جبهه اصلاحات باید یک چهره جوان را برای ۱۴۰۰ معرفی کند/ نیازمند تشکیل یک حزب فراگیر هستیم/ از ابتدای انقلاب تاکنون به جز  تلاش‌های شهید بهشتی، اراده‌ای برای تقویت حزب نبوده است
چهره سیاسی اصلاح‌طلب گفت: این قابلیت در جبهه اصلاحات به ویژه در بدنه جوان آن وجود دارد که یک چهره جوان را در این دوره از انتخابات، به میدان بفرستند.

«علی تاجرنیا»، چهره سیاسی اصلاح‌طلب، درباره لزوم توجه جدی اصلاح‌طلبان به بدنه اجتماعی‌شان به ویژه قشر جوانان برای انتخابات 1400 به خبرنگار سیاسی برنا گفت: برای پیروزی در هر  مجموعه و تشکیلاتی، نیازمند دو بال مهم هستیم، یک بحث گفتمان سازی و دیگری سازمان و تشکیلات است. این دو مسئله مهم است بدون شک، اگر در حوزه گفتمان سازی نقش چهره‌های قدیمی و باسابقه اصلاح‌طلب را یک نقش جدی بدانیم که در عین حال باز هم در این حوزه جوانان، می‌توانند تأثیرگذار باشند اما در بحث سازماندهی و تشکیلات، بدون شک نقش جوانان اصلاح‌طلب و بدنه جوان جبهه اصلاحات نقش بسیار تأثیرگذاری خواهد بود و بدون آنها، یقینا اصلاح طلبان توفیق نخواهند داشت.

تاجرنیا افزود: تفاوتی که سبد رأی اصلاح‌طلبان با اصولگرایان دارد این است که اگرچه در سبد رأی اصولگرایان، بسیاری از آراء، آراء تکلیف گرا است اما در بدنه اصلاح طلبی عمدتا این آرایی است که در چارچوب اقناع و تحلیل اتفاق می‌افتد؛ همین امر نشان دهنده این است که نقش جوانان چقدر برجسته است. به هر حال باید تا حدودی از آن غل و زنجیرهای معمول نسل اول، رها شویم؛ هم انتخابات‌های شورای شهر و هم عملکردهای دولت نشان داد بایستی در مجموعه اصلاحات طرح نویی دراندازیم.

این چهره سیاسی بیان کرد: متأسفانه برخی مواقع اتفاقی که می‌افتد این است که هر موقع بحث جوانگرایی یا ایده جدید می‌شود برخی تصور می‌کنند این به معنی کنار زدن افراد با تجربه و با سابقه است اما بپذیریم که این مجموعه‌ای که تاکنون به صورت رسمی، رهبری جریانات اصلاحات را به عهده می‌گرفتند آن گونه که باید و شاید نتوانستند، توفیق پیدا کنند در جلب آرا و افکار عمومی خصوصا که بخشی از اینها به طور سنتی مدیر دائمی شدند و بیش از اینکه نگاهشان نگاه جامعه محور باشد عمدتا در  بحث‌های مدیریتی، خودشان را خلاصه کردند که این مسئله باعث شده که اتفاقا این شکاف صورت بگیرد.

علی تاجرنیا عنوان کرد: از نظر من این قابلیت در جبهه اصلاحات به ویژه در بدنه جوان آن وجود دارد که یک چهره جوان را در این دوره از انتخابات به میدان بفرستند. نظرسنجی‌هایی که اخیرا پیش آمده نشان دهنده این است که چهره‌های قدیمی اصلاح طلب، آنچنان که باید نمی‌توانند آرا را جلب کنند؛  آرایی که به نوعی به آنها به هیچ وجه رأی نخواهند داد میزانش بسیار زیاد است و این نشان دهنده این است که مردم از چهره‌های تکراری خسته شدند، البته این مسئله فقط در چهره‌های اصلاح‌طلب مطرح نیست بلکه در اصولگرایان هم وجود دارد، اما در اصلاح‌طلبان با توجه به اینکه بدنه جوان آن تأثیرگذار است و تا زمانی که اقناع نشود به حرکت درنمی‌آید، این مسئله می‌تواند از نظر من بسیار جدی باشد.

او ادامه داد: مهم این است که بدانیم اصلاح‌طلبان بدون شک در انتخابات آینده به هر شکلی حضور پیدا خواهند کرد. نکته دوم، اصلاح‌طلبان برای اینکه بتوانند، آراء طرفداران خودشان و مردم را جذب کنند نیازمند یک تغییر اساسی در بافت کسانی که به عنوان کاندیدا مطرح می‌شوند، هستند.

تاجرنیا درباره اهمیت دولت حزبی و اینکه آیا احزاب موجود این توانمندی را دارند که یک دولت حزبی روی کار آوردند؟ گفت: ما در ارتباط با بسیاری از مسائل باید از تجربه بشری استفاده کنیم مشکل این است که بسیاری از مواقع، تجارب خوب بشری را مدنظر قرار نمی‌دهیم و تلاش می‌کنیم، مسائلی به  تعبیری «من درآوردی» ایجاد کنیم و در نهایت ضربه آن را می‌خوریم؛ مدلی که در دنیا اگر قرار است دموکراسی، محور قرار بگیرد و به نوعی رأی مردم باشد به نظر من، دموکراسی بدون حضور احزاب معنا ندارد. اینها را بیشتر می‌توانیم حرکات پوپولیستی بدون جهت بدانیم.

او ادامه داد: بنابراین بسیار مهم است که احزاب محوریت پیدا کنند؛ احساس می‌کنم از ابتدای پیروزی انقلاب، به غیر از اشخاصی چون شهید بهشتی که یک اندیشه مدرنی در این حوزه داشتند واقعیت این است که یک اراده کلی برای تقویت احزاب وجود نداشته، به بیانی دیگر حزب داشتیم اما عملا، وقتی شرایط را به گونه‌ای فراهم نمی‌کنیم که احزاب بتوانند راحت و آزادانه فعالیت کنند یا انتخابات را بر محوریت احزاب قرار نمی‌دهیم، عملا احزاب اثربخشی لازم را ندارند. اشتباهی هم که در کشور رخ می‌دهد این است که ما دائما از طریق تلویزیون، رسانه‌های ارتباط جمعی، احزاب را سرکوب می‌کنیم و رفتارهای حزبی را رفتارهای قدرت طلبانه و منفعت طلبانه می‌نامیم، در قوانینمان سعی می‌کنیم احزاب را به حاشیه ببریم، در قوانین انتخاباتی‌مان یک مجلس کاملا پوپولیستی براساس استانداردهای غیرحزبی شکل می‌دهیم و در نتیجه هم، اعتراض می‌کنیم که چرا احزاب در کشور ما پا نمی‌گیرند. اینها به نظر من ارتباط مستقیم با هم دارند.

تاجرنیا تصریح کرد: در واقع تا زمانی که احزاب در امور مختلف کشور وارد نشوند طبیعتا آنها تقویت نمی‌شوند. وقتی فردی احساس نمی‌کند حتی اگر در احزاب حضور پیدا کند به جای اینکه برایش فایده داشته باشد و در قدرت جایگاهی پیدا کند هزینه‌های حضور در حزب را باید بدهد و فایده‌های آن را نمی‌تواند ببرد، اینها نشان دهنده این است که ما نمی‌خواهیم، احزاب شکل بگیرند. وقتی یک حزب 14 ساله که همه استانداردهای حزبی را در کشور رعایت کرده بدون اینکه هیچ اتفاق مهمی افتاده باشد به راحتی آن را منحل می‌کنیم، ما نمی‌توانیم دم از این بزنیم که می‌خواهیم احزاب را تقویت کنیم.

او اضافه کرد: اگر حزب شکل بگیرد قطعا پاسخگویی‌ها بیشتر خواهد شد ما نباید ترس از این داشته باشم که احزاب در کشور میدان‌دار شوند اتفاقا وجود احزاب در  کشور می‌تواند، حرکات کور و بدون هدف را ساماندهی کند. همچنین رفتارهای مخفی و زیرزمینی را تبدیل به رفتارهای شفاف و پیدا کند. در باب ریاست جمهوری تجربه بسیار بدی چون احمدی نژاد را داریم که پس از اینکه پیروز شد، خودش را نماینده تفکر شخصی‌‌اش دانست و یک جریان جانبی را ایجاد کرد برای اینکه بگوید، متعهد به احزاب مورد حمایتش نیست. متأسفانه زمینه‌های این کار هم در کشور ما وجود دارد، یعنی حتی ما می‌بینیم افرادی که خودشان سالها کار سازمانی کردند حضور در  قدرت و چانه‌زنی کردن برای اینکه این جریان سیاسی بتواند در دولت نقشی ایفا کند را مذموم می‌دانند.

تاجرنیا تشریح کرد: مجموعه این اتفاقات به نفع جریان حزبی در کشور ما نیست اما یقین دارم که با توجه به اینکه ما در دولت آینده، نیازمند یک انسجام در اجرا هستیم باید نقش احزاب را در این رابطه تقویت کنیم، منتهی از این جهت که این تجربه در گذشته صورت نگرفته پیشنهادم که بارها هم به برخی دوستان گفتم، تشکیل یک حزب فراگیر است که بتواند، 80 تا 90 درصد یک جریان سیاسی را پوشش بدهد. طبیعتا ما نمی‌توانیم چه در اصلاح‌طلبان چه در اصولگرایان یک حزبی تأسیس کنیم که همه افراد را در بر گیرد اما می‌توانیم، حزبی را به صورت فراگیر شکل دهیم که اکثریت را در برگیرد. در عین حال فراکسیونیسم را درون احزاب به رسمیت بشناسیم. تجربه‌ای که در دنیا وجود دارد تجربه بسیار روشنی، پیش روی ماست.

او گفت: در دوره گذشته انتخابات آمریکا، رقابت‌های درون حزبی را به صورت شفاف می‌بینید اما در عین حال وقتی آن مجموعه به یک تصمیمی می‌رسد، شاهد انسجام و همراهی‌ها در آن هستیم. متأسفانه در کشورمان، بزرگ‌ترین عیب این است که همه ارکان، مجموعه‌ها و نهادها و حتی برای مجالس مذهبی یا  مثل مجلس خبرگان که برای یک قشر خاص است، همیشه سعی می‌کنیم نام قدرت را نیاوریم و قدرت را همیشه منفی معنی کنیم اما برای همان باز هم تلاش کنیم. به نظر من مشکل اصلی در کشور ما، این است که قدرت طلبان، رسیدن به قدرت و تحزب را امر مذمومی می‌دانند به خاطر اینکه حزب رفتارهای سیاسی را شفاف و هدفمند می‌کند و آنها را به عرصه می‌آورد و مردم هم، تکلیف خودشان را بهتر می‌دانند.

این چهره سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: اتفاقا در جریان‌های جبهه‌ای و غیرحزبی، ما شاهد این هستیم که مجموعه‌های غیرشفاف در آن رشد کنند به همین دلیل هم یک فرد بی‌سابقه‌ای مثل احمدی نژاد در دوره‌ای، ظهور پیدا می‌کند و یک سری آفت‌هایی به کشور وارد می‌کند و حتی بسیاری از آنها ادامه دار می‌شود و بعد هم به راحتی کنار می‌رود و حتی جریانات سیاسی حامی آن هم، حاضر به پاسخگویی نیستند چون وقتی بر اریکه قدرت می‌نشیند رفتارهای باندی را جایگزین رفتارهای حزبی و تشکیلاتی، می‌کنند.

نظر شما