«وهاب عزیزی»، چهره سیاسی اصولگرا، درباره برنامهها و جلسات انتخاباتی اصولگرایان به خبرنگار سیاسی برنا گفت: احزاب و گروههای منتسب به جریان اصولگرایی با نتیجهگیری سطحی از انتخابات ۹۸، خودشان را پیشاپیش برنده انتخابات ۱۴۰۰ فرض کرده و در مسیر توهم پیروزی زودهنگام افتادهاند. اگر با همین فرمان و سرعت حرکت کنند، احتمال دارد شکست تلخی را تجربه کنند.
عزیزی افزود: متغیرهای زیادی در نتیجه نهایی انتخابات تاثیر گذار هستند که خود این متغیرها دائم در حال تغییر هستند. اما در جلسات، اصول گرایان، بیشتر انتخابات ۹۸ را مبنا قرار داده و به متغیرهای سال گذشته استناد می کنند که یک اشتباه استراتژیک است. پایین بودن مشارکت مردم در انتخابات یکی از دلخوشیهای نهانی اصولگرایان است که آن را بر زبان نمیآورند ولی در محاسبات انتخاباتی، لحاظ میکنند.
وهاب عزیزی یکی دیگر از ضعفهای اصولگرایان را فاصله گرفتن از متن جامعه و عدم درک درست از روحیات جوانها و کف مطالبات آنها عنوان کرد و گفت: جریان های اصولگرایی شعار جوانگرایی می دهند اما در عمل مسیری باز نمی کنند که آنها نیز بتوانند، استعدادهای خود را بروز دهند. در مجلس یازدهم چند نفر جوان را در حد نمک سوپ وارد لیست کردند که آنها نیز از کسانی انتخاب شدند که سالهاست از مردم فاصله گرفته اند و نمی توانند، نسل جوان بیکار، بدون مسکن و مترو سوار را درک کنند. نماینده مجلس و مدیری که از پشت شیشه های دودی شاسی بلند به شهر نگاه کند، رنگ پریده صورت مردم را درست نخواهد دید.
او در پاسخ به سوالی در خصوص کاندیدهای پر تعداد اصولگرایان گفت: زیادی کاندیداهای اصولگرایان مثل تب بالا نشان دهنده بیماری و علامت هشدار است. بررسی رفتار انتخاباتی جریان اصولگرایی در سال ۹۶ و ۹۸ مبیّن این است که این جریان وحدت پایدار دهه های پیشین را از دست داده و به وحدت های موقتی و یکبار مصرف، بسنده کرده است. دلیل این امر نبودن محور و لیدر قوی و مقبول جریانی است. جمنا یا جبهه مردمی نیروهای انقلاب در انتخابات ۹۶ نتوانست، اجماع کامل بین همه گروههای اصولگرایی ایجاد کند و نتیجه را واگذار کرد و خودش نیز از بین رفت. در انتخابات سال ۹۸ یک کپی از جمنا با اسم جدید شانا یا شورای ائتلاف نیروهای انقلاب عرضه شد که تاریخ مصرف آن پشت در مجلس بود و با مصاحبه میرسلیم، باطل شد.
عزیزی ادامه داد: لذا برای رسیدن به یک وحدت جامع می بایست ابتدا یک تعریف جامع و کامل از اصولگرایی با مرزهای های مشخص ارائه شود؛ مانیفیست عملی و کاربردی تدوین شود. در این مانیفیست جایگاه جوان ها، تشکل های جدید و نخبگان مشخص شود تا بر اساس این مانیفیست، حرکت های اصولی و ماندگار با پشتیبانی و حمایت نسل جوان صورت بگیرد.
وهاب عزیزی در خصوص شانس کاندیداهای اصولگرایی گفت: ابراهیم رئیسی نسبت به کاندیداهای دیگر از شانس بیشتری در اجماع اصولگرایان، برخوردار است. محمود احمدینژاد طرفداران زیادی در طبقه متوسط به پائین و شهرستانها دارد. علی لاریجانی پایگاه رای خود را در بین اصولگرایان جوان از دست داده و بیشتر او را به اصلاحطلبها متمایل میدانند. حسین دهقان با سابقه نظامی هنوز برای عموم مردم شناخته شده نیست. اگر فضای کشور به سمتی برود که شرایط اقتضا کند تا از کاندیداهای نظامی حمایت شود در آن صورت حسین دهقان با حمایت اصلاحطلبها، می تواند با کاندیدای نظامی اصولگرایان رقابت جدی داشته باشد.
او در پایان عنوان کرد: محسن رضایی و سعید جلیلی نیز جزو کاندیداهای هستند که از نظر داشتن برنامه برای اداره کشور در جایگاه خوبی هستند ولی برنامه انتخاباتی، مدون و قوی برای رای آوردن ندارند اگر در این بخش تجدیدنظر کنند، می توانند شانس خودشان را افزایش دهند. 3