به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا به نقل از ایرناپلاس، چهارشبنه گذشته (۲۳مهرماه) رئیسجمهوری در سخنانی که بطور زنده از تلویزیون پخش شد، با بیان اینکه «امام حسن(ع) امام صلح و پیوند بود»، گفت: وقتی برخی از اصحاب امام حسن(ع) آمدند و با زبان معترضانه که چرا صلح کردی؟! و چرا در برابر طرف شما پیمان را امضا کردید؟!، حضرت فرمودند: جامعه اسلامی که فقط شما ۱۰ نفر نیستید، شما ۲۰ نفری که اینجا نزد من آمدید که فقط دنیای اسلام نیستید. من در مسجد رفتم برای مردم سخنرانی کردم و دیدم اکثریت قاطع جامعه صلح میخواهند و وقتی که مردم این را میخواهند، صلح را انتخاب میکنم. این راه امام مجتبی(ع) است. امام حسن مجتبی(ع ) به ما میآموزد مرد جنگ باشیم به روز جنگ، و مرد صلح باشیم به روز صلح. اگر در روز صلح، جنگیدیم و در روز جنگ، صلح کردیم، هر دو خطا و اشتباه است.»
کیهان در واکنش به این سخنان روحانی مدعی شده: «این اولین باری نیست که رئیسجمهور تاریخ را به نوعی تحریف میکند و روایت دیگری از آنچه اتفاق افتاده ارائه میدهد. این روایتها که بیشتر همخوان و همراستا با رفتار دولت مطرح میشود، متأسفانه بارها بهعنوان یکی از روشهای رئیسجمهور برای اقناع افکارعمومی در راستای اهداف و اعمال دولت استفاده شده است. روحانی پیشتر نیز همین روایت تحریفشده را از صلح امام حسن(ع) ارائه کرده بود. وی در سال ۹۴ در ضیافت افطار استانداران گفته بود: زمانی که امام مجتبی(ع) تصمیم به صلح میگیرند یکی از یاران امام علی(ع) پیش ایشان آمد و گفت: ای کاش من مرده بودم و این منظره را نمیدیدم و امام در پاسخ وی گفت، وقتی دیدم اکثریت مردم این را میخواهند نخواستم چیزی که مردم نمیخواهند بر آنها تحمیل شود. امام حسن(ع) میخواهند به ما یاد بدهند که باید به مصلحت امت و خواست مردم و جامعه توجه کرد و به نفع امت و جامعه اسلامی تصمیم گرفت.»
این روزنامه در ادامه با طرح این پرسش که «آیا خسارتهای برجام با تحریف صلح امام حسن(ع) قابل جبران است؟!» اضافه کرده: روشن است که بحثهای جناب روحانی درباره صلح امام حسن(ع) مربوط به سرنوشت مذاکرات هستهای است و رئیسجمهور چندمین بار است که اصرار دارد صلح امام حسن(ع) را مصادره به مطلوب کند و به خیانت برخی خواص و فرماندهان لشکر در این صلح تحمیلی نپردازد؛ اما چرا؟! آیا فصل خیانت یارانی مانند عبیدالله بنعباس را مطالعه نکرده یا تعمدی برای کتمان این فصل مهم وجود دارد؟! عبید الله بن عباس، فردی بانفوذ و فرمانده لشکر امام حسن(ع) بود، اما به نصایح و هشدارهای امام(ع) هنگام مذاکره با معاویه و عمروعاص تمکین نکرد. معاویه، هم او را فریب داد و هم با رشوهای هنگفت خرید! عبیدالله به همراه هشت هزار نفر، همان وسط جنگ، به جبهه دشمن پیوست! اگر صلح و نرمش قهرمانانه، برای امام حسن(ع) تدبیری شجاعانه محسوب میشود، برای ابنعباسها که در اطراف امام(ع) فراوان بودند، خیانت و ننگ و عار ابدی است.»
آیا کلام امام حسن(ع) تحریف شده است؟
به نظر میرسد روحانی در دو بخش از سوی کیهان متهم به تحریف شده: یکی در روایت مواجهه امام حسن(ع) با معترضان به صلح و دیگری در نادیده گرفتن خیانت فرمانده ارشد امام به ایشان. اما واقعیت چیست؟
در بررسی منابع تاریخی درباره صلح امام حسن(ع)، نقلهایی از پاسخ امام به معترضان صلح دیده میشود. طبق این منابع، «امام حسن(ع) در پاسخ اعتراض حجربن عدی فرمود: من دیدم میل و رغبت بیشتر مردم بر صلح است و جنگ را خوش نمیدارند و دوست نمیدارم آنان را به کاری که ناخوش دارند مجبور کنم و برای این صلح کردم که شیعیان مخصوص ما از کشته شدن محفوظ بمانند و مصلحت دیدم این جنگها را به هنگام دیگری موکول کنم.» (دینوری، ۲۶۷؛ ابن اعثم، ۷۷۱ و ۷۷۰)
در نقل دیگری آمده است: «پس از ماجرای صلح، حجر بن عدی نزد امام حسن(ع) آمد و به آن حضرت اعتراض کرد و گفت: روی مؤمنان را سیاه کردی؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: اینطور نیست که همه افراد چیزی را که تو میخواهی بخواهند و یا مثل تو فکر کنند. کاری که من انجام دادم، جز برای حفظ جان و ابقای شما بود.» (ابنشهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، ج ۳، ص ۱۹۷)
همچنین طبق گزارش مورّخان، سلیمان بن صرد پس از جریان صلح با معاویه، با انکار این بیعت، به امام اعتراض میکند. دینوری مینویسد: «سلیمان بن صرد نزد امام آمد و گفت: السلام علیک یا مذلّ المؤمنین.. امام فرمود: و اما گفتار تو که گفتی «یا مذلّ المؤمنین»، سوگند به خدا! اگر زیردست و در عافیت باشید، نزد من محبوبتر است از اینکه عزیز و کشته شوید. اگر خدا حقّ ما را در عافیت به ما برگرداند، ما میپذیریم و از او بر آن کمک میگیریم و اگر باز داشت، نیز خرسندیم.» (ابنقتیبه الدینوری، عبدالله بن مسلم، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۱۸۵)
تفاوت امام حاکم مسلمین و امام معترض به حاکم
رهبر معظم انقلاب نیز در یک سخنرانی درباره علت تفاوت رویکرد امام حسن و امام حسین علیهما السلام میگویند: «یک حرف این است طبق بیان شهید مطهری، امام حسین که به شهادت رسید، یک معترض، یک آمرِ به معروف و ناهیِ از منکری بود که در مقابل یک حاکم جائری قیام کرد؛ چون او داشت ظلم میکرد، داشت فسق میکرد، از وجود او شَر میتراوید و امام حسین بهعنوان یک معترض، یک مؤمن، تکلیف شرعی خودش را احساس کرد که باید به او اعتراض کند. این اعتراض واجب بود و نقطهی اوج زیبائی و شکوه این کار هم این بود که این اعتراض را ادامه بدهد تا مظلومانه کشته بشود. شهید فیسبیلالله با کشته شدن خودش حقانیت حرف خودش را ثابت کرد همچنانی که کرد.
امام حسن اصلاً اینجور وضعی نداشت، اما حسن (علیهالصلوةوالسّلام) خلیفهای بود که یک نفری در مقابل او از رعیت خود او، علیه او عَلَم طغیان برافراشته بود. اگر امام حسن در این رویاروئی با رعیت خودش که علیه او طغیان کرده، مقاومت میکرد تا جان خودش را از دست میداد، هرگز آن معترض شجاعی نبود که در مقابل منکر ایستاده و کشته شده؛ بلکه حاکمی بود که بهوسیله عوامل خودش به قتل رسیده بود. اصلاً ببینید ماهیت قضیّه به کلی متفاوت است.»
(https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=۳۵۲۴۲)
تحریف کیهان یا تحریف روحانی؟
نقد دیگر کیهان به روحانی، ادعای کتمان و نادیده انگاشتن نقش خیانت افرادی چون عبیدالله بن عباس است. البته نویسنده این روزنامه خود دچار اشتباه شده و نوشته: «عبیدالله بن عباس، فردی با نفوذ و فرمانده لشکر امام حسن(ع) بود، اما به نصایح و هشدارهای امام(ع) هنگام مذاکره با معاویه و عمروعاص تمکین نکرد.»
واقعیت آن است که عبیدالله بن عباس، فرمانده لشکر امام حسن(ع) در منطقه «مسکن» بود که بعد از ضعیف شدن در اثر شایعهها، با نامه و پول کلان ارسالی معاویه تطمیع شد و به سپاه آنان پیوست، اما جایی سخن از مذاکره او با معاویه و عمروعاص نیامده و اتفاقا در این بخش کیهان دچار اشتباه شده است.
آن گونه که در کتاب صلح امام حسن(ع) (نوشته راضی آل یاسین و ترجمه آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب) آمده: «عبیدالله بن عباس یکی از آن مردمی بود که سری پرشور و ماجراجو و دلی بیاعتنا به زندگی داشتند، غیرت دینی از یک سو و تعصب قبیلهای از سوی دیگر، او را بر افروخته و از او، سلاحی پولادین در دفاع از حکومت هاشمی فراهم آورده بود... بیشک غیر از عبیدالله بن عباس، هیچ آفریده دیگری نه قیس و نه سعید و نه هیچکس دیگر، نسبت به معاویه سینهای آنچنان پرغیظ و روحی آنچنان آشتیناپذیر نداشت؛ او پدری بود که دو طفل خردسالش به دست بسر بن ارطاة، سرکرده لشکر اعزامی معاویه به یمن، به وضع فجیعی به قتل رسیده بودند.
در نامه معاویه، روی نقطه ضعف اساسی او یعنی جاهطلبی و میل به جلو افتادن، انگشت گذارده شده بود. معاویه در این نامه نوشته بود: همانا حسن بزودی ناگزیر از صلح خواهد شد، برای تو بهتر است که پیشقدم باشی نه تابع و در همین نامه برای او یک میلیون درهم پاداش قرار داده بود... ]و او[ شبانه، همچون فراری ذلیلی که خودش میداند چه گناه بزرگی مرتکب شده، وارد اردوگاه معاویه شد.»
در واقع، فرمانده اصلی سپاه امام حسن(ع) با ترس از شکست و جا ماندن از صلح و برای رسیدن به پاداش معاویه، به امام خیانت کرد؛ آیا مدیران روزنامه کیهان در میان سران کشور و سرداران نظامی و سیاسی، خبر از تطمیع و خیانت کسی دارند؟! در این صورت باید این امر را دست کم به مقامهای مسئول اعلام کنند، اما در غیر این صورت، این گونه انگزنی چه نتیجهای دارد؟
اعتماد به معاویه و اعتماد به آمریکا
در ماجرای صلح امام حسن(ع) هنوز مرکّب صلحنامه خشک نشده بود، که معاویه پیمانش را زیر پا میگذارد و میگوید: همه شروطی که با امام حسن(ع) گذاشتم، اکنون زیر پای من است و هیچ ارزشی ندارد. (ابوالحسن اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه عن معرفه الائمه، ج۲، ص۱۳۸)
درباره آمریکا، یکی از مواردی که همواره از سوی منتقدان برجام مطرح شده، نفی اعتماد کردن به واشنگتن در برجام است، در حالی که اساسا در اینگونه توافقهای بینالمللی، هر دو طرف به دنبال منافع و خواستهای خود هستند و البته تلاش میکنند تا حد امکان، راهکارهایی برای پایبندی طرف مقابل به پیمان بیندیشند و نباید به طرف مقابل اعتماد کرد.
نباید از این نکته غافل شد که برجام نیز همانند هر توافق سیاسی دیگری دارای پیامدهای مثبت و منفی برای طرفین است؛ همچنان که منتقدان خارجی این توافق بویژه سران رژیم صهیونیستی و ریاض، از برجام به عنوان یک امتیاز بزرگ برای ایران یاد میکنند و بارها خواستار لغو آن شدند.
برجام باعث شد دنیا به این باور برسد که ایران وارد عرصه جدیدی شده و همه جهانیان موظف هستند طبق قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل عمل کنند و این سبب شد تا اعضای شورای امنیت در برابر خواست یکجانبهگرای آمریکا بایستند آن هم در حالی که پیش از این توافق، همین شورای امنیت قطعنامههای زیادی علیه ایران صادر کرد.
جای شگفتی است که مخالفان دولت، واقعیت شکست آمریکا در شورای امنیت در نتیجه توافق برجام را نمیخواهند ببینند و این دستاوردی که در سطح نظام بوده را به نگاه جناحیگری معطوف کردهاند. بدون تردید تنها عاملی که باعث شد آمریکا در شورای امنیت ناکام بماند، برجام و رویکرد عاقلانه ایران در عدم خروج از برجام بود.
از سوی دیگر، ۲۷ مهرماه تحریمهای تسلیحاتی ایران به پایان میرسد؛ دولت ترامپ در ماههای اخیر تلاش زیادی کرد تا مانع از این اقدام شود اما شورای امنیت سازمان ملل و شرکای برجام نه تنها آمریکا را همراهی نکردند بلکه بر حفظ توافق هستهای و برجام تاکید کردند.
با وجود مشاهده چنین موفقیتهای برجامی، منتقدان دولت بارها خواستار خروج کشور از برجام شدهاند؛ اما این دستاوردهای برجامی نشان داد که دولت ترامپ اکنون در اقداماتش علیه ایران، به جز چند کشور وابسته به خود، حمایت جهان را ندارد و در انزوای سیاسی قرار گرفته است.
با این حال، آنچه که دولتمردان و سیاستمداران دستگاه دیپلماسی ما نیز به آن اذعان دارند، اینکه نباید به دشمن اعتماد کرد و در عین حال باید براساس کیاست و عقلانیت با او برخورد کرد و مرد جنگ بود به روز جنگ، و مرد صلح، به روز صلح.