امانالله قراییمقدم جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: متأسفانه نه تنها در دوران شیوع ویروس کرونا که به طور کل تلویزیون هیچ زمانی رویکرد مناسبی نداشته و حتی با وجود اینکه بضاعت سرگرمیسازی را دارد امروز به دلیل سیاستزدگی و ایدئولوژیزدگی نمیتواند آنطور که باید جامعه را با خود همراه کرده و اقشار مختلف را پای برنامههای خود بنشاند.
قراییمقدم خاطرنشان کرد: پس از انقلاب صنعتی اصولاً بحث مهمی در جامعهشناسی مطرح شد که مربوط به گذران اوقات فراغت بود. مسئله پر کردن اوقات فراغت امروز به خصوص در شرایط شیوع کرونا یک مسئله مهم برای جامعه است که تنها پر کردن آن نباید دغدغه باشد و باید این اوقات به شکلی پر شود که غنی باشد.
او افزود: از زمانی که ماشین و تکنولوژی به کمک انسان آمد و ساعات کار هفتگی انسان کاهش پیدا کرد جامعهشناسان در کنار مسئله پر کردن اوقات فراغت توسط رسانههایی مثل تلویزیون مسئله ارائه دلچسب پیام مطرح شد و بر همین اساس برنامهسازها سعی کردند در تولید آثارشان به دلچسب بودن ارائه پیام توجه داشته باشند. متأسفانه تلویزیون ما در این 40 سال نه تنها نتوانسته قدم درستی در راستای جذب مخاطب بردارد بلکه بیش از هر چیز به دفع مخاطب مشغول بوده است. متأسفانه تلویزیون ما بیش از همگرایی یک رسانه واگرا بوده و در نتیجه حدود 70 درصد خانوادهها از ماهواره استفاده میکنند و در طول روز انواع پیامها، دلزدگیها و... را به صورت مستقیم و غیرمستقیم از شبکههای ماهوارهای دریافت میکنند و شرایط به شکلی است که سیاست مغزشویی مردم ما از سوی رسانههای خارجی به راحتی با کمکاری تلویزیون خودمان انجام میشود.
این جامعهشناس در ادامه تأکید کرد: من به عنوان یک جامعهشناس در مقالههای مختلف از 30 سال پیش درباره این اتفاق هشدار دادم اما هیچ گوش شنوایی وجود نداشت. تلویزیونی که دائم در حال سخنرانی و نصیحت کردن مردم است نمیتواند برای مخاطب جوان جذاب باشد و سیاستزدگی آن باعث شده در مسئله سرگرمیسازی ضعف داشته باشد. به اعتقاد من هر رسانهای باید سیاست مشخص داشته و سیاسی باشد اما سیاسی بودن با سیاستزده بودن تفاوت دارد.
او افزود: تا زمانی که تلویزیون ما یک رسانه دولتی باشد، دغدغه جذب مخاطب ندارد و مردم برای سرگرم کردن خود در اوقات فراغت راههای دیگری پیدا میکنند. اگر مردم در روزگار کرونا در خانههایشان ماندهاند نباید این تصور به وجود آید که تلویزیون میبینند، رسانههای بسیاری در دسترس است که فکر میکنم اکثریت از آنها استفاده کرده و پای برنامههای این رسانهها مینشینند. در این شرایط وقتی مردم مخاطب برنامههای خارجی هستند نباید انتظار داشته باشیم که فرهنگ ایرانی در جامعه حاکم باشد.