معرفی کتاب؛

«کتاب سیاه» رمانی به زیبایی یک فرش ایرانی

|
۱۳۹۹/۰۸/۱۵
|
۰۵:۰۰:۰۰
| کد خبر: ۱۰۸۲۳۶۰
«کتاب سیاه» دومین رمان اورهان پاموک، نخستین بار در سال ۱۹۹۰ به زبان ترکی منتشر شده است . اورهان پاموک می گوید: «کتاب سیاه دومین رمانم بود که به انگلیسی ترجمه شد و کمی بعد، خوانندگان و مخاطبان جدیدی علاوه بر داخل ترکیه ؛بیرون از مرزهای ترکیه نیز به آنان افزوده شد».

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، «کتاب سیاه» نوشته‌ اورهان پاموک، داستان پژمردگی و عشق دو انسان و روایت‌گر زندگی یک وکیل مدافع است که با همسر خود در شهر استانبول سکونت دارند اما ناگهان همسرش بدون هیچ توضیحی او را ترک می‌کند.

اورهان پاموک (Orhan Pamuk) در رمان شگفت‌انگیز کتاب سیاه (The Black Book) خیلی زیرکانه ادبیات نوین غربی را با قصه‌ها و حکایت‌های کهن فرهنگ و ادبیات کلاسیک عثمانی اسلامی مانوس می‌کند. این کتاب داستان افسردگی و عشق دو انسان است. گالیپ که از خودش به عنوان یک وکیل خوشش نمی‌آید و به جلال که او را فردی موفق می‌‌داند حسادت می‌کند، سعی دارد جلال را پیدا کند تا از او مشاوره بگیرد اما بعد می‌فهمد که جلال هم همانند همسرش ناپدید شده‌است. با این حال ستون مربوط به او در روزنامه هر روز مطلبی چاپ می‌کند اما مطالب مربوط به مقالاتی قدیمی است که ۲۰–۳۰ سال پیش هم به چاپ رسیده بود. گالیپ در ابتدای امر برای جستجوی زنش، از خانه همسر سابق رؤیا شروع می‌کند. او قبلاً با یک مبارز چپ‌گرا ازدواج کرده بود. توصیف پاموک در مورد افراد فعال در این دسته بسیار ماهرانه است. افرادی که پس از مدت زمان معینی ناگهان طرفدار جناح مخالف می‌شوند و بیشتر و بیشتر به سمت بورژوایی سوق می‌یابند. رؤیای سوسیالیست شدن این شخصیت توسط ملی گرایان گرفته شده‌است و محکم‌ترین اعتقادش این است که غرب از طریق صنعت فیلم‌سازی آنهم فیلم‌هایی که در آن حقیقت به شکلی کاملاً متفاوت از تصورشان به نمایش گذاشته می‌شود توطئه‌ای برای شستشوی مغزی ترکیه‌ای‌ها به راه انداخته‌است. این اندیشه که به شیوه‌های گوناگون در طول داستان به چالش درآمده است خود به تنهایی با موضوع هویت ارتباطی مستقیم دارد. ترکیه‌ای‌ها به واسطهٔ تماشای فیلم‌هایی که بدان خو گرفته‌اند حقیقتی را پذیرفته‌اند که به خودشان تعلق ندارد و از آن‌ها شخصیت دیگری ساخته‌است هویت گمشده، ذهنیت مجهول و اسرار پنهان موضوعاتی هستند که ارتباطی تنگاتنگ با این درونمایه دارند.

رمان حال و هوایی جنایی و پلیسی را نیز دنبال می‌کند اما نه به سبک رمان‌های معمول. کتاب سیاه برخلاف رمان‌های دیگر به مسائلی می‌پردازد، به جاهایی سرک می‌کشد و از معناهایی می‌گوید که در رمان‌های کارآگاهی چندان مرسوم نیست.

پاموک در این اثر مخاطبش را با وجه‌های عمیق یک تحقیق فلسفی، جامعه‌شناختی و مردم‌شناسانه روبه‌رو کرده است؛ روایتی از تضاد‌های هویت فردی و ملی، ویژگی‌های ریز و درشت و ظریف شخصیت انسانی، سبک‌ و سیاق حیات تاریخی استانبول و جنبه‌های فلسفی زندگی در یک شهر هزاران‌ساله ولی پژمرده و افسرده. مخاطب با کتاب سیاه نه با یک رمان، که با یک پژوهش جامع انسان‌شناسانه روبه‌رو خواهد شد.

اورهان پاموک که در سال 2006 برندهٔ جایزه نوبل ادبیات شده است، نخستین ترک‌ تباری است که این جایزه را دریافت کرده‌. کتاب‌های او قبل از دریافت این جایزه به 46 زبان و بعد از آن به 56 زبان دنیا ترجمه شده‌ است. نشریه «سن‌فرانسیسکو کرونیکل» در تحلیلی بر رمان «کتاب سیاه» این اثر را به زیبایی یک فرش ایرانی تعبیر کرده است.

قسمت‌هایی از «کتاب سیاه»:

وقتی کوچه باغ کسی شروع کرد به پژمردن و چروکیدن، آن وقت است که برای هر برگ سبز، آدم حاضر است جانش را هم بدهد که آدمیزاد تا از دست ندهد، قدرش را نمی داند.

 بعضی چیزها را موقتا و برای چند روز فراموش می کنیم، اما بعضی چیزها را جوری فراموش می کنیم که دیگر حتی خود این فراموش کردن هم یادمان می رود. 

 چشم های گریان یک مرد چرا این قدر ما را مضطرب می کند؟ بله، چشم های گریان یک زن هم هیچ خوشحال کننده نیست و اگر کمی صمیمی و اهل دل هم باشیم که از دیدنش حسابی دچار ترحم و دلسوزی می شویم؛ اما اگر موضوع، چشم های گریان یک مرد باشد، قضیه کاملا فرق می کند برای این که اهل دل باشیم یا نه از دیدنش دچار بیچارگی می شویم و درماندگی، انگار دنیا به آخر می رسد و علاجی هم ندارد، مثل عزیزی که به مرض لاعلاجی گرفتار باشد و دم مرگ.

نظر شما