به گزارش برنا؛ «میترا تراز»، فرزند بهبودیافته محک 32 سال دارد. او از سه سالگی به نوعی از بیماری سرطان به نام تومور ویلمز (تومور شایع کلیوی در کودکان)، مبتلا شد. پس از چندین بار مراجعه به پزشکان و متخصصان، عکسبرداری و انجام آزمایشات متعدد، به دلیل بدخیمی تومور یکی از کلیههایش را از دست داد. او مسیر طولانی درمانش را برایمان روایت میکند: «پس از انجام عمل جراحی، آزمایشهای پاتولوژی نشان داد که تومور وارد گردش خونم شده و ریشه دوانده، از شهر محل سکونتمان، گنبدکاووس به قزوین آمدیم تا رفت و آمدمان به تهران و بیمارستان شهدای تجریش آسانتر باشد. آن زمان مؤسسه خیریه محک شکل نگرفته بود. من و خانوادهام سختیهای زیادی را تحمل کردیم. از طرفی رفت و آمد مکرر به تهران و از سویی دیگر فشارهای روحی وارد شده، دغدغه درمان را دو چندان کرده بود. با این حال اعضای خانواده همگی کمک میکردند تا روزهای درمان سپری شود.»
میترا به نقل از پزشک معالجش میگوید: «بیماری که من به آن مبتلا شدم نوع بدخیم و نادری از تومور کلیوی است که از هر 10 هزار نفر یک نفر به آن مبتلا میشود.» با این حال او زیر نظر یکی از حاذقترین پزشکان خون و آنکولوژی کودکان معالجه شد و خانوادهاش در تمام مراحل درمان از میزان بدخیمی و گسترش تومور آگاه میشدند. فرزند محک ادامه میدهد: «من خیلی کوچک و ظریف بودم و دکترم به خانوادهام هشدار داده بود که ممکن است داروهای قوی مرا از پا در بیاورد. بخصوص وقتی قرار شد همراه با شیمیدرمانی رادیوتراپی هم صورت گیرد. با این حال خانوادهام امیدشان را از دست ندادند و برای درمانم تلاش کردند. تا اینکه در سن 5 سالگی قطع درمان شدم. اما برای انجام آزمایشهای دورهای هر از چندگاهی به بیمارستان شهدای تجریش مراجعه میکردم که یک روز مددکار اجتماعی محک، مستقر در این بیمارستان، نام مرا در لیست کودکان تحت حمایت این مؤسسه قرار داد تا بتوانم از خدمات آن بهرهمند شوم. آن روزها محک شکل امروز را نداشت و هنوز بیمارستان فوقتخصصی سرطان کودکان هم تأسیس نشده بود.»
فرزند محک، نیکوکار محک
حالا 27 سال از آن روزها میگذرد. میترا پیش از شیوع کرونا، گاهی به محل درمانش، بیمارستان شهدا، سر میزد و با مادران و پدران حاضر در راهروها و اتاقهای بستری این بیمارستان صحبت میکرد. روایت داستان زندگیاش برای آنها، سبب میشد تا با امید و انگیزه بیشتری درمان فرزندانشان را پشت سر بگذارند. او اشاره میکند: «امید، صبر و اعتماد به پزشک معالج به من و خانوادهام کمک کرد تا بتوانیم روزهای سخت درمان را سپری کنیم. پس از بهبودی رابطه من با محک قطع نشد. گرچه دوباره در سن 7 سالگی آزمایش دورهای نشان از عود مجدد بیماری، اینبار در ریه داشت اما بعد از انجام مراحل درمان و آخرین سی تی اسکن متوجه شدیم بیماری ریشهکن شده است. امید، صبر و دعاهای مادرم خودش معجزه را برایمان رقم زد. من نیز برای قدردانی از خدا و نیکوکاران تصمیم گرفتم به اندازه توانم به کودکان مبتلا به سرطان کمک کنم. 15 قلک به نام خودم از محک گرفتم و در بین دوستان و آشنایان تقسیم کردم. بعد از پر شدن قلکها خودم میآیم و آنها را تحویل میدهم. محک را به نیکوکاران معرفی میکنم و به آنها میگویم کودکان مبتلا به سرطان به حمایتشان نیاز دارند. حتی در محل کارم استند بزرگی از این مؤسسه نصب کردم و تا جایی که بتوانم خانوادههایی که فرزندشان با بیماری سرطان مبارزه میکند را به این مؤسسه معرفی میکنم تا درمان کودکشان را برای رسیدن به بهبودی ادامه دهند. من میدانم سرطان چه بار سنگینی را به زندگی تحمیل میکند. شاید اگر در بدو ابتلای من به این بیماری محک راهاندازی شده بود ما این همه فشار اقتصادی و روحی را تحمل نمیکردیم.»
کودکان مبتلا به سرطان مستعد تلاش و کسب موفقیت در آینده هستند
میترا سالها پس از بهبودی وارد دانشگاه شد و از آنجایی که محک فرزندانش را در مراحل مختلف زندگی رها نمیکند، کمک هزینهای نیز برای تحصیل او در نظر گرفته شد. او این روزها گریمور سینما و تئاتر است و در پروژههای سینمایی همچون خانه پدری به کارگردانی کیانوش عیاری حضور داشته است. او درباره شغل امروزش میگوید: «در کنار طراحی لباس و گریم، دوره حسابداری را پشت سرگذاشتم و وارد یک شرکت هواپیمایی شدم. پیش از آن هم برای مدتی بازاریاب بودم و مصرانه آن را دنبال کردم. هیچکس فکر نمیکرد میترای دیروز بتواند درس بخواند، شغل داشته باشد و در خانواده نقش مهمی را ایفا کند. من با کمک پزشک معالجم و خانواده بزرگ محک توانستم به جایگاهی که برای خودم متصور بودم دست یابم و امروز به شما میگویم که کودکان مبتلا به سرطان بیش از هر چیزی مستعد تلاش و کسب موفقیت در آینده هستند.»
فرزند محک در پایان با اشاره به ضرورت ارائه خدمات حمایتی در کنار درمان، به کودکان مبتلا به سرطان میافزاید: «سازمانهای مردمنهاد نظیر محک نقش بزرگی در زندگی کودکان مبتلا به سرطان دارند. از اتاق بازی گرفته تا ارائه مشاورههای مکرر و مؤثر به خانوادهها، ملاقات با هنرمندان، ورزشکاران و چهرههای محبوب، قصهخوانی و دیگر خدمات حمایتی اثر زیادی بر روی افزایش امید به زندگی دارد. به نوعی در محک همه اقشار جامعه در کنار هم تلاش میکنند تا یک کودک مبتلا به سرطان، تخت بیمارستان را به قصد رسیدن به آرزوهایش برای همیشه ترک کند و بهبود یابد.»
7 دی ماه روز کودکان بهبودیافته از سرطان محک (تولد دختر بنیانگذار محک؛ سعیده قدس) است. زیر سقف محک این روز یکی از مهمترین روزهای تقویم است چرا که شعار همیشگی محک؛ سرطان پایان کودکی و زندگی نیست معنا پیدا میکند. 7600 کودک بهبودیافته در طول 30 سال فعالیت محک، حاصل همراهی و حضور نیکوکاران این سرزمین است. امید داریم مسیر درمان بیش از 20 هزار کودک تحت درمان که در این روزها سختتر از قبل نیز شده است، با استمرار این همراهیها به شیرینی سلامتی و بهبودی برسد.