به گزارش خبرنگار خبرگزاری برنا در آذربایجان شرقی، اگر شما فکر کنید که تختی پرافتخار ترین ورزشکار تاریخ ایران است سخت در اشتباهید، کشتی گیران بسیاری بودند که بیشتر از او مدال آورند اما او مدالی آورد که هیچ کسی نمی تواند برای رقابت بر سر آن مدال حتا وارد تُشک شود، مدال او بسیار بزرگ تر این حرف هاست، مدال او مردم است، مردم! وقتی عبدالحسین فیلی استعداد غلامرضا را در کشتی دید فکر نمی کنم هیچ وقت فکر می کرد که زمانی آقا تختی استاد تمام گوش شکسته های عالم باشد، تختی که از کودکی با هزاران مشکل، فقر و حتا مرگ دست و پنجه نرم می کرد می دانستد که این آهن نفس باید چنان ضربه های سنگینی بخورد که صیقل شود تا آقا تختی درون او زنده شود.
"عرب" دوست صمیمی او می گوید: یکی از کارهایی که در آن زمان خیلی به محبوبیت او افزود اتفاقات بعد از زلزله بوئینزهرا بود.
او به بازار رفت و مردم از آنجایی که به او اعتماد داشتند دست در جیبشان میکردند بدون آنکه بشمرند در کیسه میریختند.
این محبوبیت تختی بود که مردم اینگونه اعتماد میکردند و او این پولها را در بین مردم تقسیم کرد. هر وقت میخواستند از عکس او برای تبلیغات استفاده کنند این کار را نمیکرد و این موضوع را سوء استفاده تلقی میکرد، با همه مهربان بود و نیاز همه را برآورده میکرد.
تختی که به دلیل همین کمک ها از فشار مالی رنج می برد اما وقتی پیشنهاد بازی در فیلمهای تبلیغاتی عسل را به او میدهند در جواب میگوید: «من با خوردن عسل پهلوان نشدم! خاک و خُل خوردم و خوراکام نان و پنیر بود و با سختیها ساختم و تمرین کردم تا به جایی رسیدم.» آری او خود مردم بود نه از سرمایه داران بود، نه از سیاسیون، نه از مسئولین بود نه از دیگران، او فقط و فقط در جبهه مردم بود چون او تختی مردم بود.
یادداشت از علیرضا امیری