از قدیم الایام سفارش شده بود که حرمت سفره مستحبی اخلاقی و تعریفی از شخصیت افراد است اگر لحظه ای یا مدتی بر سر سفره ای نشستی و حتی از آن لقمه نزدی یا لقمه ی بلعیده شده ات با مزاق و سلیقه امروزت همگون نبود پاور چین پاور چین کنار بکش تا به احترام خودت سفره را بی حرمت نسازی!.
اخیرا رایج شده است که برخی افراد با قد و قواره های متفاوت و با جایگاه هنری و اجتماعی مختلف به دلایل معلوم و نامعلوم که گاهی شیرین زبانی است و گاهی ترش مرامی، سنگ ترانی می کنند و بهتر دیده می شوند و شاید بیشتر دیده می شوند که نگارنده به گوشه ای از آن سرک خواهد کشید. از سر سفره ی تلویزیون بلند که می شوند به گمان خودشان سفره را لگد می کنند و عبور می کنند این دور از شان اخلاق و فرهنگ و ادب و هنر است.
هر رسانه و حتی هر خانه ای قاعده و چارچوب و قوانین خودش را دارد. درست یا غلط، کم یا زیاد، منطقی یا غیر منطقی، با هر خط و ربطی بر تویی که قرار است به آن خانه وارد شوی واجب است تا قواعد را بشنوی، بدانی، به آن احترام بگذاری و بر اساس اعتقاد و سلیقه ات این همراهی و همکاری و ورود را ادامه بدهی یا ندهی!.
آقای بازیگری که از حضور در تلویزیون بیش از 10 میلیارد تومن دستمزد گرفته ای، معروف شده ای، به واسطه ی دیده شدن در رسانه ی ملی به محبوبیت زاید الوصفی دست پیدا کرده ای، استعدادت شکوفا شده است و به چشم آمدی، فالوور گرفته ای و از صفحه شخصی ات برای درشتگویی های درست و غلطت تریبون ساخته ای. یا خانمی که مهمان تلویزیون یا برنامه پر طرفدار می شوی و در همان خانه، نقدِ خانه را می کنی یا شما که این روز ها به هر دلیلی مانند قبل در قاب رسانه دیده نمی شوی یا شما آقای بازیگر که سالی دوبار با تلویزیون خداحافظی می کنی و دوباره سلام. این رفتار به ظاهر زیرکانه اتفاقا امروز هوشمندانه نیست مخاطب و تماشاگر حرفه ای رسانه این روز ها بر عکس قبل، از خیلی ماجراهای پشت پرده، تولید و دستمزد، درآمد و هدیه های حضور در برنامه های مختلف تلویزیونی و یا مجازی مطلع است و به لطف دسترسی آسان به اطلاعات و اخبار در فضای مجازی به سرعت متوجه رنگ آمیزی در رفتار می شود، می فهمد و خوب می داند اگر گاهی از نام او، پشت دیوار خواسته او و ... برای بالا زدن مجدد کرکره ی دکانت سو استفاده می کنی! که این روغن ریخته ای است که تو نذر امام زاده ای می کنی که خودت از آن حاجت می گیری.
بله اینجا تلویزیون است مانند هر رسانه دیگر چارچوب خودش را دارد. درست یا غلط، ممیزی های تعریف شده یا نشده ای دارد که قابل بحث و بررسی است. سلیقه های مدیریتی گاهی با جسارت برخی از مدیران به نفع خانواده هنر و گاه با رعایت اصول رسانه به نفع رسانه تعدیل می گردد اما وقتی قرار است از درب این چار دیواری وارد شوی حتی اگر دعوتی را پذیرفتی باید به نوشته و نا نوشته های آن اخلاقا احترام بگذاری و اگر از این مهمانی کوتاه مدت راضی نبودی در بازگشت اخلاق پیشه کنی و حداقل به احترام حضور خودت و دیگر همکارانت هر چه دلت می خواهد نگویی که این خارج از عرف تعریف شده ی یک هنرمند است.
نقد چاره ساز است، انتقاد کمک کننده است و حق هر هنرمند است که ظرف انتقال هنرش را به مخاطبش، انتخاب کند اما او در شکستن ظرف نباید خودش را به هر بهانه ای محق بداند!.