به گزارش برنا، دانشجویان بسیاری از طریق این کتاب، روایت شدن داستان تاریخ هنر را به همراه تمامی جنبه های اجتماعی، دینی، اقتصادی و فرهنگی آن به نظاره نشسته اند و فهم خود را از هنر، معماری، نقاشی و مجسمه سازی ژرف تر ساخته اند. کتاب «هنر در گذر زمان» با بهره گیری از پرداخت کامل خود به تاریخ، تأکید ویژه اش بر شرایط تأثیرگذار و بازسازی های دقیق و پرمایه هنری، توانسته به جایگاهی ویژه در کتاب های مرجع دست یابد. کتاب «هنر در گذر زمان» علاوه بر توضیحات کامل، در بردارنده تصاویر متعدد و با اهمیتی است که این اثر را بدون تردید به مرجعی منحصر به فرد برای فهم چگونگی مسیر شکل گیری و توسعه هنرهای مختلف در طول زمان تبدیل می کند.
مخاطب در این کتاب با آثار هنری برجسته تاریخ، ویژگیهای اختصاصی هر اثر و همچنین شرایطی که هنرمندان اقدام به آفرینش آنها کردهاند، تاثیرگذاریها و تاثیرپذیریها، سبکهای گوناگون هنری و همچنین با زندگی، آثار، فعالیتها و شیوه و سبک و سیاق هنری هنرمندان بزرگ تاریخ آشنا میشود.
گاردنر میگوید: «هدف تاریخ هنر یعنی موضوع این کتاب عبارت است از شناخت و ارزیابی هنر، از هر زمان و مکانی که آمده باشد و با هر دستی که ساخته شده باشد. در خارج از عرصه فرهنگ، در اصطلاح هنر و تاریخ اینچنین تنگاتنگ در کنار یکدیگر قرار نمی گیرند. مردم غالبأ تاریخ را سند و تفسیر کارهای گذشته (بویژه سیاسی) انسان، و هنر را – بدرستی – چیزی موجود در برابر قوای بینایی و لامسه میپندارند، که البته رویدادهای از یاد رفته و محو شدهای که اجزای تشکیلدهنده تاریخ به شمار میروند چنین نیستند. واقعیت این است که اثر هنری، به دلیل مریی و ملموس بودنش، گونهای رویداد پایداری کننده است. این اثر در زمان و مکانی خاص و به دست اشخاصی خاص آفریده شده است، حتی اگر ما همیشه آگاهی درستی درباره زمان و مکان و آفریننده آن نداشته باشیم. این اثر با آنکه آفریدهای متعلق به روزگاران سپری شده است، در زمان حال به حیاتش ادامه میدهد و تا مدتهای طولانی پس از روزگار خویش باقی میماند؛ شارلمانی هزار سال پیش مرده است ولی نمازخانهاش در آخن پابرجاست.»
این جملات مهم آغازی کتاب هنر در گذر زمان است که بیانگر دید فلسفی و عمیق مولف به امر تاریخ هنر است و همچنین بسنده نکردن به صرف روایت تاریخی بی هیچ تحلیل و تفسیری. گاردنر با رعایت امر بیطرفی در روایت تاریخی در جای جای این کتاب در هر کجا که نیاز بوده دست به توضیح و تفسیر زده است که خواندنشان خالی از لطف نیست.
در ایران هم انتشارات نگاه با ترجمه محمدتقی فرامرزی کتاب هنر در گذر زمان را برای اولین بار در سال ۱۳۶۵ به چاپ رسانده و تا به امروز شانزده بار تجدید چاپ شده است.
بخشهایی از کتاب:
زمان آفرینش هر اثر هنری، پیوندی فشرده با شکل ظاهر آن یا در یک کلام با سبک آن دارد. به بیان دیگر، سبک هر اثر هنری، تابعی از دوره ی تاریخی آن اثر است. تاریخ نگاری هنر با تفکیک آثار متعلق به معماری، پیکرتراشی و نقاشی به چندین سبک بر پایه ی شباهت های موجود میان آن ها و زمان یا دوره های آفرینش آن ها به حیات خویش ادامه می دهد.
فضا، در تجربه ی روزمره ی ما، «ظرف» محدود یا نامحدود احجام یا اشیا است. در تحلیل آثار هنری، ما فضا را محدود و قابل سازماندهی هنری و بیانی تلقی می کنیم. معماری، تجسم پیش پا افتاده ترین تجربه ی ما از دستکاری واقعی در فضا است، لیکن هنر نقاشی غالبا می کوشیده است تصویری (یا پنداری) از دنیای سه بعدی پیرامون ما را بر یک سطح دو بعدی بیافکند.