به گزارش برنا؛ محمد عطاردیان، دبیر کانون عالی انجمنهای صنفی کارفرمایی ایران گفت: مشکل اصلی، اقتصاد بیمار کشور است که موجب شده همه فعالان، ازجمله کارگران و کارفرمایان دچار مشکلات جدی شوند؛
او ادامه داد: شرایط معیوب اقتصادی موجب شده، حق کارگران ادا نشود همانطور که حق کارفرمایان ادا نمیشود. کارفرمایان امروزه با بحرانهای بسیار دستوپنجه نرم میکنند و اغلب، با کمترین ظرفیت ممکن، در حال فعالیت هستند. بنابراین، هر دو طرف ماجرا ، درگیر مشکلات جدی هستند و در چنین شرایطی، سر میز مذاکرات تعیین مزد کارگری هم نشستهاند و طبیعی است، نتیجه مذاکرات، نمیتواند رضایت کامل کارگران و کارفرمایان را جلب کند.
به گفته عطاردیان، اینکه تصور کنیم در شورایعالی کار، میتوان به رقم عادلانه مزد کارگری رسید که برطرفکننده همه مشکلات معیشتی کارگران باشد، پیشفرض نادرستی است زیرا کارفرمایان هم باوجود همدلی با مشکلات کارگران، ظرفیت محدودی برای افزایش حقوق کارگران دارند.
نماینده کارفرمایان در شورایعالی کار تأکید کرد: شرایط بد موجود ما را مجبور کرده که واقعیتها و امکانات را در تصمیمگیریها در نظر بگیریم. بسیاری از کارفرمایان کشور، قادر به پرداخت همین دستمزد اندک فعلی هم نیستند و در بنگاههای زیادی، کارگران چندین ماه مزد معوقه دارند که زمان پرداخت آن مشخص نیست ، بنابراین ، میزان تابآوری مالی کارفرمایان در افزایش مزد کارگران ، محدود است.
عضو شورایعالی کار یادآور شد: با لحاظ شرایط موجود، تصمیمگیری در شورایعالی کار بسیار دشوار است. زیرا خروجی نهایی جلسات تعیین مزد کارگری نباید بگونه ای باشد که اوضاع، بدتر از این شود و خدایناکرده، کارفرمایان مجبور شوند برای ادامه فعالیت، نیروهای خود را تعدیل و یا حتی فعالیت بنگاهشان را کاملاً متوقف کنند.
عطاردیان تصریح کرد: دولت، بهعنوان بزرگترین کارفرمای اقتصاد ایران، متأسفانه، فقط به فکر زیرمجموعههای خودش است و توجه کافی به مشکلات کارگران و کارفرمایان بخش خصوصی ندارد.
نماینده کارفرمایان در مذاکرات تعیین مزد کارگران افزود: نمیتوانیم منتظر نتیجهای باشیم که همه طرفها راضی باشند. نتیجه مذاکرات شورایعالی کار هرچه باشد، هم کارگر و هم کارفرما آسیب میبیند اما باید طوری تصمیمگیری کنیم که این آسیبها در حد طاقت طرفین باشد و از آستانه تحمل دو طرف خارج نشود و دشواری کار هم دقیقاً همینجاست.
به گفته عطاردیان، اکنون، کارگران، ناچارند دو شیفت کار کنند تا بتواند امورات زندگی را بگردانند. کارفرمایان هم با قرض و چنگ و دندان بنگاهها را سر پا نگهداشتهاند. با این اوصاف، تصمیمگیری بسیار سخت است، اما بازهم تأکید میکنم باید بهگونهای تصمیم بگیریم که اوضاع از این بدتر نشود. خطر بیکاری کارگران و تعطیلی بنگاههای درگیر رکود، خطری بسیار جدی است و نمیتوان پیامدهای آن را برای کارگران و کارفرمایان نادیده گرفت.