به گزارش برنا، در یازدهمین شب از ماه مبارک هم این ویژه برنامه قدیمی رمضانی از قاب شبکه پنج سیما مهمان خانه های ایرانی شد.
این برنامه قصد دارد همانند سالهای گذشته، جشن رمضانی باشکوه در فضای استودیویی برگزار و امید، شادی بخشی و شادی آفرینی را به جامعه منتقل کند. از این رو هرشب مهمانان متفاوت از اقصی نقاط ایران دارد که قصه های جذاب و شنیدنی دارند.
در شب یازدهم جشن رمضان ۱۴۰۰، پس از صحبت های زینب پورابراهیم و بابک افرا و همچنین کنایه های آنها به مسئولینی که می توانستند مردم را شاد کنند اما نکردند، علیرضا درویشی به عنوان اولین مهمان ویژه وارد استودیو شد.
او از سن ۱۰ سالگی کار کرده است، نوجوان که بود بعد از مدرسه سرکار میرفت و تا آخر شب کار می کرد اما شرایط منزل هم به گونه ای نبود که بتواند آخر شب استراحت کند.
قهرمان شب یازدهم جشن رمضان ۱۴۰۰ درباره زندگی خود توضیح داد: ما در محله الغدیر اسلام آباد که منطقه محروم بود زندگی می کردیم. ۵۰ درصد بچه های آن محل به مسیری که باید نرسیدند و به دلیل جو زندگی به سمت بزهکاری و... کشیده شدند. ما هم در آن محل زندگی و کار می کردیم تا اینکه یک روز برادرم تماس گرفت و از من خواست برای کار به کرج بیایم. من هیچ تصویری از کرج و شهر صنعتی آنجا در ذهن نداشتم اما برای فرار از جو محل زندگی، مدرسه را رها و شبانه به کرج آمدم.
وی افزود: به این فکر میکردم که باید اتفاق های خوب رقم بزنم. الان برای کارگرهایم تعریف میکنم که از چه نقطه ای بالا آمدم؛ از طرفی استراحت شب تا صبح هم نداشتیم. من به عنوان یک بازوی کاری، پیش برادرم که کارفرما بود کار میکردم تا اینکه بعد از ۳ سال ورشکست شد و ما هم در مشکلات غرق شدیم. از کودکی ترجیح میدادم که یا در مسیر پیشرفت بمیرم و یا اگر قرار است زندگی کنم، حضورم برای همه تاثیرگذار باشد. ۱۹ ساله که بودم در یک شرکت شروع به کار کردم و تولید قطعات فایبرگلاس را یادگرفتم.
درویشی با اشاره به فرارسیدن وقت خدمت خود در آن دوران اظهار کرد: از آنجایی که سعی میکردم از زمان نهایت استفاده را داشته باشم، دوره ۱۷ ماهه خدمت را نگهبان شدم تا شب ها نگهبان باشم و روزها در قسمت سیم بانی کار کنم و مهارتی بیاموزم. بعد از اینکه کارتابل برق کل پادگان را زمینی کردیم، مبلغی را به عنوان پاداش به من دادند. در خدمت ادامه تحصیل دادم.
وی با بیان اینکه شکرگزار هستم و همیشه نیمه پر لیوان را دیدن مسیر را برایم باز کرد افزود: بعد از اتمام خدمت، یک روز یکی از دوستان دوران خدمتم را دیدم. او به من گفت بیا کارگاه من و
یک تیکه فضای کوچک به من داد. در یک سال کارگاه ۶ متری به ۷۰ متر تبدیل شد. کارگرها ۴ نفر شدند و در نمایشگاه بین المللی تهران غرفه گرفتیم. جوان ترین عضو نمایشگاه تهران شناخته شدم و همانجا یک مشتری عراقی به نام جمیل پیدا کردم.
این کارآفرین تشریح کرد: شرایط کار خوب بود و سال دوم با یک ارگان دولتی قرار داد ۴۰۰ میلیونی بستیم، اما افزایش ناگهانی دلار مشکلاتی را به وجود آورد. من باید به تعهدات قرارداد عمل میکردم در شرایطی که مواد اولیه ۳ برابر شده بود. سال ۹۲ با گرانی مواد اولیه، مانند یک شمع کل سیستم تولید ما آب شد. شریک بنده هم کم آورد. همان موقع من یک بچه کوچک و شیرخواره داشتم.
وی ادامه داد: بدترین خاطره من از آن سالها شبی است که به خانه رفتم، همسرم گفت که هیچ چیز در خانه نداریم، رفتم سوپر مارکت محله و به فروشنده گفتم که اگر میشود ۴ تا تخم مرغ با چند نان لواش به من بده، من پول آن را میاروم. اما او گفت نمی شود؛ لحظه ای که به خانه برگشتم به همسرم گفتم نشد و سریع به اتاق خواب رفتم. اما امید داشتم که اتفاقی خواهد افتاد تا اینکه فردای آن روز مشتری عراقی من آقای جمیل زنگ زد، اوفرودگاه بود، پیشش رفتم، یکسری قطعات ضایعاتی داشتیم که ۵۰۰ هزار تومان می فروختیم اما او همان قطعات را ۲۳ میلیون تومان از ما خرید. بعد از آن دوباره جهش دیگری در زندگی من رخ داد.
درویشی عنوان کرد: خداوند بنده هایی که در مسیر حرکت کنند فراموش نمی کند. به نظرم جوان ها به محض تصمیم گرفتن باید حرکت کنند.
مازیار عصری هم دومین مهمان ویژه بود که پس از اجرای چند قطعه، با زینب پورابراهیم و بابک افرا به گفتگو نشست.
عصری درباره آغاز فعالیت های موسیقی خود گفت: من موسیقی را از ۹ سالگی و با نواختن سازهای سنتور، ویلن و گیتار شروع کردم. با گیتار امکان خواندن هم داشتم، از همین رو به آواز هم علاقه مند شدم.
این خواننده در ادامه درباره قطعه محبوب و مشهور راز توضیح داد: آهنگسازی قطعه راز را امیر علیزاده انجام داده و شعر آن هم از خانم فریبا فدایی است که در سال ۸۵ و ۸۶ در صدا و سیما پرپخش ترین و محبوب ترین قطعه شد.
گفتنی است جشن رمضان ۱۴۰۰ به تهیه کنندگی کاوه امیری و سردبیری فرزانه پزشکی کاری از گروه اجتماعی شبکه پنج سیماست که در شب های ماه مبارک رمضان حوالی ساعت ۲۱:۳۰ تقدیم حضور بینندگان می شود.