شهر تهران بسیار گران اداره میشود و بهره وری حلقه مفقوده مدیریت شهری است!
ذبیح اله زارع کارشناس مدیریت شهری: تهران، به عنوان پایتخت ایران، نه تنها قلب تپنده اقتصاد و سیاست کشور است، بلکه الگوی مدیریت شهری برای کلانشهرهای ایران محسوب میشود. با این حال، بررسی بودجه ۸ سال اخیر شهرداری تهران (۱۳۹۶–۱۴۰۴) با نظارت و مدیریت هم اصلاح طلبان و هم اصول گرایان، تصویری نگرانکننده از «گرانادارهشدن» و «وابستگی خطرناک به درآمدهای ناپایدار» را نشان میدهد. این گزارش تحلیلی با استناد به دادههای رسمی، واکاوی میکند که چگونه مدیریت شهری تهران به جای حرکت به سمت درآمدهای پایدار و افزایش بهرهوری، در دام هزینههای فزاینده و منابع درآمدی بیثبات گرفتار شده است.
بر اساس جدول مقایسه درآمدها و هزینههای مصوب شهرداری تهران، بودجه از ۱۷ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۶ به ۲۳۱ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۴ رسیده است؛ رشدی حدود ۱۳ برابر در تنها ۸ سال! این افزایش سرسامآور هزینهها، خود به تنهایی نشاندهنده «تورم هزینهای» در مدیریت شهری است.
از سوی دیگر، درآمدهای شهرداری عمدتاً متکی به سه منبع است:
· عوارض ساختمانی (۴۰–۵۰٪)
ارزش افزوده از سال ۱۴۰۲ به بعد ۲۰ درصد (به تفکیک سال ۱۴۰۲ بیست و دو همت محقق و سال۱۴۰۳ سی و سه همت محقق و در سال ۱۴۰۴ سی و نه همت پیش بینی شده است)
· جرایم
· خدمات شهری
این ساختار درآمدی به شدت شکننده است. وابستگی به عوارض ساختمانی یعنی هرگونه رکود در بخش مسکن و ساختوساز — مانند آنچه در سالهای اخیر شاهد بودهایم — میتواند بودجه شهری را با بحران مواجه کند. در واقع، شهرداری تهران روی پایههای سستی ایستاده است.
از کل هزینههای مصوب، سهم حملونقل عمومی از ۷ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۶ به ۱۱۵ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۴ رسیده است. این رشد ۱۶ برابری، آیا با بهبود متناسب در کیفیت حملونقل عمومی همراه بوده است؟ پاسخ از دید شهروندان روشن است: ترافیک سنگین، متروی شلوغ و اتوبوسهای فرسوده و هوای آلوده.
نکته تکاندهنده آنجاست که حدود ۲۲–۲۵٪ از بودجه حملونقل صرف هزینههای جاری میشود. این رقم در سال ۱۴۰۴ بین ۲۵ تا ۲۸ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. آیا این حجم از هزینههای جاری با بهرهوری خدمات متناسب است؟ به نظر میرسد بخشی از این هزینهها صرف «گرانادارهشدن» ساختار مدیریتی شده است.
با وجود شعارهای زیبای محیط زیستی، سهم بودجه بهبود محیط زیست شهری ناچیز است.
در حالی که کل بودجه شهرداری از مرز ۲۰۰ هزار میلیارد تومان گذشته، سهم محیط زیست حتی به ۱٪ نیز نمیرسد. این غفلت در شهری که با آلودگی هوا، کمبود فضای سبز و مدیریت پسماند دستوپنجه نرم میکند، غیرقابل قبول است.
از دیدگاه اقتصادی، شهرداری تهران دچار «بیماری هزینهای» شده است. رشد هزینهها از رشد درآمدهای پایدار پیشی گرفته و این شکاف با درآمدهای مقطعی و غیرپایدار پر شده است. این الگو در بلندمدت موجب افزایش بدهیهای شهرداری، کاهش سرمایهگذاری در پروژههای ماندگار و وابستگی بیشتر به تصمیمات مقطعی خواهد شد.
شهرداری به جای توسعه منابع درآمدی پایدار مانند گردشگری شهری، مالیات بر املاک متروکه، توسعه فناوریهای شهری و جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی، همچنان به عوارض ساختمانی به عنوان «نوشداروی بودجهای» متکی است
برای شهروند تهرانی، این آمار و ارقام یعنی:
· عوارض سنگین ساختوساز که به قیمت مسکن میافزاید.
· ترافیک روزافزون و حملونقل عمومی ناکارآمد.
· محلهها و هوای آلوده و فضای سبز کمرنگ.
· احساس اینکه پولشان صرف هزینههای اداری و ملزومات و ساختمان و حقوق و دستمزد میشود، نه خدمترسانی کارآمد و ملموس.
انتهای پیام





