به گزارش برنا؛ اگر باور داریم آموزش و پرورش محور توسعه همه جانبه کشور چه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، آموزشی و... است، چرا با این همه مشکلات ریز و درشت دست و پنجه نرم می کند؟ آموزش و پرورش به رغم تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری هیچگاه اولویت اول کشور نبوده است و اگر بود این چنین غرق در مشکلات نبود.
مشهور است که می گویند شایستگی هر نظام آموزشی بستگی به میزان شایستگی دست اندر کاران آن نظام آموزشی دارد. در طی سال های گذشته متاسفانه برخی از کسانی(تاکید می کنم برخی از وزراء نه همه آنها) که در راس آموزش و پرورش قرار گرفتند، از جنس آموزش و پرورش نبودند و خاک کلاس درس را نخورده و با مشکلات و دردهای آن آشنایی نداشتند و راه درمان آن را نمی دانستند، دغدغه اصلی شان آموزش و پرورش نبود.
چرا اکنون که زمان انتخابات ریاست جمهوری است، آموزش و پرورش اولویت هیچ یک از کاندیداهای ریاست جمهوری نیست؟ مناظرهها و برنامه های کاندیداهای ریاست جمهوری که توی چند روز گذشته نگاه می کردم به عینیه دیدم آموزش و پرورش نه اولویت و نه دغدغه هیچ یک از کاندیداهای ریاست جمهوری نیست.چرا؟
آیا توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، علمی، آموزشی و... جز از طریق آموزش و پرورش ممکن است؟ شاید تا یه مدتی برنامه هایی که کاندیداها برای ریاست جمهوری ارائه می کنند بتوانند موفق آمیز باشد(مسکنی باشند برای درمان یک درد کهنه) ولی چون در بطن جامعه نهادینه نشده اند خیلی زود اثرگذاری خود را از دست می دهند. هر برنامه و طرحی که در جامعه نهادینه شد و مردم به آن اعتقاد و اعتماد پیدا کردند، موفق آمیز خواهد بود ولی اگر این برنامه ها و طرح ها یک شبه تهیه و اجرا شوند با شکست مواجه خواهند شد.
تنها راه نهادینه سازی و مشارکت مردم در امر حکومت داری اعتماد و اعتقاد به آموزش و پرورش است. راه سعادت و شکوفایی جامعه از طریق آموزش و پرورش می گذرد ولاغیر.
سند تحول بینادین محور اصلی تغییر و تحول آموزش و پرورش است
آموزش و پرورش دارای سندی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره آن می فرماید: «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، یک سند عالمانه، جامع، منسجم، پیشرو و قابل افتخار است».
بنابراین آموزش و پرورش هم سند تحول، هم نقشه راه، هم برنامه مدون و هم سیاست مشخص برای ایجاد تحول بنیادین دارد، هر کسی که به عنوان وزیر آموزش و پرورش معرفی می شود باید برنامه هایش مبتنی و استخراج شده از متن سند تحول باشد، اعتقاد دارم اگر همین سند تحول که مورد تایید و تاکید مقام معظم رهبری و سایر مسئولان نظام است، اجرایی شود در آینده ای نه چندان دور آموزش وپرورش پیشرفته و توسعه یافته ای خواهیم داشت.
سند تحول بینادین برای تمامی موارد و موضوعات آموزش و پرورش برنامه و راهکار مناسب ارائه داده است. این سند برای اجرایی شدن با مشکلات اساسی مواجه است ازجمله: عدم وجود یک متولی متعهد و ملزم به اجرای سند که به تحول باور و یقین کامل داشته باشد و معتقد باشد تنها راه ایجاد تحول در آموزش وپرورش اجرای کامل سند تحول و عمل به آن است.
اختصاص بودجه ویژه برای اجرای سند تحول بنیادین
اختصاص بودجه ویژه (با سر فصل مشخص و معین با عنوان سند تحول بنیادین) برای اجرای سند تحول بنیادین؛ این بودجه نباید با بودجه ای که آموزش و پرورش برای پرداخت حقوق و مزایای نیروی انسانی هزینه می کند یکی باشد، این بودجه فقط باید برای اجرای سند تحول بنیادین هزینه شود ولاغیر. مورد دیگر فراهم نمودن زیرساخت های لازم برای اجرای سند تحول بنیادین است و تا این زیرساختها فراهم نشود نمی توان به اجرای کامل سند تحول بنیادین امیدوار بود. یکی از بزرگترین مشکلات آموزش و پرورش این است که اعتقاد و باور لازم برای اجرای سند تحول بنیادین در آن وجود ندارد و اگر هم وجود دارد تعداد آنها خیلی کم است.
مدرسه قلب تپنده آموزش و پرورش
تمامی آموزش و پرورش چه کادر اداری، چه کادر آموزشی و چه کادر اجرایی و... همه برای اعتلای مدرسه و تسهیل روند آموزش و پرورش از طریق مدرسه تلاش می کنند. آموزش و پرورش بدون مدرسه معنی و مفهوم خاصی ندارد. بنابراین برای اینکه آموزش و پرورش در ریل اصلی و مسیر درست خود قرار گیرد، باید سند تحول بینادین از کف مدرسه شروع شود و کادر آموزشی برای اجرایی کردن این سند به آن ایمان، اعتقاد و باور کامل داشته باشند و تا معلمان و مدیران مدرسه آستین همت بالا نزنند اجرای سند تحول بنیادین فقط در یک شعار باقر خواهد ماند.
مدرسه محوری و مهارت آموزی
در سند تحول بنیادین به وضوح به این موضوع مهم اشاره شده است مدرسه باید به کانون تربیتی محله تبدیل شود، یعنی اینکه مدرسه محور اصلی تصمیم گیری های محله شود و اگر این امر اتفاق بیفتد مردم نسبت به آن احساس وظیفه و دین می کنند لذا برای رفع مشکلات آن وارد عمل می شوند.
مدرسه می تواند به مثابه کانال های ارتباطی مهم انسجام اجتماعی، پایداری و عامل اساسی همبستگی بین افراد محله ها باشد. کاهش فاصله بین جامعه و مدرسه و ایجاد تعامل مفید و موثر بین آنها، محور قرار گرفتن مدرسه در فعالیت های فرهنگی و تربیتی باعث گسترش مشارکت اجتماعی، حس شهروندی، ایجاد شور و نشاط در محله ها می شود.
در کنار این امر مهم مدرسه به راحتی می تواند از امکانات و تجهیزات محله برای مهارت آموزی دانش آموزان و آشنایی آنها با حرف مختلف استفاده نماید. بنابراین وزیر دولت جدید باید برای این موضوعات محوری که در سند تحول بنیادین به آنها اشاره شده است برنامه مدون و عملیاتی داشته باشد.
معیشت فرهنگیان پاشنه آشیل آموزش و پرورش
معیشت فرهنگیان بزرگترین مانع در اجرای برنامه های تحولی آموزش و پرورش است تا وقتی که فرهنگیان دغدغه نان، آب، مسکن و... دارند انتظار ایجاد تحول در آن کاری بیهود و ناممکن است. شرط اول ایجاد تحول در آموزش و پرورش، رفع دغدغه های معیشتی و رفاهی فرهنگیان است، فرهنگی که به خاطر مشکلات زندگی مجبور است چند شغلی دیگری داشته باشد کی به فکر دانش آموز و تحول در آموزش و پرورش است. ذهن و فکر آرام است که آماده ایجاد تحول، تغییر و دگرگونی است نه ذهن ناآرام و مشوش.
بنابراین فرهنگیان باید ببینند رئیس جمهور آینده برای رفع این مشکل چه برنامه ای دارد و نباید خود را عمله رای برنامه های شعاری و پوشالی کاندیداهای ریاست جمهوری کنند باید به آن کسی رای دهند که امید تحول و تغییر در او بسیار بیشتر از دیگران باشد.
برنامه مدون برای مقابله با صنعت کنکور
یکی دیگر از مشکلات آموزش و پرورش که باید ریشه ای با آن برخورد شود، بحث صنعت کنکور و موسسات کنکور است که باعث شده است ذهن و فکر بسیاری از خانواده ها را به خود اختصاص دهد، به نحوی که کنکور نظام آموزشی را حلق آویز کرده و فرزندان بسیاری از خانواده ها را آواره کشورها و سرزمین های دیگر نموده است. رئیس جمهور آینده باید برای ساماندهی و حذف کنکور برنامه منسجم و مدون ارائه کند، چون با وجود کنکور آموزش و پرورش متحول نخواهد شد، کنکور تک بعدی و تست محور است؛ آفتی است که الان آموزش و پرورش با آن دست و پنجه نرم می کند باید دید رئیس جمهور آینده برای دفع این آفت از چه سمی استفاده می کند؟ آیا این سم کوشنده و از بین برنده کنکور است و یا دوپینگی است برای جان گرفتن دوباره صنعت کنکور؟
توسعه عدالت آموزشی
یکی از مهمترین بحثهای نظام آموزش و پرورش، بحث عدالت آموزشی است. موضوع مهمی که در سند تحول بنیادین نیز یکی از راهبردهای اصلی را به خود اختصاص داده است. در واقع یکی از شرایط لازم برای یک جامعه متعالی، پویا و توسعه یافته دستیابی به عدالت آموزشی است که زمینه را برای دستیابی به عدالت اجتماعی فراهم میکند.
باید هر دانش آموزی متناسب با ظرفیتی که دارد فرصت یادگیری داشته باشد و تا جایی که فرصت و استعداد او اقتضاء میکند، رشد کند.
اول باید ببینیم دیدگاه کاندیدای ریاست جمهوری درباره عدالت آموزشی چیست؟ آیا اصلا وی به عدالت آموزشی اعتقاد کامل دارد و یا اعتقاد حداقلی؟ و بعد از آن وزیری که برای آموزش و پرورش معرفی می کند در این باره دیدگاهش چیست؟ البته از شخصی که رئیس جمهور برای وزارت آموزش و پرورش معرفی می کند می توان میزان اعتقاد وی را برای توسعه عدالت آموزشی و توجه به مناطق محروم پی برد.
عمل به برنامه های توسعه پنج ساله در حیطه آموزش و پرورش
قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (1400- 1396) در تاریخ ۱۴ اسفندماه سال ۹۵ مشتمل بر ۱۲۴ ماده و ۱۲۸ تبصره به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. وظایف قانونی دولت برای ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت در برنامه ششم توسعه، ذیل بخش 12 و در قالب ماده 63 برنامه ششم توسعه به تصویب رسیده است. بخش 12 برنامه ششم توسعه که به «آموزش عمومی، آموزش عالی و علم و فناوری» اختصاص یافته است شامل هفت تکلیف قانونی برای دولت در راستای تحول در نظام آموزش و پرورش است.
متاسفانه فرصت اجرای برنامه ششم توسعه در حال پایان است(1400- 1396) و دیگه امیدی به اجرای کامل آن نیست ولی باید در تهیه و تدوین قانون برنامه هفتم توسعه، نقش و جایگاه ویژه ای برای آموزش و پرورش در نظر بگیرند، از هم اکنون باید رایزنی های لازم برای این امر مهم و اساسی شکل بگیرد تا آموزش و پرورش به جایگاه واقعی خود دست یابد.
بنابراین مطالبات آموزش و پرورش از قانون توسعه هفتم باید بیشتر حول محور: اجرای سند تحول بنیادین، نظام رتبهبندی معلمان، نظام تامین و آموزش نیروی انسانی، ارتقای شان و منزلت و معیشت فرهنگیان، رایگان شدن مصرف آب، برق و گاز برای مدارس و... از مهمترین مواد برنامه هفتم توسعه در حوزه آموزش و پرورش باید باشد.
البته قوانین زیادی برای بهبود وضع آموزش و پرورش وجود دارد که متاسفانه بی توجهی به آنها باعث شده است آموزش و پرورش سالها از اهداف خود دور بماند؛ بنابراین در یک دیدگاه می توان گفت مشکل قانون نیست بلکه ناتوانی در اجرای قانون و یا نادیده گرفتن آن است.
اقتصاد آموزش و پرورش
اقتصاد آموزش و پرورش شاخه ای از علم اقتصاد است که کاربرد صحیح منابع را در آموزش و پرورش بررسی می کند و به تحقق اهداف نظام آمورشی به اقتصادی ترین وجه یاری می رساند.
سالهاست که متخصصان امر اقتصاد آموزش و پرورش توصیه می کنند که آموزش و پرورش برای رتق و فتق امور خود نیازمند یک معاونت اقتصادی است ولی متاسفانه تاکنون نتوانسته اند این امر را محقق نمایند بنابراین یکی از کارهایی که رئیس جمهور آینده باید انجام دهد توجه به اقتصاد آموزش و پرورش و تاکید بر ایجاد معاونتی به این نام در آموزش و پرورش است.
پیش بینی برنامه لازم برای مواجه با بیماری های واگیردار
بهترین راه پیشگیری از همه گیری بیماری ها با آموزش در مدارس امکان پذیر است، وقتی یک دانش آموز راه های مقابله با بیماری های همه گیر در مدرسه یاد می گیرد، می تواند همین آموزش ها را به خانواده خود منتقل نماید، مانند همین طرح همیار پلیس که بوسیله آموزش و پرورش و راهنمایی و رانندگی اجرا می شود. دانش آموز در خانه خودش یک پلیس است برای رعایت مقررات رانندگی. این گونه برنامه ها و طرحها نیازمند این است که دولت برای آنها برنامه مدون و پیش بینی شده ای داشته باشد.
به هر حال دانش و یادگیری بزرگترین منابع تجدید پذیر بشریت برای پاسخ به چالش ها و ابداع گزینه های جدید است. با این حال، آموزش بیشتر از پاسخ به دنیای در حال تغییر است. آموزش دنیا را دگرگون می کند و بنابراین با هم فکر می کنیم تا بتوانیم با هم عمل کنیم تا آینده مورد نظر خود را بسازیم.
آنچه که همه گیری کرونوویروس (19 COVID) در آموزش و پرورش آشکار کرد، شکاف بین سیستم های آموزشی موجود است و آنچه که در حال حاضر مهم و حیاتی است، یافتن یک راهکار مناسب برای ارائه آموزش مجازی و آموزش از راه دور به دانش آموزان است.
با توجه به اینکه جهان با گسترش ویروس کرونا در حال دگرگونی و حرکت به سوی تغییر و تحول اساسی در شیوه های آموزش و یادگیری است، باید قوانین و مقررات متناسب با این تغییرات طراحی و پیش بینی شود. مطمئناً جهان پسا کرونا جهان دیگری است که بسیاری از روش های سنتی و عادی گذشته را در نظام تعلیم و تربیت دچار دگرگونی می کند، دانش آموزان در این جهان جدید با دانش آموزان قبل از کرونا تفاوت های بسیاری دارند، در بیشتر زمینه های آموزشی از معلمان خود جلوترند. در واقع باید فکری اساسی برای نیروی انسانی مورد نیاز در این جهان جدید نمود و با نیروی های قبل از کرونا نمی توان آموزش و پرورش پویا، فعال و یادگیرنده و یاددهنده داشت، این آموزش و پرورش مدل جدید، الگوی جدید، معلم جدید و سازو کارهای جدید آموزشی و پرورشی نیاز دارد.
باید در این دنیای جدید برای پرورش دانش آموزان فکری اساسی نمود چون ممکن است 50 درصد دانش آموزان به کلاس های درس حضوری باز نگردند. بنابراین برای بحث تربیتی این دانش آموزان باید راهکار مناسب و الگوی مناسب تربیتی ارائه نمود با شعار دادن چیزی درست نمی شود.
جهان کنونی، جهانی فراتر و به مراتب کاملتر از گذشته است و برای هر حرف، طرح، برنامه ای باید مدل و الگوی متناسب با آن را ارائه نمود.
کسی که به عنوان وزیر آموزش و پوررش در دولت بعدی معرفی می شود، بجز سند تحول بنیادین، برنامه دیگری که با آن تناسب نداشته باشد، ارائه کند این فرد به جای شکوفایی آموزش و پرورش ضربه مهلکی به آن خواهد زد که سالها آثار آن باقی خواهد ماند.
اولویت اصلی دولت آینده باید آموزش و پرورش
مطالبه جدی مردم و فرهنگیان از رئیس جمهور آینده، باید این باشد که اولویت اصلی وی آموزش و پرورش باشد، مسیر تعالی و پیشرفت جامعه فقط از طریق آموزش و پرورش پویا، تاثیرگذار، کارآمد، موثر، مهارت محور و مسئولیت پذیر محقق می شود.
نمی شود خواهان توسعه و پیشرفت کشور بود ولی آموزش و پرورش در اولویت کاری دولت نباشد و به عنوان یک بچه سر راهی، گه گاهی به آن نگاه کنند و در مناسبت های مختلف برای آن شعر خوانی و رجز خوانی کنند من آنم که رستم بود پهلوان؛ نخیر، آموزش و پرورش کسی را می خواهد که هم اهل فن و متخصص این حوزه و به نوعی خاک کلاس درس را خورده و با مسائل و مشکلات آن آشنا باشد، بداند برای حل مشکل آموزش و پرورش چه کاری باید انجام دهد، کسانی که قبلا در این وادی امتحان خود را پس داده اند به درد آموزش و پرورش نمی خورند یعنی آزموده را آزمودن خطاست.
کسی باید سکان آموزش و پرورش را در دست بگیرد که هم تئوریسن باشد؛ یعنی اینکه هم دارای طرح، برنامه و استراتژی مدون و معین باشد و هم مرد میدان عمل باشد که به میز و صندلی نچسبد بلکه همیشه در میان میدان عمل و در حال مبارزه برای گرفتن حق و حقوق نظام تعلیم و تربیت باشد، آلت دست سیاسیون نبوده و اجازه دخالت به هیچ گروه، حزب و افراد سیاسی در کار نظام تعلیم و تربیت را ندهد، به طورجدی از دخالت های بی جا و موازی کاری های سایر دستگاه ها در حوزه آموزش و پرورش جلوگیری نماید.
درک شرایط جامعه و آموزش و پرورش
بسیاری از روسای جمهور و وزیران قبلی که آمدند و پست گرفتند برای اعتلای آموزش و پرورش حرفها و شعارهای خیلی دلچسب و دل انگیزی زدند ولی متاسفانه در زمان عمل به وعده هایی که دادند عمل نکردند و اصلا آموزش و پرورش اولویت آنها نبود. بدون توجه به شرایط، مقتضیات و ضرورت های توسعه و پیشرفت جامعه، رفتند مسائلی را به عنوان اولویت اول خود انتخاب کردند که بعد از سالها هنوز به نتیجه نرسانده اند.
داشتن درک درست و منطقی از نیاز جامعه یکی از اصولی است که باعث می شود برنامه ها و استراتژی های یک نظام به سرانجام برسد. بنابراین رئیس جمهور جدید باید از جایگاه و شان آموزش و پرورش درک درست و منطقی داشته باشد، نباید آموزش و پرورش را فقط عمله رای به حساب بیاورد بلکه آموزش و پرورش را ستون اصلی توسعه و پیشبرد اهداف کشور بداند نه اهداف شخصی خود و گروهش.
متاسفانه نایده گرفتن آموزش و پرورش در برنامه های اولویت دار روسای جمهور، باعث بی انگیزگی فرهنگیان شده و نتیجه اش هم در سالهای گذشته به عینه دیده ایم، زمانی که پرورشی را حذف کردیم و دانش آموزان را به حال خود رها کردیم هیچ وقت فکر نمی کردیم با حجم گسترده ای از معضلات و آسیب های اجتماعی در آینده مواجه شویم.
به روز آوری سیستم فناوری و نرم افزاری آموزش و پرورش
آموزش و پرورش برای اینکه همپای تحولات روز دنیا پیش برود نیازمند زیرساخت مناسب و استفاده از تکنولوژی و فناروری های نوین آموزشی، اطلاعاتی و ارتباطاتی روز جهان است.
استفاده روزافزون از فناوری های نوین به عنوان روشی برای یادهی و یادگیری، راه های جدیدی را برای پیشرفت های فناوری گشوده است. این فناوری ها به معلمان کمک می کنند تا آموزش خود را فراتر از آموزش و یادگیری سنتی ارائه نموده و دانش آموزان را با شیوه های عملی یادگیری درگیر می کنند. در آینده برای آموزش دانش آموزان از فناوری های مدرنی استفاده خواهد شد که تاکنون سابقه نداشته است.
آموزش به طور فزاینده ای در حال تبدیل شدن به یک صنعت متنوع و تکنولوژی پیشرفته است. تمام اتفاقاتی که در دنیای تکنولوژی رخ می دهد، مستقیماً روی سیستم های آموزش و یادگیری تاثیر می گذارد.
متاسفانه آموزش و پرورش ما از زیرساخت لازم برای حرکت به سوی توسعه و پیشرفت محروم است، شاید بتوان ادعا نمود بیماری کرونا یک فرصت استثنایی را دراختیار آموزش و پرورش برای ورود به عرصه فناوری های نوین مهیا نمود و باعث شد تا با همراهی و همکاری معلمان قدم هایی در این راه بردارد ولی این قدمها در مقابل فناوری های روز دنیا خیلی ناچیز است؛ باید با اختصاص بودجه مناسب، نیروی انسانی آموزش دیده، متخصص و کارکارشناسی قدم های محکم تری را برای توسعه آموزش و پرورش برداشت. این موضوع یکی از گلوگاه های مهم در برنامه های ریاست جمهور آینده است که باید میزان علاقه و ارتباط برنامه های خود را با این موضوع مهم و اساسی مشخص و معین نماید.
توجه جدی به امر آموزش و تربیت نیروی انسانی
تربیت نیروهای تاثیرگذار، موثر و اثربخش برای ایجاد تغییر و تحول در دستگاهی که از آن به عنوان سازنده و تربیت کننده نسل آینده مسئولان کشور از آن نام برده می شود، نیازمند توجه ویژه و خاصی است که هر فردی را نمی توان از راه های غیر معمول وارد آموزش و پرورش کرد. باید الگوی جذب نیروی انسانی ویژه آموزش و پرورش طراحی و تصویب نمود تا از ورود نیروهای بی کیفیت و بی انگیزه به آموزش و پرورش جلوگیری نماید.
توسعه منابع انسانی متعهد، متخصص و کاردان برای دستگاه عریض و تحویل مانند آموزش و پرورش یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای زندگی، رقابت، بقا و توسعه در جهانی است که هر لحظه در حال نو شدن و تغییر و تحول است. لازمه یک سازمان یادگیرنده و پویا داشتن نیروهای کارآمد و متخصص است، این موضوع با بخشنامه و آئین نامه ممکن نیست بلکه باید بر اساس یک طرح، الگو و برنامه مدون و عملیاتی انجام شود.
در عصر لحظه ها که داده ها هر ثانیه در حال تغییر و تحول است در آموزش و پرورش نیازمند نیروهایی هستیم که بتوانند همپای این تغییرات حرکت نموده و از توانمندی لازم برخوردار باشند.
نمی توان آموزش و پرورش را با نیروهایی که با روش های سنتی آموزش دیده اند اداره کرد، طراحی الگوی ویژه جذب، استخدام و نگهداشت نیروی انسانی در آموزش و پرورش یک ضرورت مهم و اساسی است. باید نیروهایی که وارد آموزش و پرورش می شوند از هر لحاظ یک سر و گردن بالاتر از سایر نیروهای دستگاههای دیگر باشند، چون اینها سرنوشت یک ملت و جامعه را در اختیار می گیرند، نمی شود هر کسی را به عنوان معلم پذیرفت، باید بر اساس یک دستورالعمل مشخص و معین ویژه آموزش و پرورش جذب شوند.
بنابراین توجه به امر آموزش و پرورش نیروهایی که برای کار در آن انتخاب می شوند، یک امر مهم و حیاتی است، به نظر می رسد این فرد باید هم معلم باشد، هم روانشناس، هم جامعه شناس، هم مدیر، هم پزشک، هم حقوقدان و... باشد به طور خلاصه باید در تمامی این زمینه ها اطلاعات لازم و کافی داشته باشد تا بتواند در مواجه با دانش آموزان نوع نگاه، رفتار و کردار خود را مدیریت نماید.
بنابراین توجه به نیروی انسانی به طور اخص و آموزش و پرورش به طور عام در برنامه های رئیس جمهور جدید و وزیری که انتخاب می کند می توان به نوع دیدگاه، تفکر و منش او در باره آموزش و پرورش پی برد.
اساس، پایه و عامل تحرک و پویایی آموزش و پرورش نیروی انسانی متخصص، فعال، اثربخش، موثر و تاثیرگذاری است که امیدواریم با روی کار آمدن رئیس جمهور جدید این امر محقق شود.
نیروی انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش بر اساس قانون فقط باید از طریق دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تربیت و جذب آموزش و پرورش شود، چون وظیفه این دانشگاهها تربیت نیروی انسانی متخصص و دارای صلاحیت های حرفه ای معلمی است و تنها دانشگاه های کشور هستند که نیروی تخصصی مورد نیاز آموزش و پرورش را تربیت می کنند.
تامین و جذب نیرو برای آموزش و پرورش که از آن به عنوان موتور متحرکه توسعه و پیشرفت کشور یاد می شود فقط در اختیار آموزش و پرورش نیست بلکه دستگاههای دیگر سعی می کنند نظرات و دیدگاههای خود را به آموزش و پرورش دیکته کنند؛ این دستگاه که نیروهای مورد نیاز آینده کشور را تربیت می کند و سرنوشت آینده کشور تا حدود زیادی به آن وابسته است، برای نهادینه کردن فرهنگ عمومی، قوانین و مقررات، ارزشها، مهارت آموزی، مسئولیت پذیری، مشارکت، همکاری، مهارت های ارتباطی و... در دانش آموزان نیازمند نیروهایی کارآمد، تاثیرگذار، اثربخش، توانمند، تحول آفرین و تحول خواه است که این امر فقط با تامین و جذب نیروهای متخصص و آموزش دیده دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجایی برای آن میسر است.
توجه به نقش و جایگاه شورای عالی آموزش و پرورش
شورای عالی آموزش و پرورش یکی از نهادهای اجتماعی و فرهنگی است که به تناسب فراگیر بودن تصمیمات آن در امر تعلیم و تربیت کشور، شکل گیری و ادامه فعالیت های آن پشتوانه مردمی داشته(از زمان شکل گیری در سال 1275) و از ابتدا بر پایه نیات خیرخواهانه کسانی استوار است که در تعالی و شکل گیری فرهنگ نقش ارزنده ای ایفا کرده اند. این شورا و کمیسیون های آن با قدمت بیش از یکصد ساله خود به عنوان اتاق فکر آموزش و پرورش همواره در راستای تعلیم و تربیت کشور گام های اساسی برداشته است.
شورای عالی، به عنوان مرجع سیاستگذار در حوزه آموزش عمومی و متوسطه کشور وظیفه دارد با تعیین خطمشیهای آموزشی، تصویب برنامههای درسی و تربیتی، تصویب مقررات آموزشی، انضباطی، اجرایی مدارس و... بسترهای قانونی برای اجرای سیاستها و در نهایت دستیابی به اهداف نظام آموزش و پرورش را فراهم آورد. بیتردید عرضه خدمات آموزشی و تربیتی به دانش آموزان نیازمند تصویب مقرراتی است تا مجریان و دستاندرکاران نظام تعلیم و تربیت بتوانند در چارچوب قوانین و مقررات به ایفای مسئولیت خود بپردازند.
با وجود شورایی با این قدمت(بیش از یکصد سال) برخی مواقع تصمیماتی خارج از این شورا برای آموزش و پرورش گرفته می شود که آسیب ها و بار مالی آن بیش از حد تصور است، مانند بکارگیری برخی از نیروهایی که از توان، تخصص و صلاحیت حرفه ای لازم برای امر خطیر معلمی برخوردار نیستند، متاسفانه آموزش و پرورش را مجبور بکارگیری و استخدام آنها می کنند.
بر اساس یکی از مواد قانونی تشکیل این شورا « هیچ یک از مقررات آموزشی و پرورشی کشور که با وظایف شورای عالی آموزش و پرورش مربوط است، قبل از تصویب در شورا رسمیت نخواهد یافت» و «مصوبات این شورا در حدود اختیارات قانونی خود برای موسسات ذی ربط لازم الاجراست» و « بررسی طرحها و لوایح قانونی مربوط به آموزش و پرورش، قبل از طرح در مجلس شورای اسلامی» از مهم ترین وظایف این شوراست.
رئیس جمهور آینده به عنوان رئیس شورای عالی آموزش و پرورش نباید اجازه دهد بدون کارکارشناسی و نظر این شورا قانونی برای آموزش و پرورش تصویب شود که بعدها باعث ایجاد مشکلات اقتصادی زیادی برای آن شود، وقتی جایی است که می تواند مسائل و مشکلات آموزش و پرورش را بررسی و راهکار مناسب برای آنها ارائه نماید چه لزومی دارد در جای دیگر برای رفع مسائل و مشکلات آموزش و پرورش تصمیم گیری شود؟
استفاده از ظرفیت قانونی سایر دستگاه ها و نهادها برای اعتلای آموزش و پرورش
در سند تحول بنیادین یک سری از دستگاهها را ملزم به همکاری با آموزش و پرورش برای ایجاد تحول بنیادین در آن نموده است؛ آموزش و پرورش می تواند به استناد آنها از سایر دستگاه ها و نهادها درخواست کمک و همکاری نماید.
آموزش و پرورش به تنهایی توان اداره این دستگاه عظیم و طویل را ندارد، باید سایر دستگاهها و نهادها به کمک آن بیایند، در کشورهای دیگر دستگاهها، سازمانها و شهرداری ها یک پای ثابت آموزش و پرورش هستند که برای رفع نیازهای آن تلاش می کنند.
وظیفه آموزش و پرورش فقط باید تعلیم و تربیت فرزندان این مرز و بوم باشد، کار آموزش و پرورش ساخت و ساز مدارس نیست، کار آموزش و پرورش تهیه سرویس مدارس نیست، کار آموزش و پرورش فراهم کردن زیرساخت های لازم برای آموزش های مجازی نیست و... برای داشتن آموزش و پرورشی پیشرو و توسعه یافته باید هر کدام از دستگاهها گوشه ای از کار آن را بر عهده بگیرند، وزارت ارتباطات فراهم کردن فناوری های نوین آموزشی، وزارت مسکن و شهر سازی ساخت مدارس، شهرداری ها سرویس مدارس، وزارت گردشگری و میراث فرهنگی اردوهای دانش آموزی، سازمان فنی و حرفه ای در اختیار گذاشتن کارگاه های آموزشی، وزارت بهداشت مربیان بهداشت مدارس و... را تامین نمایند. در این بین کار اصلی آموزش و پرورش فقط می شود تعلیم و تربیت دانش آموزان و ارائه شیوه های نوین یاددهی و یادگیری به آنان، در این صورت است باید انتظار ایجاد تحول و نوآوری در نظام آموزشی را داشت، باید فرصت لازم را به آموزش و پرورش برای نفس کشیدن و خلق ایده، تفکر خلاق و مبتکرانه داده شود که بتواند همراه و همگام با تحولات محیطی گام بردارد نه اینکه دغدغه های غیر آموزشی و پرورشی آن را فرسوده نماید.
تبدیل آموزش و پرورش به یک مطالبه عمومی و ملی
باید این احساس در مردم بوجود بیاید که تنها جایی که آنان می توانند امید به ایجاد تغییر، تحول و آماده سازی فرزندان آنان برای ورود به اجتماع را دارد، آموزش و پرورش است. با همکاری و همراهی آنان می توان آموزش و پرورشی را بوجود آورد که خروجی آن مسئولیت پذیری، وفاداری، عشق به مهین و خانواده، احترام به ارزش های جامعه و... را بدنبال دارد.
یعنی دغدغه خانواده ها و جامعه آموزش و پرورش فرزندانشان باشد، وقتی این احساس شکل بگیرد آنها آموزش و پرورش را از خود دانسته و برای رفع مشکلات آن پیش قدم می شوند.
جامعه باید به این باور برسد ایجاد تغییر و تحول در آموزش و پرورش منشا تغییر و تحول در استاندارهای جامعه را بدنبال دارد.
وقتی خانواده ها، دولتها و نظام آموزشی به همدیگر اعتقاد، اطمینان و اعتماد داشته باشند در این صورت است که باید آمادگی تشکیل جامعه ای منضبط، منظم، منسجم، قانونمدار، مسئولیت پذیر، متعهد به ارزش های اخلاقی و اجتماعی را انتظار داشت.
سخن پایانی
اگر دغدغه، اصل و اساس برنامه یک نامزد ریاست جمهوری آموزش و پرورش باشد، بدانید آن شخص دغدغه توسعه، پیشرفت و اعتلای کشور را دارد و می توان به او اعتماد و اتکا کرد. فرهنگیان کشور باید به کسی رای بدهند که آموزش و پرورش اولویت اصلی او باشد نه اینکه آموزش و پرورش یکی از برنامه های او که برای ریاست جمهوری باشد.
آموزش و پرورش مانند یک شاهرگ حیاتی است که در تمامی اجزای جامعه جریان دارد و به گستره تمامی جامعه؛ فکر، ایده و اندیشه در آن ساری و جاری است؛ پاسخگویی به همه سلایق، ایدهها و دیدگاهها در آموزش و پرورش کاری بس دشوار و تقریباً نشدنی است؛ بنابراین چاره ای وجود ندارد جز اینکه بر مدار قانون و سند تحول بنیادین پیش رفت.
هر کاری که توسط رئیس جمهور جدید برای برای اعتلا و شکوفایی آموزش و پرورش انجام گیرد در آینده ای نه چندان دور آثار و ثمراتش هویدا خواهد شد.
اگر باور داریم آموزش و پرورش محور توسعه همه جانبه کشور چه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی، آموزشی و... است، چرا با این همه مشکلات ریز و درشت دست و پنجه نرم می کند؟ آموزش و پرورش به رغم تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری هیچگاه اولویت اول کشور نبوده است و اگر بود این چنین غرق در مشکلات نبود.
مشهور است که می گویند «شایستگی هر نظام آموزشی بستگی به میزان شایستگی دست اندر کاران آن نظام آموزشی دارد». در طی سال های گذشته متاسفانه برخی از کسانی(تاکید می کنم برخی از وزراء نه همه آنها) که در راس آموزش و پرورش قرار گرفتند، از جنس آموزش و پرورش نبودند، خاک کلاس درس را نخورده و با مشکلات و دردهای آن آشنایی نداشتند و راه درمان آن را نمی دانستند، دغدغه اصلی شان آموزش و پرورش نبود به همین دلیل برای بهبود روند آموزش و پرورش نتوانستند قدمی مهم و موثری بردارند.
کسی باید سکان آموزش و پرورش را در دست بگیرد که هم تئوریسن باشد؛ یعنی اینکه هم دارای طرح، برنامه و استراتژی مدون و معین و درد آشنای آموزش و پرورش باشد و هم مرد میدان عمل باشد که به میز و صندلی نچسبد بلکه همیشه در میدان عمل و در حال مبارزه برای گرفتن حق و حقوق نظام تعلیم و تربیت باشد، آلت دست سیاسیون نبوده و اجازه دخالت به هیچ گروه، حزب و افراد سیاسی در کار نظام تعلیم و تربیت را ندهد، به طورجدی از دخالت های بی جا و موازی کاری های سایر دستگاه ها در حوزه آموزش و پرورش جلوگیری نماید.
*باقر امیری – کارشناس آموزش و پرورش