به گزارش خبرنگار برنا، سینمای سیاسی در کشور ما قطعاً با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بوده اما بسیاری از سینماگران بر این عقیدهاند که محدودیتهای بسیاری در این زمینه وجود دارد که پرداختن آزادانه به مسائل سیاسی را تا حدی ناممکن میکند و باعث میشود تنها فیلمهایی امکان ساخت داشته باشند که جبههگیری و نگاهشان به مسائل سیاسی مختلف یک طرفه است اما در این بین برخی سینماگران نیز وضعیت را در سالهای اخیر برای پرداختن به مسائل مختلف با نگاههای متفاوت مهیا میدانند.
به هر حال سینمای سیاسی را میتوان در کشور ما یک گونه سینمایی جدی دانست که شاید تا امروز با وجود میل و رغبتی که در سینماگران وجود دارد آثار چندان مطرح و خوبی در این گونه سینمایی ساخته نشده است.
در گفتوگو با چند سینماگر نگاهی به سینمای سیاسی در ایران داشتیم که در ادامه میخوانید:
حمید بهمنی: «آژانس شیشهای» سینمای سیاسی را پس از انقلاب کلید زد / سینمای سیاسی باید به مردم امید دهد
حمید بهمنی کارگردان فیلمهای سینمایی «گلوگاه شیطان» و «گامهای شیدایی» با اشاره به اینکه سینمای سیاسی پس از انقلاب در ایران ظاهر شد، تأکید کرد که «آژانس شیشهای» سینمای سیاسی را پس از انقلاب کلید زد.
حمید بهمنی نویسنده و کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: پس از پیروز انقلاب اسلامی مسیرهای مختلف برای پرداختن به موضوعات مختلف باز شد و در سینمای ما هم این روند وجود داشت که یکی از مشخصترین آن ظهور سینمای سیاسی بود چرا که ما پیش از انقلاب سینمای سیاسی نداشتیم.
بهمنی خاطرنشان کرد: کلید سینمای سیاسی توسط فیلم سینمایی «آژانس شیشهای» زده شد و این فیلم بود که مسیر بازتری را در راستای ساخت اینگونه آثار باز کرد. ما اعتقاد داریم که در کشورمان میتوان بدون غرض و سوء نیت به شکلی دلسوزانه حرفهایی را زد و این امکان میتواند فضا را برای ساخت آثار سیاسی باز کند و به مرور فیلمهایی ساخته شدند که نگاه ما به سینمای سیاسی به طور کل تغییر پیدا کرد و زمانی به طول انجامید تا ما در سینمای خود سیاستهای روز را به کار بردیم.
او افزود: پس از مدتی فیلمهای سینمایی سیاسی در جهت پروپاگاندایی قرار گرفت که فیلمساز را به جشنوارههای خارجی میرساند. این فیلمها معمولاً آثاری بودند که حاوی سیاهنمایی و دروغگویی بودند و علیه کشور و سیاست عمل میکردند.
این کارگردان در ادامه اظهار داشت: از نظر من سینمایی که بتواند رنجها و دردها را با در نظر گرفتن انصاف مطرح کرد و به مخاطب و مسئولان کشور راهکار بدهد یک سینمای سالم و سازنده است. به نظر من فیلم سینمایی «آژانس شیشهای» چنین ویژگی دارد و مفاهیم اعقتادی ما را به بهترین شکل مطرح میکند. ما فیلمهای مذهبی بسیاری هم داریم که رویکردهای سیاسی در آنها به وضوح دیده میشود، سریالهایی چون «مختارنامه»، «امام علی (ع)» یا سریالی چون «یوسف پیامبر» یا فیلم «ملک سلیمان» هم آثاری هستند که با وجود تعریف قصهای تاریخی و مذهبی رویکردهایی سیاسی مربوط به سیاست روز دارند.
او افزود: سیاست نمیتواند از مسائل روزمره جدا باشد، ما میتوانیم فیلمهایی اجتماعی با رویکردهای سیاسی داشته باشیم. بسیاری از فیلمسازان ما برداشتهای غلطی از سیاست دارند و این باعث میشود فیلمهایی با سیاهنمایی و دشمنپسند بسازند. قطعاً در جامعه ما اتفاقاتی رخ داده و شکافهایی وجود دارد که باید درباره آنها بحث شود و سینما هم جایی برای بیان این مسائل است اما این بحث نباید منجر به زدن پایههای تفکری و انقلابی جمهوری اسلامی شود. متأسفانه طی سالهای اخیر اینگونه نبوده و حتی در جشنواره فیلم فجر هم فیلمهایی دیدهایم که با کلیت نظام مخالفت داشتهاند. بسیاری از فیلمسازان ما از این فضای آزاد در جهتی استفاده میکنند که نظام را به طور کامل زیر سوال میبرند.
کارگردان فیلم سینمایی «آخرین نبرد» در ادامه اظهاراتش درباره دورهای که بهترین زمان برای ساخت فیلمهای سیاسی میداند، گفت: بهترین زمان سال 1376 به بعد است چرا که از آن زمان شعارهایی از سوی مسئولان مطرح شد که در جهت درستی که مطرح شده بودند قرار نداشتند. در این شرایط تضادهایی وجود دارند که فیلمساز میتواند با اشاره به آنها دولت را به چالش بکشد که البته سینماگران ما این کار را نکردند و برعکس از فضای باز ایجاد شده استفاده کردند و علیه کشور عمل کنند. هنرمندی که منصف باشد میتواند به هر شکل و در هر سطح مخاطب را در مسیری قرار دهد که امید را هم به او ارائه دهد.
بهمنی تأکید کرد: فیلمساز باید مخاطب را به انتخاب مسیری درستتر ترغیب کند و به جامعه امید تزریق کند. متأسفانه فیلمهای ما معمولاً اینگونه نیستند و ضد امید عمل میکنند. زمانی فیلمهایی مثل «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند» ساخته شدند که در عین سادگی با موضوعی اجتماعی رویکردی سالم در سیاست داشتند. فیلمهای نرگس آبیار مثل «شیار 143» را میتوان آثار سیاسی سالم و درستی دانست. متأسفانه در سالهای اخیر فیلمسازان متعهد بایکوت شدند و فیلمسازانی در این عرصه کار کردند که با نگاه روشنفکرانهشان پروپاگاندایی در جهت سیاستهای غلط داشتند.
او در پایان گفت: من با سینمایی که در جهت پروپاگاندای سیاسی باشد مشکلی ندارم اما این پروپاگاندا باید مفید و سازنده باشد. به عنوان مثال فیلم «قلادههای طلا» به نظر من از آثاری است که نگاهی منصفانه دارد اما فیلمی چون «یک خانواده محترم» با دروغگویی و سیاهنمایی تنها سعی در دیده شدن داشت.
مسعود دهنمکی: امروز فضای نقد برای فیلمهای سیاسی فراهم است/ باید استقلال فیلمسازانی که منصفانه نقد میکنند حفظ شود
مسعود دهنمکی کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: به نظر من در حوزه ساخت فیلمهای سیاسی ما دو دهه طلایی داریم که مربوط به دهه 1360 و دهه 1390 میشود. در این دو دوره فیلمها و سریالهایی ساخته شدند که میتوان آنها را آثار قابل تأمل و باکیفیتی در حوزه سینمای سیاسی دانست.
دهنمکی خاطرنشان کرد: از دهه 1360 تا 1390 وقفهای اتفاق افتاد که در این دو دهه آثار سیاسی چندانی تولید نشد. به نظر من یکی از دلایل اصلی این اتفاق ذائقه مخاطب است که شاید استقبال چندانی هم از سوی مخاطبان متوجه این فیلمها نمیشد اما دلیل دیگر این کمکاری در حوزه ساخت فیلمهای سیاسی به سیاستگذاریهای غلط مربوط میشود چرا که بخش خصوصی امکان ساخت فیلم سیاسی برایش فراهم نبوده و مسئولان سینمایی کشور نیز در آن زمان حمایتی از تولید اینگونه فیلمها نداشتند.
کارگردان فیلم سینمایی «اخراجیها» تأکید کرد: در سالهای اخیر که مربوط به دهه 1390 میشود فیلمهای سیاسی متعددی با نگرشهای مختلف ساخته شدهاند. بخشی از این فیلمها آثاری بودند که نگاه انتقادی سیاسی داشتند و برخی فیلمها هم آثار حاکمیتی بودند. به نظر من تولید هر دو فیلم لازم است، برخی مواقع حاکمیت ساخت برخی آثار را با توجه به سیاستهای روز در دستور کار قرار میدهد که فیلمهایی در این زمینه ساخته میشوند و از نظر من هیچ اشکالی در این نمیتواند وجود داشته باشد و در کنار این آثار هم فیلمهایی ساخته میشوند که نگاهی نقادانه دارند و به نظر من نقد منصفانه نیز باید با فراهم کردن شرایط و حفظ استقلال فیلمساز حمایت شود اما آنچه که میتواند در ساخت فیلمهای سیاسی اشکال و ایراد به حساب بیاید ساخت فیلمهایی است که نگاهشان وابسته به جریانهای خارجی است و حتی بودجه تولید این آثار هم خارج از کشور تأمین میشود. متأسفانه بسیاری بر این عقیدهاند که ساخت فیلمهایی در جهت سیاستهای حاکمیت در هر صورت اشکال دارد اما فیلمهایی که وابسته به نگاهها و جریانهای خارجی هستند هیچ مشکلی ندارند که از نظر من این نگرش اشتباه است و هر حاکمیتی را هم در دنیا نگاه کنیم در جهت سیاستهای خود همواره ساخت چندین فیلم را در دستور کار قرار میدهد.
او افزود: در دوران دهه 1360 هم فیلمهای سیاسی مختلفی ساخته شدند. آثاری که بعضاً نگاهی تاریخی داشتند و دوران پیش از انقلاب را مورد انتقاد قرار میدادند و حتی برخی مواقع نگاهی به وضعیت حاضر کشور داشتند. با وقوع جنگ تحمیلی این گونه سینمایی در شکل و شمایل دیگری ادامه پیدا کرد که در آن زمان با به وجود آمدن ژانر دفاع مقدس بسیاری از حرفهای سیاسی در این گونه سینمایی مطرح شد.
دهنمکی خاطرنشان کرد: منظور من از فیلم سیاسی آثاری اجتماعی نیست که نشانههایی سیاسی در آنها یافت میشود؛ فیلم سیاسی که مطرح میکنم فیلمهایی هستند که مستقیماً به سیاست و مسائل آن میپردازند. در دهه 1390 شاهد بودیم که فیلمها و سریالهای مختلف سیاسی دوباره ساخته شدند که شاید تنوع آثار هم افزایش پیدا کرد و من هم در این دوران با نگاهی طنز به سیاست پرداختم و فیلم «اخراجیها 3» را ساختم. در این مدت اگر نگاهی به روند تولید فیلمهای سیاسی داشته باشیم متوجه میشویم که سیاستگذاریها در جهت بهتری قرار گرفتهاند و حمایتهایی هم صورت میگیرد.
این کارگردان در پایان اظهاراتش درباره محدودیتهای موجود در تولید فیلمهای سیاسی گفت: به نظر من هیچگاه به اندازه امروز فضا برای نقد سیاسی و در واقع ساخت فیلم سیاسی باز نبوده؛ خوشبختانه مدیران این فضا را امروز در اختیار فیلمسازان قرار دادهاند و معتقد هستم که امروز امکان نقدهای منصفانه بر سیاستهای کشور برای سینماگران وجود دارد.
کاظم معصومی: امکان ساخت فیلمهای سیاسی که بخواهند به تنشهای داخلی بپردازند وجود ندارد
کاظم معصومی کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: به نظر من فیلمسازی در خصوص موضوعات سیاسی با توجه به شرایط خیلی حساسی که در کشور ما وجود دارد امروز کار سخت و تا حدی غیر قابل امکانی است. اگر فیلمی بخواهد درباره یک مقام سیاسی ساخته شود که نگاهی انتقادی به او داشته باشد قطعاً با تنشهایی روبرو است که حتی میتواند منجر به جلوگیری از پخش یا اکران اثر شود.
معصومی خاطرنشان کرد: تنها فیلمهای سفارشی سیاسی هستند که امکان ساخته شدن دارند که آن هم در فضا و رویکردی کاملاً مشخص روایت میشوند. فیلمهای مستقل که باورها و اعتقادات فیلمساز را بخواهند مطرح کنند به هیچوجه ساخته نمیشوند و اگر هم این فیلمها ساخته شوند به هیچوجه امکان اکران ندارند. ما سینمای سیاسی نداریم و آنچه که به عنوان این گونه سینمایی میشناسیم فیلمهایی سفارشی هستند که موضوعاتی خاص را مطرح میکنند که در جهت خواسته مسئولان کشور ساخته میشوند.
او افزود: حتی اگر برای یک فیلم سیاسی مجوز ساخت صادر شود ممکن است با تغییر مسئولان وزارت ارشاد مجوزی که صادر شده دیگر اعتباری نداشته باشد. هر گروهی از مدیران و مسئولان که به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میآیند سیاستها و سلایق خود را اعمال میکنند و درگیری گروههای مختلف به شکلی است که هر کدام سعی دارند سینما را به سمت خود بکشانند. تکلیف همه ما با سیاستهای آمریکا و رژیم اشغالگر مشخص است و اگر فیلمی ساخته شود هم در برابر سیاستهای آنها خواهد بود اما آنجایی که مشکل وجود دارد به اختلافات داخلی ما مربوط میشود. ما در داخل کشور مشکلاتی داریم که نمیتوانیم در آثار سینمایی به آنها بپردازیم و پرداختن به آنها برای فیلمساز هزینههای بالایی به همراه دارد.
این کارگردان در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: مسائلی چون فساد اقتصادی که در پرداختن به آنها لازم است فیلمساز به افشاگری درباره برخی مفسدان بپردازد از آنجا که همین مفسدان اقتصادی به گروههایی سیاسی وابسته هستند کار فیلمساز سخت میشود و به نوعی به بنبست میرسد و نمیتواند فیلمش را در بیان مضمون صریح و منتقدانه بسازد. امروز شرایط سیاسی کشور به شکلی است که حتی فیلم مستقل اجتماعی نیز نمیتوان ساخت و ما فیلمهای مستقل اجتماعی که در دهه 1360 و 1370 داشتیم هم الان وجود ندارند چرا که سینمای ما کاملاً دولتی است و از طرفی امروز سینمای تجاری حاکم شده و فیلمهایی که مخاطب خاص دارند امکان ظهور و بروز برایشان مهیا نیست. در این شرایط انتظار میرود حداقل 10 درصد سینماها به اکران فیلمهای مستقل بپردازند و 90 درصد در خدمت جریان تجاری باشند اما متأسفانه همین 10 درصد هم برای سینمای مستقل ما فراهم نیست. متأسفانه ما حتی در پرداختن به مسائل اجتماعی هم مشکل داریم و بسیاری از مسائل مثل همین موضوع فساد که مطرح کردم کاملاً سیاسی هستند.
کارگردان فیلم سینمایی «طبل بزرگ زیر پای چپ» تصریح کرد: متأسفانه امروز سینمایی که در آن فیلمهایی چون «دونده» و «خانه دوست کجاست؟» را شاهد بودیم محکوم به مرگ است. ما فعلاً درگیر نزاعهای گروههای سیاسی هستیم و هر کدام به جای منافع مردم درگیر حفظ منافع شخصی خودشان هستند و به همین دلیل هیچ نقدی را نمیپذیرند. در این شرایط طبیعی است که ما سینمای سیاسی نداشته باشیم و رویای داشتن چنین سینمایی را تنها در خواب میتوانیم ببینیم.
این کارگردان درباره ساخت فیلمهای سیاسی در اوایل انقلاب و دهه 1370 گفت: با پیروزی انقلاب طبیعتاً جوی سیاسی بر جامعه حاکم شد که سینما هم خود را جدا از این جو نمیدانست. ما پس از آن تنشهای سیاسی زیادی داشتیم، پس از چند سال جنگ تحمیلی را به مدت 8 سال تجربه کردیم که در این زمان فیلمهای سیاسی متعددی هم ساخته شد که اگر انتقادی هم مثلاً به بهم ریختگی اقتصادی وجود داشت جنگ تحمیلی و مسائلی از این دست توجیهکننده بودند اما امروز که بیش از 40 سال از پیروزی انقلاب میگذرد دیگر توجیه قانعکنندهای برای مشکلات اقتصادی و مسائلی از این دست وجود ندارد و اگر شما به این معضلات در آثارتان اشاره کنید قطعاً نگاهی سیاسی به اثرتان خواهد شد و باید مشکلات زیادی را برای فیلمتان به جان بخرید.
معصومی اظهار داشت: به هر حال مردم پس از 40 سال انتظار دارند انقلابی که رخ داده به نفع شرایط اجتماعی، اقتصادی و... باشد و هر سال توقعات بالا میرود. من به یاد دارم که در دوران کودکیام در دهه 1340 مردم بسیاری در زبالهها به دنبال این بودند که درآمدی برای خود کسب کنند و امروز هم میبینیم که پس از 40 سال که از انقلاب اسلامی گذشته هنوز بسیاری از مردم با زبالهگردی روزگار میگذرانند. این پرسش بزرگی را برای مردم به وجود میآورد که چه تفاوتهایی در زندگیمان برای رسیدن به یک زندگی بهتر رخ داده و اگر شما همین سوال را مطرح کنید به این محکوم میشوید که مشغول سیاهنمایی هستید. اینکه یک فیلمساز اینگونه مطرح کند که مردم نباید تا این حد با معضلات زیادی مواجه باشند یا فیلمسازی بخواهد از تورم و چپاول بگوید با برچسبهای سیاهنمایی مواجه میشود.
او در پایان درباره تأثیر سینما و فیلمهای سیاسی در جلوگیری از رشد فساد یا انحرافات سیاسی گفت: به هر حال هر بخشی به اندازه خودش باید بتواند متعهدانه عمل کند و امروز سینمای ما نمیتواند در این زمینه متعهد باشد. به نظر من اگر 10 سال فیلم چند فیلم درباره رانتخواری و فساد اقتصادی ساخته میشد هشداری به جامعه و مسئولان داده میشد که میتوانستیم انتظار داشته باشیم تا امروز اقدامی جدی برای مقابله با این وضعیت صورت گرفته باشد. اگر فیلمسازان یک جامعه بتوانند رسالت خود را به درستی انجام دهند قطعاً بسیاری از مشکلات زودتر از اینکه به معضل و بعد به بحران تبدیل شوند شناخته شده و جلوی آنها گرفته میشود.