ابراهیم فروزش کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: من همیشه سعی داشتم از قصههای ایرای اقتباس کنم ولی با نگاهی به تولیدات سینمای ایران به راحتی میتوان به این نتیجه رسید که نویسندهها و کارگردانهای ما بیش از هر چیز علاقه دارند فیلمنامههای ارژینال کار کنند و هیچ علاقهای به نگارش فیلمنامه اقتباس شده از نویسندگان ندارند.
فروزش خاطرنشان کرد: این در حالی است که اگر نویسندگان ما مطالعه کافی داشته باشند متوجه میشوند که ما قصههای بسیاری داریم که میتواند توسط فیلمنامهنویسها اقتباس شود. به نظر من یکی از اصلیترین دلایل که نویسندههای ما به سراغ اقتباس نمیروند عدم مطالعه کافی است. این مسئله را میتوان در تیراژ کتابها و میزان خرید متوجه شد که عدم استقبال خوانندهها نشان میدهد قصهها و رمانهای ایرانی فروش چندانی ندارند.
او درباره حق مولف در اقتباس گفت: اولین حق و حقوقی که باید پرداخت شود متعلق به نویسنده کتاب است و کسی که داستان را طراحی کرده و نوشته باید پس از اقتباس حق و حقوقی که به او مربوط است پرداخت شود اما در این زمینه قیمتهای قطعی وجود ندارد و همه چیز به مبلغ توافق شده بین نویسنده و تولیدکنندگان اثر مربوط میشود.
این کارگردان در ادامه گفت: فیلمنامه نوشتن و نگارش رمان دو مسئله کاملاً متفاوت هستند که هر کدام تخصص جداگانهای به حساب میآیند. هر نویسندهای نمیتواند فیلمنامهنویس باشد و اگر دقت کنید در همه جای دنیا میزان فیلمنامهنویسها نسبت به نویسندهها کمتر است. اما به هر حال از آنجا که جوهره اثر توسط نویسنده رمان خلق میشود باید حق تألیف او نیز در اقتباس جدی گرفته شود.
کارگردان فیلم سینمایی «خمره» خاطرنشان کرد: در سالهای گذشته در سینمای ایران اگر فیلمی اقتباسی ساخته شده است معمولاً در محفلی دوستانه توافقات صورت گرفته و حتی فیلمنامهنویسان منبع اقتباس خود را مطرح نکردهاند. به همین دلیل نمیتوان تحلیل و بررسی دقیقی بر سینمای اقتباسی ایران داشت. حتی برخی فیلمنامهنویسها با برداشتی آزاد از یک اثر ادبی فیلمنامهشان را نوشتند و هیچ نامی از نویسنده اثر مطرح نکردند.
او افزود: اقتباس در سینمای سالهای دور ما کمتر از امروز بوده و کمکم شاهد هستیم که فیلمنامهنویسها به اهمیت این موضوع پی برده و آثاری را با اقتباس از ادبیات مینویسند. اقتباس همواره به سه شکل صورت میگیرد، برخی فیلمنامه را جزء به جزء از کتاب مینویسند، برخی از کتاب نشانههایی میگیرند و با فضایی کلی اثرشان را مینویسند و برخی تنها برداشتی آزاد از اثر ادبی دارند.
این کارگردان در پایان اظهاراتش گفت: هر چقدر که جریانهای سینماییمان به ادبیات نزدیک شود اتفاق مثبتی است و به نظر من لازم است نوعی آشتی بین فیلمنامهنویسها و کارگردانها با نویسندهها صورت بگیرد که این اتفاق کمکم در حال رخ دادن است و باید این اتفاق را به فال نیک بگیریم.