سعید سلطانی نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: اسباب بنای آثار سینمایی، ادبیات است و سینما به عنوان هنر هفتم که هنرهای مختلف در آن نقش دارند از ادبیات نیز وام میگیرد.
سلطانی خاطرنشان کرد: آثار اقتباسی که به نوعی ریشه و بنمایهشان از ادبیات است معمولاً این امکان را دارند که ساختاری محکم و اثری قدرتمندتر باشند. آثار ادبی که دارای ساختار دراماتیک قوی و منسجم هستند کار سینماگر را برای ارتباط با مخاطب آسان میکنند. فیلمسازانی که به سراغ اقتباس میروند معمولاً در ساخت اثرشان برای ارتباط با مخاطب چند گام جلوتر هستند.
او افزود: سینما به عنوان هنر هفتم مجموعهای از همه هنرها به حساب میآید. هرچقدر که سینما بتواند با هنرهای اصیلی چون نقاشی، موسیقی، ادبیات و... ارتباطش را قویتر کند امکان تولید یک اثر اصیل و با کیفیت در آن بیشتر است. در سینمای ما آنچه که به عنوان نقص و پسرفت شاهد هستیم مربوط به فیلمنامههای ما میشود. در سینمای ما فیلمنامهها حاوی آن نکات ادبی لازم نیستند و اگر قرار بوده فیلمسازی به ادبیات توجه داشته باشد این توجه و پرداخت به شکل درستی صورت نگرفته و یا پرداخت انجام شده بیش از هر چیز موضوعی و سفارشی بوده است.
این کارگردان در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: ادبیات همیشه در طول تاریخ سینما از همان ابتدا تا امروز در تولیدات هنر هفتم نقش داشته و در کشور ما نیز به همین شکل بوده است. سریالی چون «دایی جان ناپلئون» یکی از سریالهای خوب تاریخ سریالسازی ایران است که فضاهای قابل لمس و درک و شخصیتپردازیهای فوقالعاده آن برای هر بیننده جذاب و دیدنی است و فکر میکنم دلیل این اتفاق و این کیفیت بالایی که شاهد هستیم علاوه بر توانایی ناصر تقوایی به کیفیت بالای اثر ادبی برمیگردد که این سریال از آن اقتباس شده است.
کارگردان مجموعه تلویزیونی «ستایش» درباره تأثیر سینما بر ادبیات گفت: از زمان ظهور سینما همواره سینما و ادبیات در کنار هم بودهاند و رابطهای متقابل داشتهاند که تأثیرگذاریشان بر هم مشهور است. نمیتوان تنها ادبیات را تحت تأثیر سینما دانست چرا که این تأثیرپذیری از سوی سینما نیز بوده است و من این رابطه را نوعی بده بستان دائمی میدانم. حتی سینما با دنیای گیمهای کامپیوتری هم در ارتباط بوده و بارها دیدهایم که از یک شخصیت سینمایی یک بازی کامپیوتری ساخته شده و مورد استقبال قرار گرفته است یا این روند برعکس بوده است و از یک شخصیت بازی کامپیوتری یک فیلم سینمایی ساخته شده است. سینما به طور کل وامدار همه هنرها بوده است و با هنرهای مختلفی در طول تاریخ ارتباط داشته است.
سلطانی در پایان درباره اقتباس در سینمای ایران طی سالهای اخیر گفت: سینمای ما متأسفانه روی پای خودش نیست و باید این موضوع که چرا اقتباس در کشور ما جدی گرفته نمیشود بررسی و آسیبشناسی شود. این سوال که چرا اقتباس ادبی در سینمای ما جدی نیست در ذهن من هم مطرح است و به نظر من باید متخصصان و کارشناسان این مسئله را مورد بررسی قرار دهند اما من فکر میکنم یکی از اصلیترین دلایل این است که بخش خصوصی در سینمای ما بسیار ضعیف و کم رمق است و جریان اصلی سینما که مدیریتش در اختیار بخش دولتی است نگرشی دارد و اهدافی را دنبال میکند که نمیتوان از آن انتظار جدی گرفته شدن اقتباس در سینما را داشت. متأسفانه ما تا امروز از پتانسیل ادبیات در سینمایمان به خوبی استفاده نکردهایم و سینمای ما معمولاً رابطه چندان خوبی با ادبیات نداشته است.